۱۴۰۱ اسفند ۹, سه‌شنبه

بی توجهی شهرداری کرج نسبت به تعمیر یک پله برقی، منجر به نقص عضو دو کودک شد

07.12,1401 هرانا

خبرگزاری هرانا – بی توجهی مسئولان شهرداری کرج نسبت به لزوم در ارتقا ایمنی یک دستگاه پله برقی در این شهر، به نقص عضو دو کودک از ناحیه انگشت انجامید.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایسنا، اخیرا دو کودک خردسال طی حوادثی بر روی یک پله برقی در کرج، انگشتان خود را از دست دادند.

معاون ارزیابی انطباق اداره کل استاندارد استان البرز با بیان اینکه “از ابتدای سال چند بار به شهرداری کرج تذکر و اخطارهای لازم برای ارتقای ایمنی این سازه‌ ها داده شده بود”، اظهار داشت: “نهادی که در این خصوص سهل انگاری کرده و به اخطارهای ماده ۱۶ توجهی نداشته باید به مراجع قضایی پاسخگو باشد.”

هادی گودرزوند افزود: “ماده ۱۶ قانون استاندارد به صراحت عنوان می‌ کند که هر دستگاهی می‌خواهد پله برقی یا آسانسور نصب کند باید حتماً گواهی ایمنی استاندارد دریافت کند.”

به گفته آقای گودرزوند، شهرداری‌ ها، نظام مهندسی و سایر دستگاه‌ های استان باید برای تمام پله برقی‌ ها و آسانسورهای اماکن عمومی قبل از بهره برداری، گواهی ایمنی استاندارد را احصاء کنند و نصاب‌ های پله برقی و آسانسور حتماً باید مورد تایید سازمان صمت باشند و در فرایند نصب هم از قطعات استاندارد استفاده کنند.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=46765

بیانیه همبندی‌های سپیده کاشانی و نیلوفر بیانی: عاشقان و خادمان بی‌گناه محیط زیست را آزاد کنید

صدای آمریکا

فعالان محیط زیست زندانی

شماری از زنان همبند سپیده کاشانی و نیلوفر بیانی آنها را «عاشقان و خادمان بی‌گناه محیط زیست» نامیدند و آزادی زندانیان پرونده موسوم به «محیط زیست» را خواستار شدند.

در بیانیه این ۲۰ زن زندانی که روز دوشنبه هشتم اسفند در حساب اینستاگرام نرگس محمدی منتشر شده، «آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی و عقیدتی و بازداشت‌شدگان اخیر» از نتایج «جنبش زن زندگی آزادی» برشمرده شده است.

برخی از امضاکنندگان این بیانیه اکنون از زندان آزاد شده‌اند.

در این بیانیه، با توجه به روند دادرسی و صدور احکامی که حتی بر خلاف قوانین حکومت می‌باشد، این آرا اساسا بی‌اعتبار و فاقد وجاهت قانونی می‌باشد.

امضاکنندگان این بیانیه، افزوده‌اند: «بی‌گناهان دیگری هنوز به دلیل اعمال نظرهای ضابطان (بازجویان) و مقامات قضایی – امنیتی، همچنان در زندان‌ها هستند.»

به گفته آنها، «مظلومانی که در مسیرهای غیربشری و ناعادلانه به دلیل سیاست‌های اقتدارگرایانه حکومتی و کشمکش‌های قدرت، متحمل زندان شده‌اند.»

در این بیانیه، فعالیت این کنشگران محیط زیست برای حفظ «دورافتاده‌ترین» زیست‌بوم‌های ایران، «عاشقانه و دلسوزانه» توصیف شده است. آنها اضافه کرده‌اند: «در حالی که همه ناظران بر ساختگی بودن پرونده اذعان داشته‌اند، اما موارد بی‌شمار نقض حقوق بشر در این پرونده پایان نمی‌پذیرد.»

در بهمن ۱۳۹۶ مقامات امنیتی جمهوری اسلامی شماری از فعالان محیط زیست ایران از جمله کاووس سیدامامی، سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی، هومن جوکار، سام رجبی، مراد طاهباز، امیرحسین خالقی، عبدالرضا کوهپایه، و طاهر قدیریان را بازداشت کردند.

قوه قضاییه اتهام این افراد را «جاسوسی» و «اقدام علیه امنیت ملی» عنوان کرد. دو هفته بعد از اعلام اتهام، عنوان شد که کاووس سیدامامی در زندان خودکشی کرده است. خانواده‌اش مرگ او در زندان را مشکوک دانستند، اما تاکنون هیچ تحقیقات مستقل و شفافی درباره مرگ او در زندان انجام نشده است.

عبدالرضا کوهپایه نیز که به چهار سال زندان محکوم شده بود، سال ۹۹ بر اساس بخشنامه‌ای مبنی بر آزادی زندانیان سیاسی با محکومیت‌ زیر پنج سال، آزاد شد.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=55012

پنج زندانی از جمله دو زن در زندان بیرجند اعدام شدند

هرانا

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از حال وش، امروز یکشنبه هفتم اسفند ماه ۱۴۰۱، پنج زندانی از جمله دو زن در زندان بیرجند اعدام شدند.

هویت دو تن از آنها “عبدالحمید شه بخش (فقیرزهی)، فرزند بهاءالدین، متاهل، دارای فرزند و اهل زاهدان و همچنین علی فنودی، متاهل، اهل و ساکن بیرجند” عنوان شده است.

بر اساس این گزارش؛ “عبدالحمید شه بخش و علی فنودی در سال ۱۳۹۹ در منطقه «سهل آباد» بیرجند از بابت اتهامات مرتبط با مواد مخدر بازداشت و سپس توسط مراجع قضایی به اعدام محکوم شدند.”

در این گزارش به هویت سه زندانی دیگر و اتهامات آنها اشاره ای نشده است.

تا لحظه تنظیم این گزارش، اعدام این زندانیان از سوی رسانه‌های داخل ایران و یا منابع رسمی اعلام نشده است.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=55010

۱۴۰۱ اسفند ۸, دوشنبه

توضیحات فرماندار نیکشهر درباره کشته شدن 3 دانش آموز در راه مدرسه

03.12.1401 حادثه 24

فرماندار نیکشهر در جنوب سیستان و بلوچستان گفت: خاکی بودن جادها، نبود سرویس مناسب مدرسه و استفاده ۱۰۶۷ دانش آموز از موتورسیکلت و وانت بار برای رسیدن به کلاس درس سبب حوادث دلخراش رانندگی شده که نمونه اش متاسفانه موجب تصادف سه موتورسیکلت در روستای کوراندپ از توابع بخش مرکزی این شهرستان شد و منجر به کشته شدن سه دانش آموز و مجروح شدن یک دانش آموز دیگر شد.

حادثه 24 –  فرماندار نیکشهر در جنوب سیستان و بلوچستان گفت: خاکی بودن جادها، نبود سرویس مناسب مدرسه و استفاده ۱۰۶۷ دانش آموز از موتورسیکلت و وانت بار برای رسیدن به کلاس درس سبب حوادث دلخراش رانندگی شده که نمونه اش متاسفانه موجب تصادف سه موتورسیکلت در روستای کوراندپ از توابع بخش مرکزی این شهرستان شد و منجر به کشته شدن سه دانش آموز و مجروح شدن یک دانش آموز دیگر شد.

مجیب حسنی ضمن تسلیت به خانواده جانباختگان دانش آموزان دهستان چاهان اظهار داشت: این دانش آموزان پس از تعطیلی مدرسه شهید رجایی چاهان، به وسیله موتورسیکلت در حال بازگشت به روستای کوراندپ بودند که برخورد موتورسیکلت ها به هم، منجر به کشته شدن ۳ دانش آموز و مجروح شدن یک دانش آموز دیگر شد .

وی با اشاره به اینکه از خانواده دانش آموزان درخواست می شود فرزندان دلبند خویش را از استفاده از موتورسیکلت منع کنند و همان بهتر که از سرویس مدرسه که وانت هست استفاده کننده تا شاهد حوادث دلخراش نباشیم، بیان کرد: این دانش آموزان هر روز مسیر ۱۰ کیلومتری روستای چاهان به کوراندپ را با موتور سیکلت طی می کردند تا به کلاس درس برسند و مشغول به تحصیل باشند.

فرماندار نیکشهر بر تامین حداقل ۲۵۰ مینی بوس و ون استاندارد برای جابجایی دانش آموزان در بخشهای مرکزی، بنت و آهوران تاکید کرد و افزود:: نباید دانش آموزان با وانت یا موتورسیکلت شخصی تردد کنند و شاهد حوادث ناگوار آینده سازان فردای جامعه باشیم.

حسنی همچنین ساخت حداقل ۶۰۰ کلاس درس در سطح شهرستان نیکشهر و ساخت حداقل ۲۰ مدرسه شبانه روزی در مراکز دهستانها و مناطق پرجمعیت تاکید و بر استخدام و بکارگیری حداقل ۶۰۰ تا ۷۰۰ معلم جدید برای رسیدن به استانداردها و ارتقای شاخص های آموزشی را خواستار شد.

وی بیان کرد: سرانه فضای آموزشی در مجموع شهرستان نیکشهر(بخش مرکزی، بنت و آهوران) در حد ۳ مترمربع به ازای هر دانش است که در مقایسه با استاندارد هشت مترمربعی کشور ۵ مترمربع عقب است با این حساب ۶۰۰ تا ۷۰۰ کلاس درس جدید ساخته شود که نیازمند مشارکت خیران و کمک های دولتی هستیم.

فرماندار نیکشهر با بیان اینکه یکی از موانع بکارگیری سرویس استاندارد مدارس عدم امکان دایر کردن سوخت برای دستگاههای سنگین جدید در استان است، افزود: متاسفانه مصوبه کمیسیون سوخت استان سیستان و بلوچستان مانع دایر شدن سوخت دستگاههای سنگین و بالاخص مینی بوس ها در نیکشهر شده و نمی توانیم برای جابجایی دانش آموزان از مینی بوس و ون استفاده کنیم چون وقتی یک سرویس مدرسه سوخت نداشته باشد چطور امکان دارد که فعالیت کنند.

۷۳ مینی بوس برای جابجایی دانش آموزان بخش مرکزی نیکشهر نیاز است

مدیر آموزش و پرورش نیکشهر نیز اظهار داشت: سرویس طرح روستا مرکزی یکی از مهمترین مشکلات در کل منطقه جنوب بلوچستان است چون هزینه اندکی برای هر سرویس از سوی آموزش و پرورش پرداخت می‌شود و نمی‌توانیم قیمت واقعی اجاره یک سرویس را با توجه به شرایط اقتصادی و گرانی ها و تورم پرداخت کنیم برای همین کسی تمایل چندانی برای جابجایی دانش آموزان ندارد.

ساره باور افزود: هر سرویس مدرسه از یک میلیون تومان و تا ۲ میلیون تومان بستگی به تعداد دانش آموز و مسیر رفت و برگشت پرداخت می شود که این هزینه واقعا کم هست و اکثر سرویس مدارس بصورت مشارکتی است و ماهیانه ۱۰۰ هزار تومان برای هر دانش آموز تمام می شود.

وی ادامه داد: ۴۳ سرویس مدرسه در بخش مرکزی نیکشهر فعالیت می‌کنند که شامل ۳۱ وانت و ۱۲ مینی‌بوس است که هر مینی بوس توانایی جابجایی ۱۶ تا ۲۱ نفر دانش آموز را دارند و روزانه فاصله پنج تا ۳۷ کیلومتر را برای جابجایی دانش آموزان طی می‌کنند.

وی گفت: بخاطر برخی حوادث رانندگی اتفاق افتاده در سالهای گذشته آموزش و پرورش مجاز به عقد قرارداد با وانت بارها نیست و بابت جابجایی دانش آموزان به خود دانش آموز مبلغ ۱۰۰ هزار تومان ماهیانه پرداخت می کنیم تا به وانت بار بابت اجاره جابجایی بدهد.

وی تصریح کرد: اجاره هر مینی بوس با چند برابر هزینه فعلی است و هیچکس حاضر نیست با ۲ میلیون تومان ماهیانه دانش آموز را جابجا کند در این باره فرمانداری هم مشارکت کرده و مقداری سوخت به سرویس طرح روستا مرکزی اهدا می کند.

مدیر آموزش و پرورش نیکشهر با اشاره به اینکه یکهزار و ۳۰۷ دانش آموز (۸۶۲ دختر و ۴۴۵ پسر) مقطع متوسطه اول و دوم با ۴۳ سرویس طرح روستا مرکزی جابجا می شوند، خاطرنشان کرد: درخواست می‌شود برای ایمن بودن دانش آموزان و کمتر شدن خطرات و کاهش درد و رنج دانش آموان ۷۳ ون و مینی بوس اختصاص پیدا کند تا دانش آموزان را روزانه جابجا کنند.

باور بر تاسیس مدرسه شبانه روزی در مراکز دهستانها و مناطق پرجمعیت شهرستان نیکشهر شامل چاهان، هیچان، کوچینک، مهبان، داروکان، هنزم زیردان، نیکوجهان تاکید و خاطرنشان کرد: وقتی مدارس شبانه روزی ساخته شود می توان پوشش حداکثری دانش آموزان برای تحصیل با خیالی آسوده را داشت.

وی در کوتاه مدت بر افزایش اعتبارات طرح روستا مرکزی و توجه به افزایش سرانه فضای آموزشی به ازای هر دانش آموز از سه متر فعلی به هشت مترمربع استاندارد کشور تاکید کرد و گفت: ۱۳ مدرسه کانکسی (کلاس پیش ساخته آهنی) نیازمند توجه فوری برای استانداردسازی هستند و ساخت حداقل ۲۰۰ تا ۳۰۰ کلاس درس شبانه روزی و مدرسه در روستاها که کمبود کلاس دارند، نیاز فوری است.

وی ادامه داد: هم اینک چالش جدی در سرویس مدرسه طرح روستا مرکزی در شهرستان نیکشهر وجود دارد که به دلیل عدم وجود آسفالت در محورهای روستایی است که اکثر مسیرها و جاده های خاکی، سنگلاخ و کوهستانی و راههای رودخانه ای و مالرو است که باید روزانه مردم تردد کنند و این مسیرها هزینه ها را چند برابر کرده است.

مدیر آموزش و پرورش نیکشهر گفت: بخش مرکزی نیکشهر ۱۶ هزار و ۷۱۰ دانش آموز دارد که در ۱۷۰ مدرسه با ۷۲۰ کلاس درس مشغول به تحصیل هستند و یک هزار و ۲۴ نفر معلم کار تعلیم و تربیت آنان را برعهده دارند.

عضو شورای اسلامی شهرستان نیکشهر نیز اظهار داشت: واقعا جای تاسف است که دانش آموزان این منطقه محروم جنوب سیستان و بلوچستان با وانت یا موتورسیکلت شخصی برای رفتن به کلاس درس استفاده می کنند.

عبدالحمید رئیسی افزود: جای تاسف اینجاست که آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان طی دستوری به همه ادارات زیرمجموعه خود در استان برای شانه خالی کردن حاضر به عقد قرارداد با وانت بارها نیست و شاید به مرکز کشور هم گزارش می دهد که هیچ مشکلی نداریم و همه طرف قرارداد ما مینی بوس هستند.

وی بر حل مشکلات جابجایی سرویس دانش آموزان ، ساخت مدرسه استاندارد و افزایش اعتبارات حوزه آموزش و پرورش تاکید کرد و ادامه داد: اینکه دانش آموزان با پای پیاده و یا موتور سیکلت شخصی در کلاس درس حاضر می شوند جای تاسف است.

وی گفت: اگر دولت نمی تواند مینی بوس برای دانش آموزان تامین کند و یا تسهیلات به مردم پرداخت تا شاهد نوسازی ناوگان حمل و نقل سرویس طرح روستا مرکزی باشیم حداقل با تصیمات نادرست در حوزه سوخت مشکلات را بیشتر نکند و در یک ساعت نشستن حکم صادر نکنند که به هیچ دستگاه سنگینی سوخت ندهند.

وی ادامه داد: در مصوبه جدید موانع بکارگیری سرویس استاندارد مدارس عدم امکان دایر کردن سوخت برای دستگاههای سنگین جدید در استان را شاهد هستیم که متاسفانه این مصوبه کمیسیون سوخت استان سیستان و بلوچستان مانع اصلی دایر شدن سوخت دستگاههای سنگین و خصوصا مینی بوس ها در نیکشهر و سایر شهرستانها شده و آنها نمی توانند برای جابجایی دانش آموزان از مینی بوس و ون استفاده کنند.

سه دانش آموز از مدرسه شهید رجایی چاهان که دو نفر از آنها با اسم های بهروند و بهنام رشیدی پور برادر بودند همچنین فرشید رشیدی پور در سانحه تصادف جان خود را از دست دادند.

قابل ذکر است سالانه چندین نفر در بلوچستان به علت جاده های غیر استاندارد و نبود سرویس مدارس جان خود را از دست می دهند یا باعث قطع عضو می شوند.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=46753

قربانی شده دختر 13 ساله به خاطر سو ظن برادر/ خودکشی پسر هرمزگانی ناکام ماند

03.12.1401 حادثه 24

دختر نوجوان هرمزگانی به خاطر سو ظن برادر به قتل رسید. پسر 24 ساله پس از ارتکاب جرم سعی کرد به زندگی خود نیز پایان بدهد اما زنده ماند و راز جنایت فجیعی را فاش کرد.

وی در بازجویی‌ها اعتراف کرد که باانگیزه حیثیتی خواهر کوچکش را به قتل رسانده است. دختر خانواده بی‌گناه و به استناد حرف‌های بی‌اساس، توسط برادرش که بر اثر مصرف مواد مخدر حالت طبیعی نداشت کشته شد.

حادثه 24 –  دختر نوجوان هرمزگانی به خاطر سو ظن برادر به قتل رسید. پسر 24 ساله پس از ارتکاب جرم سعی کرد به زندگی خود نیز پایان بدهد اما زنده ماند و راز جنایت فجیعی را فاش کرد. وی در بازجویی‌ها اعتراف کرد که باانگیزه حیثیتی خواهر کوچکش را به قتل رسانده است. دختر خانواده بی‌گناه و به استناد حرف‌های بی‌اساس، توسط برادرش که بر اثر مصرف مواد مخدر حالت طبیعی نداشت کشته شد.

اظهارات ضدونقیض

نیمه دوم بهمن‌ماه سال جاری پلیس هرمزگان جسد دختر 13ساله‌ای که در روستای سرخو ، لای پتو پیچیده شده بود را کشف کرد و آن را به پزشکی قانونی انتقال داد. جسد با شی‌ء برنده‌ای سر از بدنش جداشده بود. مأموران ویژه قتل پلیس آگاهی هرمزگان در نخستین گام از تحقیقات به نزد برادر مقتول که در بیمارستان خلیج‌فارس بندرعباس بستری‌شده بود رفتند. پسر 24 ساله‌ای مصدوم به نام پیمان مدعی شد که شب حادثه (13 بهمن‌ماه سال جاری) 4 نفر سرنشین یک دستگاه پراید به او و خواهرش به نام پریسا حمله کردند و وی را به قتل رسانند، آن‌ها قصد داشتند او را هم بکشند که موفق نشدند. به دنبال اظهارات وی مأموران به بررسی صحنه قتل پرداختند و دریافتند که اظهارات قاتل ضد و نقیض است و به‌احتمال‌قوی دختر نوجوان توسط برادر خودش کشته‌شده است. بازجویی‌ها و تحقیقات ادامه داشت تا آنکه ۱۶ بهمن‌ماه پیمان پس از مشاهده مدارک و اسناد موجود راه فراری نیافت و از قتل هولناک، پرده برداشت.

اعتراف دردناک

پیمان به قتل خواهرش اعتراف کرد و در تشریح جزئیات قتل ادامه داد: مدتی بود که توی روستایمان پشت سر خواهرم حرف‌وحدیث‌های زیادی بود، به او مظنون و درگیر شدم، گمان می‌کردم حرف‌های افراد درست است، چند بار موبایل را از او گرفتم و تأکید کردم که بیرون از خانه نرود و با هیچ‌کسی رفت‌وآمد نداشته باشد ، اما حرف‌های افراد تمامی نداشت، به‌شدت خشمگین شده بودم ، رفتارهای خواهرم را باعث آبروریزی خانواده می‌دیدم به همین خاطر تصمیم گرفتم او را بکشم.وی گفت: من و مادرم نان‌آور خانواده نفره هستیم ، پدرم 7 ماه قبل به علت سکته جان باخت و من مرد خانه به‌حساب می‌آمدم ، باید از خانواده خودم محافظت می‌کردم، به همین علت از ترس آبروریزی، چاقو و ساتوری را برای کشتن خواهرم تهیه کردم”.

قتلگاه

پیمان شب حادثه به بهانه خیاطی، خواهرش را به قتلگاه کشاند.

ساعت حدود ۸ شب پنج‌شنبه ۱۳ بهمن‌ماه پس از مصرف مواد مخدر، به مادرم گفتم که خانمی خیاط از محله پایین خواسته است پریسا را برای اندازه‌گیری ببرم که برایش لباس بدوزد ، مادرم تعجب کرد و گفت که پارچه‌ای به کسی تحویل نداده است ، ولی او را راضی و خواهرم را با موتورسیکلت از روستا دور کردم، ساعت حدود 9 شب بود در حالی که بر اثر مصرف مواد مخدر حالت طبیعی نداشتم در مکان تاریک و خلوت، با ساتور سر خواهرم را جدا کردم».

قطع رگ دست

وی که پس از جنایت سوزناک دچار عذاب وجدان شده بود رگ دستش را زد.

«پس از قتل، ناگهان به خودم آمدم، حالم خوب نبود او را لای پتو پیچیدم و همان‌جا رها کردم ، عذاب وجدان رهایم نمی‌کرد ، تصمیم گرفتم خودم را بکشم ،به همین علت رگ دستم را زدم و با آن حالت درد ،بیهوده در بیابان راه رفتم ، خون زیادی از من رفته بود تا اینکه روی زمین افتادم و مرگ را جلوی چشمان خودم دیدم و دیگر چیزی نفهمیدم».

نجات پیمان

خانواده این خواهر و برادر بعدازاینکه آن‌ها به خانه‌بر نگشتند با هر جا که فکر می‌کردند تماس گرفتند اما هیچ خبری از آن‌ها نیافتند. تا آنکه ظهر شنبه پس از یک روز و نیم بی‌خبری ، اهالی روستا با مشاهده موتورسیکلت پیمان ، به مادر وی اطلاع دادند و سپس جست‌وجو ادامه دادند و ساعاتی بعد بدن نیمه‌جان پر از خون پیمان دورتر از موتورسیکلت او را یافتند.

« زمانی چشم‌باز کردم که تیم اورژانس بالای سرم بود ،به طرز معجزه‌آسایی زنده مانده بودم ، همه جویای پریسا بودند ،با دست اشاره کردم که حدود ۱۰۰ متر پایین‌تر است و سپس به بیمارستان بندرعباس منتقل شدم ».

در بیمارستان که حالم بهتر شده بودم به‌دروغ به همه گفتم ۴ سرنشین خودروی پراید در مسیر به من و پریسا حمله کردند . او را کشتند و می‌خواستند من را هم بکشتند که مقاومت کردم و آن‌ها رگ دستم را زدند ومنکر هرگونه جنایتی شدم، اما پلیس که به حرف‌هایم شک کرده بود پی گیر ماجرا شد تا اینکه پس از مشاهده مستندات غیرقابل انکار پلیس به قتل خواهرم اعتراف کردم.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=46749

برنامه پانصد و پنجاه و یکم رادیو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

برنامه پانصد و پنجاه و یکم رادیو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران شنبه 11 فوریه 2023

گزارش هفتگی نقض حقوق محیط زیست : صمد جعفری

گلبانگ ( حال و خواب این روزها…): زهرا باجلان

گزارش هفتگی نقض حقوق کار ‌‌و کارگر : رضا حاتمی

ترورها و مرگ های مشکوک شهروندان اهل سنت در جمهوری اسلامی ایران: کیمیا قزلباش

گزارش هفتگی نقض حقوق ورزش و ورزشکاران: طیبه نجاتیان

جاودانه های قیام ۱۴۰۱( چشم ها گواه پیروزی اند..): زهرا باجلان

گزارش نقض حقوق کودک‌و‌نوجوان: منصوره صادقی – محمود رضا صالحی

نوای نای (زنان ایران…) : کیمیا قزلباش

 

برنامه پانصد و پنجاه و یکم رادیو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران یکشنبه 12 فوریه 2023

گزارش هفتگی نقض حقوق محیط زیست: فرشته خیام

گلبانگ ( مهاجرت از ایران…! ): کیمیا قزلباش

گزارش هفتگی نقض حقوق جوان و دانشجو: عباس منفرد

صرفا جهت اگاهی( بررسی هدف چهارم از اهداف سند ۲۰۳۰ یونسکو): کاوه قزلباش

گزارش هفتگی نقض حقوق پیروان سایر ادیان: شراره هادیزاده رییسی

نوای نای( شرح حال و هوای این روزهایمان..) : مهناز ترابی

گزارش نقض حقوق کار و کارگر : اسد اکبری- عبدالمجید بازداران – صادق نوری

صدای زنان( پیام نرگس محمدی از زندان به پارلمان اروپا ): کیمیا قزلباش

گلبانگ( به دختر کوچکترت بگو…) : کوثر ولیزاده

برنامه پانصد و پنجاه و یکم رادیو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران دوشنبه 13 فوریه 2023

گزارش هفتگی نقض حقوق جوان و دانشجو: عباس منفرد

نوای نای( هیچ مهاجری فعل هجرت را یکسان صرف نمیکند…)

نقش رییس جمهور در دستگیری و اعدام بهاییان: زینب ایزدی

گزارش هفتگی نقض حقوق کار و کارگر : اسد اکبری

جاودانه های قیام ۱۴۰۱( چشم هایی که در راه ازادی فدا شدند): اسد اکبری

گزارش نقض حقوق محیط زیست: صمد جعفری

گزارش نقض حقوق زنان: پروین محمدی- حامد غریب زاده

گلبانگ ( شعری از بهرام بیضایی):طیبه نجاتیان

برنامه پانصد و پنجاه و یکم رادیو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران سه شنبه 14 فوریه 2023

گزارش هفتگی نقض حقوق هنر و هنرمندان : امیررضا ولیزاده

گلبانگ ( اخر یک عمر سیاهی خوش است ):فهیمه تیموری

نگاهی به زندگی و فعالیت های اسماعیل بخشی ، فعال صنفی کارگری : عبدالمجید بازداران

گزارش نقض حقوق پیروان سایر ادیان : شراره هادیزاده رییسی

گلبانگ (شعر آزادی از شاعر فرانسوی پل اروار): زهرا باجلان

ممنوعیت ازدواج زرتشتیان با مسلمانان: لیلا رمضان

گزارش نقض حقوق زنان: پروین محمدی

گزارش نقض حقوق کار و کارگر: عبدالمجید بازداران – اسد اکبری

صدای زنان( آرمین عباسی):زهرا باجلان

گزارش نقض حقوق محیط زیست: سپهر رضایی شایان -صمد جعفری

برنامه پانصد و پنجاه و یکم رادیو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران چهارشنبه 15 فوریه 2023

گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق کار و کارگر در دی ماه ۱۴۰۱:عبدالمجید بازداران

روز جهانی عدالت اجتماعی: محمد گلستان جو

بررسی هدف ۱۷ سند ۲۰۳۰ یونسکو و مقایسه ان با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران  : فیروزه دهبزرگی

برنامه پانصد و پنجاه و یکم رادیو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران پنجشنبه 16 فوریه 2023

گزارش هفتگی نقض حقوق زنان :حامد غریب زاده

نوای نای (بلبل):مهناز ترابی

گزارش نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی :حسن حمزه زاده

نوای نای (مهر میهن ):پروین محمدی

گزارش هفتگی نقض حقوق کودک و نوجوان :فهیمه تیموری

معرفی ورزش (قایقرانی):سینا اشجعی

برنامه پانصد و پنجاه و یکم رادیو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران جمعه 17 فوریه 2023

گزارش هفتگی نقض حقوق زنان :حامد غریب زاده

صدای زنان آزادیخواه (تغییر رویکرد دولت به حجاب اجباری ): زهرا باجلان

اخبار هفتگی نقض محیط زیست :محمود رضا صالحی

نوای نای (اهل ایرانم ):پروین محمدی

گزارش نقض حقوق کودک و نوجوان : محمود رضا صالحی ،منصوره صادقی

نوای نای (با شکوفه ها اگر نیامد ):کوثر ولی زاده



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54998

حبس تعزیری سارا ثابت راسخ، شهروند بهایی در بخش دوم پرونده توسط دادگاه انقلاب اصفهان ابلاغ شد

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

سارا ثابت راسخ

اجرای احکام دادگاه انقلاب اصفهان با صدور ابلاغیه‌ای اجرای حبس تعزیری در بخش دوم پرونده قضایی سارا ثابت راسخ، به این شهروند بهایی ابلاغ شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، طی روزهای گذشته، سارا ثابت راسخ، شهروند بهایی ساکن اصفهان که بخشی از دوران حبس تعزیری دو ساله در پرونده اول خود را با پابند الکترونیکی سپری و با اعمال بخشنامه (عفو مشروط) قوه قضائیه آزاد شده بود در پی عدم تجمیع جرائم، با دریافت ابلاغیه ای مجبور به تحمل حبس تعزیری یک ساله در بخش دوم از همین پرونده شد‌.

یک منبع مطلع در این‌باره گفت:”سارا ثابت راسخ، در تاریخ ۲۰ بهمن ماه امسال وقتی برای ثبت امضاء به دادگاه انقلاب اصفهان مراجعه کرد به صورت شفاهی به وی اعلام شد که مشمول عفو گردیده اما به او اعلام شد هنوز در خصوص پرونده دوم تصمیم گیری نشده و تا ۲۷ بهمن ماه ۱۴۰۱، هیچگونه ابلاغی مبنی بر بازکردن پابند الکترونیکی به وی نشد و پس از آن خانم ثابت دو مرحله به واحد اجرای احکام کیفری دو اصفهان مراجعه کرد و در نهایت به او اعلام شد به دلیل ادغام نشدن پرونده ها در نتیجه این شهروند بهایی باید یک سال حبس تعزیری از بابت بخش دوم پرونده خود به اتهام (توهین به مقدسات اسلامی) را با پابند الکترونیکی سپری کند و این حکم از سوی شعبه ۷ اجرای احکام کیفری دو استان اصفهان به سارا ثابت راسخ ابلاغ شد.”

این منبع مطلع خاطرنشان کرد:”اولین درخواست تجمیع جرائم در این پرونده نیمه‌اول تیر ماه ۱۴۰۱، در زندان اصفهان از طریق دفتر قضایی، مستقر در آن مکان ارسال شد پس از گذشت مدتی طولانی در تاریخ ۱۲بهمن ماه ۱۴۰۱، در شعبه ۲۴ دیوان کشور، ثبت شد اما تا به امروز بابت علت ادغام نشدن پرونده ها و این تاخیر هشت ماهه، هیچ نهادی پاسخگو نبوده و نیست.”

لازم به اشاره است، سارا ثابت راسخ، ابتدا در تاریخ هفت آذر ماه ۱۴۰۰، پس از یورش نیروهای امنیتی به منزل وی پس از تفتیش و توقیف برخی لوازم شخصی اش بازداشت و پس از انتقال به بازداشتگاهی در استان اصفهان و طی مراحل بازجویی و تفهیم اتهام سپس در تاریخ ۹ دی ماه ۱۴۰۰، با تودیع وثیقه ملکی آزاد شد.

این شهروند بهایی، در تاریخ ۲۹ دی ماه ۱۴۰۰، با دریافت ابلاغیه کتبی به شعبه دو بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب اصفهان احضار و تفهیم اتهام و سپس پرونده او با دو کیفرخواست جداگانه به دادگاه انقلاب و دادگاه کیفری دو اصفهان ارجاع شد.

سارا ثابت راسخ، در تاریخ ۳۰ فروردین ماه ۱۴۰۱، در بخش اول پرونده قضایی خود توسط شعبه اول دادگاه انقلاب استان اصفهان به ریاست علی دیانی، از بابت اتهامات(توهین به رهبری)، (توهین به روح الله خمینی) و (تبلیغ علیه نظام) محاکمه و در مجموع به تحمل سه سال حبس تعزیری محکوم شد. پس از اتمام این مرحله دادرسی و ارجاع پرونده به دادگاه تجدیدنظر پس لز تائید این‌حکم و اعمال ماده ۱۳۴ مجازات اسلامی، تحمل دو سال حبس تعزیری برای سارا ثابت راسخ لازم به اجرا شد.

همچنین، در بخش دوم از همین پرونده هم سارا ثابت راسخ، در تاریخ ۲۸ فروردین ماه ۱۴۰۱، توسط شعبه ۱۱۹ دادگاه کیفری ۲ استان اصفهان به ریاست قاضی مهدی ارجمندی از بابت اتهام (توهین به مقدسات اسلامی در فضای مجازی) محاکمه و به تحمل ۱ سال حبس تعزیری محکوم شد. پس از قطعی شدن این حکم پرونده به شعبه اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب استان اصفهان ارجاع شد.

سارا ثابت راسخی، در تاریخ ۶ مردادماه ۱۴۰۱،‌ در حالی که بخشی از مجموع حبس تعزیری ۲ ساله خود در پرونده اول را سپری کرده بود پس از نصب پابند الکترونیکی، تحت نظارت قضایی و با تودیع وثیقه ای به مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان وجه نقد و از سوی دیگر پرداخت ۲میلیون و ۵۰۰هزارتومان هم وثیقه برای بابت پابند الکترونیکی و پرداخت ماهانه ۱۵۰ هزار تومان بابت اجاره پابند از زندان اصفهان آزاد شد.

این شهروند بهایی پس از آزادی تحت نظارت قضایی بصورت هفتگی جهت اعلام‌حضور و ثبت امضاء به شعبه ۲ اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب استان اصفهان مراجعه می کند.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54983

۱۴۰۱ اسفند ۶, شنبه

شناسایی ۸۷۴ هزار کودک بازمانده از تحصیل در کشور

03.12.1401 هرانا

خبرگزاری هرانا – قائم مقام وزیر کشور و رییس ستاد توانمندسازی محلات کمتر برخوردار ار شناسایی ۸۷۴ هزار کودک و نوجوان بازمانده از تحصیل در کشور خبر داد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایرنا، به گفته قائم مقام وزیر کشور و رییس ستاد توانمندسازی محلات کمتر برخوردار، ۸۷۴ هزار کودک و نوجوان بازمانده از تحصیل شناسایی شدند.

علی آقامحمدی در این خصوص گفت: “بیشترین جمعیت دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل مربوط به سیستان و بلوچستان و سپس تهران است.”

وی افزود: “این جمعیت در ۲ هزار و ۲۰۰ محله کم برخوردار در کشور سکونت دارند.”



source https://koodak.bashariyat.org/?p=46745

با هدف فروش اعضای بدن؛ قتل یک کودک نوزده ماهه توسط پدر خود

02.12.1401 هرانا

خبرگزاری هرانا ـ رئیس پلیس آگاهی استان البرز، از قتل یک کودک نوزده ماهه توسط پدر خود جهت فروش اعضای بدن، خبر داد. متهم پس از بازداشت جهت انجام مراحل قانونی به مراجع قضایی معرفی شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از  صدا و سیما، یک کودک نوزده ماهه توسط پدر خود به قتل رسید.

بر اساس این گزارش، “پدر کودک نوزده ماهه به وسیله خوراندن متادون او را به حالت بی هوشی در آورده و پس از انتقال به بیمارستان قصد فروش اعضای بدن فرزندش را داشته است.”

رئیس پلیس آگاهی استان البرز در این خصوص عنوان کرد: “پس از انتقال جسد این کودک به پزشکی قانونی و مشخص شدن علت مرگ او، ضمن آشکار شدن هدف شوم این پدر سنگدل، شناسایی مخفیگاه متهم در دستور کار پلیس قرار گرفته و در کوتاه‌ ترین زمان ممکن وی در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر شد.”

این مقام انتظامی با بیان اینکه “متهم در تحقیقات تکمیلی به قتل کودک نوزده ماهه خود اعتراف کرد،” گفت: “با تکمیل پرونده متهم برای انجام مراحل قانونی به مراجع قضایی معرفی شد.”



source https://koodak.bashariyat.org/?p=46742

معادله چند مجهولی مسمومیت سریالی دانش‌آموزان؛ سکوت والدین، معلمان و کادر درمان

ایران وایر

صدها دانش‌آموز در مدارس دخترانه قم مسموم شده‌اند و طبق آخرین گزارش‌های رسانه‌های داخل ایران، برخی از آن‌ها هنوز در بیمارستان بستری هستند

مسمومیت سریالی دانش‌آموزان دختر از قم و تهران، به بروجرد رسید.

حدود سه ماه است که چنین روایت‌هایی از شماری از دانش‌آموزان مدارس دخترانه در قم در رسانه‌های اجتماعی،‌ حتی روزنامه‌های چاپ ایران و صدا‌وسیما شنیده می‌شود؛ «بوی میوه گندیده آمد،‌ حال بچه‌ها بد شد، بیشترشان روی زمین افتادند.»

والدین، کادر مدرسه و حتی کادر درمانی بیمارستان‌هایی که دانش‌آموزان در آن‌ها بستری شده‌اند،‌ تهدید به سکوت و ندادن اطلاعات به رسانه‌ها شدند.

صدها دانش‌آموز در مدارس دخترانه قم مسموم شده‌اند و طبق آخرین گزارش‌های رسانه‌های داخل ایران، برخی از آن‌ها هنوز در بیمارستان بستری هستند.

فارغ از سوالات بسیاری در خصوص چرایی چنین رخدادی، مساله امنیت در مدارس ایران بیشتر از پیش چالش‌برانگیز شده است. دادستان کل ایران در تازه‌ترین اظهارنظر گفته که این مساله عمدی است و این سوال پیش می‌آید که چه کسانی در چه پوششی به داخل مدارس راه پیدا کرده‌اند؟

«نجات بهرامی»، روزنامه‌نگار و کارشناس حوزه آموزش می‌گوید:‌ «چنان برنامه‌ریزی کرده‌اند که کودکان نمیرند، ولی تا پای مرگ بروند.» به گفته او، رسانه‌ها این مساله را به درستی پوشش نداده‌اند، در حالی که فاجعه در کمین است. یک معلم می‌گوید معلمان و کادر آموزشی، از ترس سکوت کرده‌اند.

***

طی سال‌های گذشته، حوادث بسیاری برای دانش‌آموزان در مدارس ایران رخ داده است؛ آتش‌سوزی به‌خاطر نبود بخاری ایمن در مدارس، ریزش دیوار به‌دلیل فرسودگی ساختمان مدرسه و در میانه اعتراضات سراسری نیز جای اینکه مدارس محل امن دانش‌آموزان برای سنگر گرفتن در مقابل نیروی‌های امنیتی باشند، مقر نیروهای سرکوبگر شدند. حتی پاره کردن عکس «روح‌الله خمینی» و «علی خامنه‌ای» در برخی مدارس، موجب کشته شدن دو دانش‌آموز توسط نیروهای امنیتی شد: «اسرا پناهی» و «پارمیس همنوا.»



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54974

۱۴۰۱ اسفند ۵, جمعه

آزادی سه زندانی سیاسی از زندان‌های رجایی شهر کرج و اوین در راستای اجرای بخشنامه اخیر قوه‌‌ قضائیه

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

مرضیه فارسی، بهنام موسیوند و حسین خیری

مرضیه فارسی، بهنام موسیوند و حسین خیری، سه زندانی سیاسی محبوس در زندان‌های اوین و رجایی شهر کرج بطور مشروط آزاد شدند.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، روز سه شنبه دو اسفند ماه ۱۴۰۱، بهنام موسیوند و حسین خیری، دو زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج و مرضیه فارسی دیگر زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در پی اعمال بخشنامه اخیر قوه قضائیه به پرونده قضایی آنها آزاد شدند.

آزادی این سه زندانی سیاسی در راستای اعمال بخشنامه (عفو مشروط به مناسبت ۲۲ بهمن) که توسط قوه قضائیه صادر و ابلاغ شده صورت گرفته است.

لازم به اشاره است، مرضیه فارسی در اسفند ماه ۱۳۹۸، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از انتقال به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات واقع در زندان اوین و طی مراحل بازجویی و تفهیم اتهام به زندان قرچک ورامین منتقل و در مردادماه ۱۳۹۹، با تودیع وثیقه ای به مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان آزاد شد. با آغاز مراحل دادرسی، مرضیه فارسی، توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست ابوالقاسم صلواتی از بابت اتهام (اجتماع و تبانی از طریق ارتباط با سازمان مجاهدین خلق) محاکمه و به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. پس از ابلاغ حکم و اعلام تسلیم به رای مجموع حبس تعزیری مرضیه فارسی به ۳ سال و ۹ ماه حبس تعزیری کاهش پیدا کرد. اما در دورانی که مرضیه فارسی دوران حبس خود را در زندان اوین سپری می کرد با گشایش پرونده ای حدید از بابت اتهام (فعالیت تبلیغی علیه نظام) مواجه و در نراحل دادرسی توسط دادگاه انقلاب تهران، به تحمل ۱ سال و ۳ ماه حبس تعزیری محکوم شد و پس از تجمیع جرائم آن حبس لازم به اجرا نشد.

همچنین، بهنام موسیوند، در تاریخ ۱۲ بهمن‌ماه ۱۳۹۶، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و پس از انتقال به سلول انفرادی بند امنیتی ۲۰۹ این ارگان امنیتی و طی مراحل بازجوئی، در تاریخ ۲۸ اسفند ماه همان سال با تودیع قرار وثیقه آزاد شد. سپس در تاریخ ۴ شهریورماه ۱۳۹۸، با اتهامات (اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور) و (فعالیت تبلیغی علیه نظام)، توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران در مجموع به تحمل ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در تاریخ ۲۴ اسفند ماه ۱۳۹۹، توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران عینا تائید شد. با اعمال ماده ۱۳۴ از قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۵ سال حبس تعزیری برای او اجباری شد. بهنام موسیوند، در تاریخ ۲۵ خرداد ماه ۱۳۹۹، برای تحمل حبس تعزیری ۵ ساله خود به اتهام (اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور) پس از مراجعه به شعبه ۱ اجرای احکام دادسرای امنیت بازداشت و به بند قرنطینه زندان اوین منتقل و در تاریخ ۱۱شهریور ماه ۱۳۹۹، از اندرزگاه ۸ سالن ۹ زندان اوین به زندان رجائی شهر کرج منتقل شده بود.

از سوی دیگر، حسین خیری، در جریان اعتراضات آبان ۱۳۹۸، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از طی مراحل بازجویی و بازپرسی سپس توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران از بابت اتهام (محاربه از طریق تخریب اموال عمومی به قصد مقابله با نظام) به اعدام محکوم شده بود. این حکم پس از ارجاع پرونده به شعبه ۲ دیوان عالی کشور لغو و پرونده وی به شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست سیدعلی مظلوم ارجاع و از بابت اتهام مذکور به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد و از سال ۱۳۹۹، برای سپری کردن دوران حبس تعزیری خود بازداشت و زندان اوین منتقل شده بود و در مهر ماه سال جاری به زندان رجائی شهر کرج منتقل شده بود.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54963

۱۴۰۱ اسفند ۴, پنجشنبه

تکرار سناریوی «اعتراف‌گیری اجباری»؛ زینب کاظمی «عذرخواهی» کرد

صدای آمریکا

اعتراف تلویزیونی

زینب کاظمی، مهندس معترضی که چند روز پیش در نشست مجمع عمومی سازمان مهندسی ایران روسری خود را پرت کرده بود، در ویدیویی از اقدام خود ابراز پشیمانی و عذرخواهی کرد.

وی در این ویدیو گفت: «اعتراض من کاملا جنبه صنفی و درون‌سازمانی داشته، بدون قصد قبلی بوده است و بر اثر فشار روانی ناشی از برخوردهای ناشایستی بوده که با مهندسان صورت گرفته بود.»

زینب کاظمی در حالی این جملات را در قالب ویدیوی «عذرخواهی» خود بیان کرده که روز جمعه ۲۸ بهمن در مجمع عمومی سازمان مهندسی ایران به صراحت گفته بود «‌به مجمعی که به‌خاطر سر نکردن روسری اجازه کاندیدا شدن نمی‌دهد، رسمیت نمی‌دهم.»

وی پس از این سخنان، هنگام خروج از سالن روسری خود را به حالت اعتراض پرت کرده بود.

اقدام زینب کاظمی در مجمع عمومی سازمان مهندسی ایران خبرساز شد و در شبکه‌های اجتماعی واکنش‌های بسیاری را به دنبال داشت و حالا عذرخواهی این زن مهندس پس از گذشت پنج روز از انتشار ویدیوی کشف حجاب اعتراضی او به بحث‌ها پیرامون فشار بر معترضان برای گرفتن اعتراف اجباری از آنان دامن زده است.

بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی ویدیوی «عذرخواهی» زینب کاظمی را «سناریوی تکراری» گرفتن اعتراف اجباری از سوی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی دانسته‌اند.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54953

انتشار چند روایت «آزار جنسی» علیه ابوالقاسم طالبی؛ بهارک صالح‌نیا: وقت حق‌خواهی است نه سکوت

صدای آمریکا

بهارک صالح‌نیا، بازیگر سینما و تلویزیون ابوالقاسم طالبی را به «آزارگری جنسی» متهم کرد.

بهارک صالح‌نیا بازیگر سینما و تلویزیون که در حال حاضر خارج از ایران است با انتشار ویدئویی در اینستاگرام، ابوالقاسم طالبی فیلمساز حکومتی را به «آزارگری جنسی» متهم کرده است.

خانم صالح‌نیا توضیح می‌دهد در سال ۱۳۹۲ زمانی که یازده ماه بیکار بود و به کار احتیاج داشت، از طرف این کارگردان پیشنهاد کار گرفت.

طالبی به او گفته بود که از میان پانصد نفر که تست بازیگری و گریم داده‌اند، یک نفر انتخاب شده و باید میان او و صالح‌نیا یک نفر را انتخاب کنند و پرسیده بود:«چه می‌کنی تا توجه من از آن یکی بازیگر به تو برگردد؟»

خانم صالح‌نیا می‌گوید طالبی به او گفت که «طاووس» که نقشش را قرار است به او یا بازیگر دیگر بدهند، زنی فاحشه است و از او خواست تا نقش زنی فاحشه را به گونه‌ای که او «تحریک شود» بازی کند.

بهارک صالح‌نیا می‌گوید به طالبی گفته که نمی‌تواند با این شرایط کار کند و انصراف داد ولی طالبی دو هفته بعد دوباره با او تماس گرفته و گفت که نقش را به او داده‌اند‌‌. خانم صالح‌نیا که گمان می‌کرد شرایطش پذیرفته شده است و کار را می‌پذیرد ولی طالبی پس از مدتی «رفتار آزاردهنده» خود را از سر گرفت.

به گفته بهارک صالح‌نیا، طالبی پرسش‌های متعددی در مورد پریود شدن زنان می‌پرسید و به نظر خانم صالح‌نیا، شاید به همین دلیل باشد که در مورد یائسگی نیز اظهار نظری توهین‌آمیز کرده است.

ابوالقاسم طالبی که کارگردانی فیلم «قلاده‌های طلا» بعد از اعتراضات سال ۸۸ را در کارنامه دارد به تازگی در یک برنامه تلویزیونی که بهروز افخمی، دیگر کارگردان حکومتی مجری آن بود،‌ در انتقاد به تحریم جشنواره فیلم فجر از سوی سینماگران کشور گفت: «برخی از زنان سلبریتی، یائسه شدن را هم تقصیر جمهوری اسلامی می‌دانند. یعنی از پنجاه سال می‌روند بالا روسری‌شان را بر‌می‌دارند و فحش به جمهوری اسلامی می‌دهند.»

این سخنان او با واکنش تند بازیگران و اهالی سینما روبرو شد.

بهارک صالح‌نیا می‌گوید طالبی همیشه تسبیح در دست داشت و سجاده در اتاقش پهن بود و در حالی که روی سجاده نشسته بود، در مورد روابط جنسی صحبت می‌کرد و سوال می‌پرسید.

خانم صالح‌نیا این کارگردان سینما را «بیمار» توصیف کرده و می‌گوید نمی‌دانم چطور این همه سال در سینما فعالیت کرده است با آنکه می‌داند تعداد زیادی از زنان بازیگر تجربه هایی مشابه با او داشته‌اند.

بهارک صالح‌نیا می‌گوید در‌ پی جنبش «زن،زندگی، آزادی» با آنکه یادآوری این موضوع حال بسیار خرابی به او می‌داد تصمیم گرفت به کسی که جلوی دوربین به ساحت زن چنین توهینی می‌کند بگوید که انسانی «بی‌ارزش» است.

او می‌گوید «حالا که دنیای زنان ایران تکان عظیمی خورده، وقت فریاد و حق‌خواهی است نه سکوت تا آنها که نمی‌دانند بفهمند که مفهوم انقلاب زن، زندگی، آزادی در واقع چه چیزی است.»

اکانت توییتر «جنبش من هم در ایران» که روایت‌های تعرض و آزار جنسی در ایران را منتشر می‌کند چند روایت دیگر آزار جنسی توسط ابوالقاسم طالبی را نیز منتشر کرده است.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54950

پدر به قصد فروش اعضاء، کودک ۱۹ ماهه خود را به قتل رساند!

02.12.1401 آفتاب‌‌نیوز

آفتاب‌‌نیوز : سرهنگ محمد نادربیگی رئیس پلیس آگاهی استان البرز در خصوص این خبر بیان کرد: در پی ارجاع یک فقره پرونده قتل یک طفل ۱۹ ماهه به پلیس آگاهی استان، بررسی موضوع به صورت ویژه در دستور کار اداره مبارزه با جرائم جنایی قرار گرفت.

وی افزود: بررسی‌های اولیه کارآگاهان حاکی از این بود که یک پدر سنگدل به وسیله خوراندن متادون به کودک ۱۹ ماهه اش او را به حالت بیهوشی در آورده و پس از انتقال او به بیمارستان قصد فروش اعضای بدن او را داشته است.

رئیس پلیس آگاهی استان البرز اضافه کرد: پس از انتقال جسد این طفل معصوم به پزشکی قانونی و مشخص شدن علت مرگ او، ضمن آشکار شدن هدف شوم این پدر سنگدل، شناسایی مخفیگاه او در دستور کار پلیس قرار گرفته و در کوتاه‌ترین زمان ممکن متهم در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر شد.

 



source https://koodak.bashariyat.org/?p=46722

دادستان کل کشور: مسمومیت دختران دانش‌آموزان در قم احتمالا عمدی است

01.12.1401 ایسنا

دادستان کل کشور؛ دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان قم را مامور به پیگیری ویژه و برخورد قاطع با مقصرین احتمالی مسمومیت دختران دانش آموز کرد.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی دادستانی کل کشور، در پی وقوع چندین مورد مسمومیت در مدارس دخترانه قم و نگرانی های به وجود آمده در این خصوص حجت الاسلام منتظری دادستان کل کشور دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان قم را مامور به پیگیری ویژه و برخورد قاطع با مقصرین احتمالی کرد.

متن پیام دادستان کل کشور به دادستان قم به این شرح است:

بسمه تعالی

حجت الاسلام جناب آقای غریب دادستان محترم عمومی و انقلاب قم

سلام علیکم؛

اخبار واصله از یک جریان نگران کننده نوعی مسمومیت در بعضی از مراکز آموزشی قم نشان از احتمال اقدامات مجرمانه عمدی دارد که قابل توجه و پیگیری دقیق می‌باشد.

اگرچه مسئولین محترم آموزشی و بهداشتی و اطلاعاتی در تعقیب قضیه هستند لکن ضروری است جنابعالی نیز از جایگاه مدعی العمومی با اهتمام بیشتر و سرعت و دقت موضوع را تحت پیگرد قانونی قرار داده و ضمن همکاری لازم با مسئولین ذیربط به ریشه یابی و کشف واقعه پرداخته تا هرچه زودتر نگرانی‌های شهروندان محترم و اولیاء دانش آموزان عزیز برطرف و چنانچه کسانی در این امر قصور و یا تقصیر داشته و یا توطئه ای در کار بوده برخورد قاطع و قانونی انجام دهید و نتیجه را گزارش فرمائید.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=46719

۱۴۰۱ اسفند ۳, چهارشنبه

فاطمه سپهری، از امضاکنندگان نامه درخواست استعفای خامنه‌ای، به «۱۸ سال زندان» محکوم شد

رادیو فردا

فاطمه سپهری

فاطمه سپهری، از امضاکنندگان نامه درخواست استعفای علی خامنه‌ای، در تماس کوتاهی که با خانواده خود داشت، اعلام کرد که از سوی دادگاه انقلاب به مجموعا «۱۸ سال زندان» محکوم شده است.

اصغر سپهری برادر این زندانی سیاسی روز سه‌شنبه دوم اسفند در حساب توئیتری خود نوشت در این تماس تلفنی، خواهرش خبر داد که این حکم از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب به ریاست قاضی منصوری صادر شده است.

آقای سپهری بر اساس گفته‌های خواهرش اضافه کرد که این حکم شامل «۱۰ سال برای تبلیغ علیه نظام، پنج سال برای همکاری با دول متخاصم، دو سال برای توهین به خمینی و خامنه‌ای و یک سال برای یک اتهام دیگر (احتمالا برای تجمع و تبانی علیه امنیت داخلی کشور)» است.

صدور این حکم در حالی است که در روزهای اخیر، جمهوری اسلامی تبلیغات گسترده‌ای را درباره آزادی برخی از زندانیان سیاسی به راه انداخته است.

اصغر سپهری پیشتر با انتشار تصویری از یک حکم قضایی علیه خواهرش اعلام کرده بود که شعبه ۱۴۲ به ریاست قاضی عرب، این زندانی سیاسی را به یک سال زندان و ۲۰میلیون تومان جریمه برای اتهام «نشر اکاذیب» محکوم کرده است.

ر اساس آن حکم، خانم سپهری به «توهین» به روح‌الله خمینی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی و علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی، و «نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی به‌وسیله سامانه‌های مخابراتی، همکاری با دول متخاصم علیه جمهوری اسلامی ایران، اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام و به‌نفع گروه‌های مخالف نظام» متهم شده بود.

فاطمه سپهری، کنشگر سیاسی، فعال حقوق بشر، دموکراسی‌خواه و زندانی سیاسی از جمله امضاکنندگان نامهٔ درخواست استعفای رهبر جمهوری اسلامی است.

او روز ۳۰ شهریور امسال و در ابتدای اعتراضات سراسری ایران توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شد.

این فعال سیاسی پیشتر نیز در سال ۹۸ در حالی که در یک تجمع اعتراضی مقابل دادگستری مشهد شرکت کرده بود، بازداشت شد و پس از حدود ۹ ماه آزاد شد.

این بازداشت پس از آن صورت گرفت که خانم سپهری به همراه ۱۳ نفر از فعالان زن نامه‌ای را امضا و منتشر کرد و در آن با انتقادات گسترده از دوران حکومت‌ رهبر جمهوری اسلامی، خواستار «استعفای خامنه‌ای» و «گذار از جمهوری اسلامی» شد.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54936

پلمب یک کافه رستوران در شیراز به دلیل«رواج کشف حجاب»

ایران وایر

همزمان با افزایش فشارها در هفته‌ها اخیر برای اجرای قانون حجاب اجباری توسط نهادهای حکومتی، یک کافه رستوران در محدوده میدان قصردشت شیراز به علت «رواج کشف حجاب و عدم رعایت قوانین و شئونات اخلاقی و اسلامی» با دستور مقام قضایی پلمب شد.

همزمان با افزایش فشارها در هفته‌ها اخیر برای اجرای قانون حجاب اجباری توسط نهادهای حکومتی، یک کافه رستوران در محدوده میدان قصردشت شیراز به علت «رواج کشف حجاب و عدم رعایت قوانین و شئونات اخلاقی و اسلامی» با دستور مقام قضایی پلمب شد.

دو هفته پیش هم در موردی دیگر، معاون سیاسی امنیتی استانداری فارس، از پلمپ یک کلینیک دندانپزشکی به همین علت در شیراز خبر داده بود.

محبی‌پور، معاون سیاسی امنیتی استانداری فارس، همچنین از ادامه بازرسی‌های محسوس و نامحسوس از سطح ادارات و اصناف خبر داده و تاکید کرده بود: «تعطیلی یک کسب و کار هرچند کوتاه و موقت مطلوب نیست اما هنگامی که قوانین و شرع مقدس زیر پا گذاشته می‌شود، حاکمیت جهت صیانت از حریم اجتماعی و فرهنگی جامعه ناگزیر به اعمال قانون می‌گردد.»

پس از آغاز اعتراضات سراسری ابتدا خبرهایی از برچیده شدن گشت ارشاد منتشر شده بود، با این حال در هفته‌های اخیر همزمان با تاکید علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی بر اجرای قانون حجاب اجباری، تلاش‌ها برای برخورد با بی حجابی افزایش یافته است.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54934

۱۴۰۱ اسفند ۲, سه‌شنبه

برگزاری جلسه بازپرسی فرشته تابانیان در دادسرای اهواز

هرانا

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز دوشنبه یک اسفند ۱۴۰۱، جلسه بازپرسی فرشته تابانیان، در دادسرای انقلاب اهواز برگزار شد.

در جریان این جلسه خانم تابانیان در خصوص اتهامات “فعالیت تبلیغی علیه نظام”، “نشر اکاذیب”، “اجتماع و تبانی”، “عضویت در گروه های معاند” و “توهین به رهبری” به دفاع از خود پرداخت.
یک منبع مطلع به هرانا گفت: “این پرونده اخیرا توسط وزارت اطلاعات علیه خانم تابانیان گشوده شده است. وی پس از جلسه بازپرسی با تودیع قرار کفالت چهارصد میلیون تومانی آزاد شد”.

فرشته تابانیان، در پرونده ای دیگر در آذر سال جاری توسط شعبه ۱ دادگاه انقلاب ماهشهر از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به سه ماه حبس محکوم شد.

فرشته تابانیان، وکیل دادگستری وکالت متهمان پرونده های سیاسی چون عباس و محسن دریس، دو تن از بازداشت شدگان اعتراضات آبان ۹۸ در ماهشهر و شماری از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری اخیر را برعهده داشته است.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54930

کودک آزاری؛ مردی در پردیس نوزاد ده ماهه خود را به قتل رساند

29.11.1401 هرانا

خبرگزاری هرانا – یک مرد در شهرستان پردیس نوزاد ۱۰ ماهه خود را به قتل رساند. متهم پس از بازداشت، توهم ناشی از مصرف مواد مخدر را انگیزه این اقدام عنوان کرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اعتماد، یک نوزاد ۱۰ ماهه در شهرستان پردیس توسط پدرش به قتل رسید.

در این گزارش آمده است: به دنبال مرگ مشکوک یک نوزاد و وجود آثار ضرب جرح بر روی بدن او، پدرش بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفت.

این مرد که پیشتر مدعی شده بود فرزندش بطور اتفاقی از روی اپن آشپزخانه سقوط کرده است، در اعترافات خود اظهار داشت: “روز حادثه به‌ دلیل استعمال مواد مخدر درحال خودم نبودم. زمانی که نوزادم گریه می‌کرد وی را مورد ضرب و شتم قراردادم و سپس خفه اش کردم.”

روند انجام تحقیقات از متهم کماکان ادامه دارد.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=46711

۱۴۰۱ اسفند ۱, دوشنبه

نرگس خالقی فرد به مدت یک سال از تحصیل تعلیق شد

هرانا

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از شوراهای صنفی دانشجویان کشور، نرگس خالقی فرد، دانشجوی دانشگاه تهران به صورت موقت از تحصیل تعلیق شد.

بر اساس این گزارش، این دانشجوی رشته زبان و ادبیات فارسی، با دریافت حکمی از کمیته انضباطی این دانشگاه به دلایلی که “کتمان واقعیات از روی عمد نسبت به خود، توهین به شعائر و مقدسات اسلامی یا ملی، ادیان رسمی کشور یا ارتکاب اعمالی بر ضد نظام جمهوری اسلامی” عنوان شده، به مدت دو نیمسال با احتساب سنوات از تحصیل در دانشگاه تعلیق شده است.

در این گزارش آمده است: “با درخواست تجدید نظر این دانشجو نیز مخالفت شده است.”

گفتنی است، در جریان اعتراضات سراسری اخیر، بسیاری از دانشجویان معترض در دانشگاه های مختلف کشور، با احکام انضباطی از قبیل منع از ادامه تحصیل، ممنوع الورود شدن به دانشگاه و محرومیت استفاده از امکانات رفاهی مواجه شده اند.

تداوم صدور احکام انضباطی برای دانشجویان در حالی است که روز گذشته معاون زنان و امور خانواده ریاست جمهوری مدعی شد: «ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران “دستور عفو” دانشجویانی که در جریان اعتراضات اخیر احکام انضباطی دریافت کرده اند را صادر کرده است».



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54928

سمانه اصغری، فعال حقوق کودکان، با گذشت ۱۳۲ روز از بازداشت همچنان بلاتکلیف در زندان است

ایران اینترنشنال

سمانه اصغری، فعال حقوق کودکان که روز ۱۹مهر توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شده بود، با گذشت ۱۳۲ روز همچنان بلاتکلیف در زندان قرچک به سر می‌برد. آخرین جلسه دادگاه خانم اصغری در شعبه ۱۵دادگاه انقلاب دوهفته پیش برگزار شد اما هنوز حکمی صادر نشده و از آزادی او ممانعت می‌شود.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54924

ژیلا هژبری شهروند اهل مریوان به پنج سال حبس محکوم شد

هه نگاو

ژیلا هژبری شهروند اهل مریوان به پنج سال حبس محکوم شد

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، اخیراً ژیلا هُژَبری فعال اهل مریوان توسط دادگاه انقلاب بوکان به به ریاست قاضی “کشاورزی” به تحمل پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.

به گفته یک منبع مطلع، حکم مذکور به اتهام “همکاری و عضویت در حزب حیات آزاد کُردستان (پژاک) صادر و رسماً به وی ابلاغ شده است.

ژیلا هژبری مرادماه امسال توسط نیروهای اداره اطلاعات در بوکان بازداشت و پس از اتمام بازجویی‌ها به بند زنان زندان مرکزی ارومیه منتقل شده بود.

وی پس از یک ماه از بند زنان زندان ارومیه به کانون اصلاح و تربیت سنندج منتقل و بعدها با وثیقه و موقتاً تا پایان مراحل دادرسی آزاد شده بود.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54921

پدرام آذرنوش که دستش را مشت کرده بود، چگونه کشته شد؟

28.11.1401 رادیو فردا

چند متر مانده به فرمانداری، دو مأمور، دست و پای یک پسر جوان را گرفته بودند و یک مأمور دیگر او را کتک می‌زد. کمی آن‌طرف‌تر، چند مأمور یک دختر نوجوان را زیر کتک و باتوم گرفته بودند. صحنه خیلی بدی بود. می‌ترسیدیم جلو برویم.

دختر داد می‌زد بی‌غیرت‌ها و غیرت ندارید و از این چیزها. یک پسر جوان که خیلی قد بلند بود، دو متر بیشتر بود، برای کمک به آن دختر جلو رفت، با مأمورها درگیر شد. چند نفری ریختند سرش اما حریفش نبودند. یکباره عقب رفتند و شلیک کردند. به سینه‌اش شلیک کردند، افتاد.

شاهدان عینی کشته‌ شدن پدرام آذرنوش، نوجوان ۱۷ ساله، در نزدیکی فرمانداری دهدشت در گفتگو با رادیوفردا می‌گویند که مأمورهای حکومتی ابتدا با گلوله‌های ساچمه‌ای به او شلیک کردند، او همچنان ایستاده بود اما از بالای پشت بام با گلوله جنگی بر سینه‌اش زدند و قلبش را نشانه گرفتند.

یک شاهد عینی که پنج‌شنبه ۳۱ شهریور در مقابل فرمانداری دهدشت، شاهد گلوله خوردن پدرام آذرنوش بود به رادیو فردا می‌گوید «شلوغی‌ها آن روز از چهاراه آقا شیروان(امام) شروع شد و تا فلکه به سوی فرمانداری ادامه داشت. ۱۰ متر نرسیده به فرمانداری، یک دوربرگردان است که همان‌جا جلوی پارک یک آلاچیق زده‌اند دقیقاً همان‌جا حدود ساعت ۷:۳۰ تا ۷:۴۵ دقیقه شب بود که گلوله زدند».

به گفته شاهدان عینی، پدرام آذرنوش همان‌جا بعد از اصابت گلوله به قلبش جان باخته است.

نزدیکان پدرام آذرنوش به رادیوفردا گفته‌اند که او معترض بود، و در اعتراضات حضور فعال داشت: «به خواهرش پردیس که پرسیده بود چرا می‌روی؟ گفته بود مهسا هم برای من پردیس است، فکر کن با تو اینطور می‌کردند مگر من سکوت می‌کردم؟»

پدرام آذرنوش،‌ متولد ۲۷ خرداد ۱۳۸۳ و قهرمان کاراته بود. نوجوان ۱۷ ساله‌ای که غروب پنج‌شنبه، ۳۱ شهریور بر اثر اصابت گلوله در دهدشت کشته شد و در روستای دره‌لبک در استان کهگیلویه و بویراحمد به خاک سپرده شده است.

نزدیکان او به رادیوفردا گفته‌اند که چند گلوله ساچمه‌ای به او اصابت کرده بود اما گلوله جنگی تک‌تیرانداز از بالای پشت بام، حالت بالا به پایین به قلبش خورده. قلب و کلیه و سینه را ترکانده و جان او را گرفته است.

یکی از نزدیکان پدرام آذرنوش به رادیوفردا می‌گوید که پیکر او را در بیمارستان یک جایی مانند انباری انداخته بودند. دایی‌ها و عموهای پدرام در بیمارستان را شکاندند و از آنجا بیرون آوردند. روی دست‌های آنها بود که پدرش رسید و همان‌جا سکته کرد و به آی‌سی‌یو منتقل شد.

او می‌گوید: «دهدشت، شهر کوچک عشیره‌ای است همه همدیگر را می‌شناسند. صدای تیراندازی که بلند می‌شود و خبر تیراندازی همه جا می‌پیچد پدر پدرام سراغ مأموران می‌رود و می‌پرسید چی شده؟ می‌گویند هیچی. یک پسری زخمی شده. به او می‌گویند که گلوله به زانویش خورده».

به گفته او، پدر پدرام در حالی پیکر پسر نوجوانش را روی دستان برادرانش دیده که تصور می‌کرده او فقط از ناحیه پا زخمی شده است.

فیض‌الله آذرنوش، پدر پدرام آذرنوش، به گفته نزدیکانش از نیروهای تکاور ارتش هوابرد بوده است. او جانباز جنگ ایران و عراق است و در ۱۴ سالگی به عنوان داوطلب بسیجی به جبهه رفته بود.

نزدیکان او به رایوفردا گفته‌اند: «لپ‌تاپ، دوربین یاشیکا و دوربین کانن پدرام را برده‌اند. زنجیر طلا و ساعتش را هم برده‌اند. همه عکس‌های کاراته و بوکس پدرام در لپ‌تاپش بود و ما هیچی نداریم. پدرام و خواهر و برادرش بیمه عمر داشتند و وقتی که پدرش برای بیمه عمر مراجعه کرده گفته‌اند که او با مأموران درگیر شده و ما نمی‌توانیم بیمه عمرش را بپردازیم و ندادند».

خانواده آذرنوش شکایت کرده و خواستار معرفی قاتل فرزندشان شده‌اند، اما به گفته نزدیکان پدرام «بیش از ۲۰ درجه‌دار که سروان و سرهنگ هم هستند، صورت‌جلسه کرده‌اند که توسط پدرام آذرنوش ضرب و جرح شده‌ایم و مدعی شده‌اند. همه دروغ است. یک پسر ۱۷ ساله با دست خالی چه می توانست بکند؟ و چطور می‌توانست ۲۰ نفر را مجروح کند؟»

یکی از نزدیکان پدرام می‌گوید: «پدرام ورزشکار بود. هیکل ورزشکاری و قد ۲ متر داشت و برای مطالبه حق قانونی خودش و همنوعانش رفته. این بچه، هیچ سلاحی نداشت. دستش را مشت کرده بود. دو دست داشت و برای نجات یک دختر از دست مأمورها، دستانش را مشت کرده بود.»

خانواده پدرام آذرنوش برای خاکسپاری و مراسم ختم و چهلم فرزندشان با مشکلی مواجه نشدند اما پدر او بارها به نهادهای مختلف احضار شده است. نزدیکانش می‌گویند: «بارها احضار کرده و گفته‌اند که نباید حرف بزنید. نباید اطلاع‌رسانی کنید. به او گفته‌اند جواب کسی را نده جلوی بچه‌ها را بگیر جلوی مردم را بگیر اعتراض نکنند و شعار ننویسند. یک ماه پیش هم شایان و رضا آذرنوش، پسرعموهایش را در یاسوج بازداشت کرده بودند. کلاً خانواده تحت فشار هستند که سکوت کنند.»

به گفته آنها خانواده آذرنوش خواستار معرفی قاتل فرزندشان هستند و می‌خواهند که دوربین‌ها و لپ‌تاپ پدرام به آنها بازگردانده شود.

شکایت خانواده پدرام آذرنوش اما تاکنون به نتیجه‌ای نرسیده است: «قاضی پرونده آدمی است که خدا را می‌شناسد. در صورتجلسه مقامات نظامی و اطلاعات چیز دیگری نوشته. دروغ نوشته‌اند. ولی قاضی با دوربین‌هایی که چک کرده نوشته که پدرام بی‌گناه کشته شده. گفته که فوقش می‌توانستید توی پایش بزنید نه اینکه به قلبش بزنید. با این حال همین‌طور مانده و هی پدرش را می‌برند هیچ کاری هم نمی‌کنند. فقط بازی می‌دهند.»

پدرام آذرنوش علاوه بر قهرمانی کاراته، بوکسور بود فوتبال بازی می‌کرد و به گفته نزدیکانش «امید منطقه ما بود. محبوبیت داشت و همه دوستش داشتند. منتظر قهرمانی اش در آسیا و جهان بودیم اما جانش را برای مردم داد و قهرمان مردم شد.»

او حالا دیگر یکی از کشته‌شدگان اعتراضات به جان‌باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد است.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=46705

درد کهنه شهرها

24.11.1401 ایمنا

حضورشان نه تنها چهره شهر را نازیبا نشان می‌دهد بلکه غمی در ذهن و فکر هر بیننده‌ ایجاد می‌کند؛ کودکان کار در هر کوی و برزن دیده می‌شوند و برای گذران زندگی با نگاه ملتمسانه اصرار بر خرید دارند؛ این چهره امروز گرگان یکی از شهرهای گردشگرپذیر ایران است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، هر کدامشان گل، دستمال، فال یا اقلام دیگری در دست دارند و عاجزانه اصرار بر خرید می‌کنند؛ کار این کودکان برای گذران زندگی همین است و در گوشه کنار شهر به خصوص در محل ورودی‌ها منتظر می‌مانند تا بلکه کسی از آنها خرید کند؛ این حکایت امروز شهر گرگان است که داد مردم این شهر را درآورده است.

گرگان با جمعیت حدود ۴۰۰ هزار نفر از بزرگترین شهرهای استان گلستان درگیر معضل کودکان کار است. حضور کودکان کار در گرگان نه تنها چهره شهر را نازیبا نشان می‌دهد، بلکه غم در ذهن و فکر هر بیننده‌ای ایجاد می‌کند. در بعضی خیابان‌های شهر علاوه بر کودکان بومی، کودکانی غیربومی نیز دیده می‌شوند، از آنجا که گرگان مقصد گردشگری است و در مسیر تردد خودروهای عبوری به بسیاری از مناطق دیگر کشور قرار دارد، این کودکان برای کسب درآمد بیشتر به این شهر می‌آیند.

کودکان به جای رفتن به مدرسه در گوشه کنار شهر دست‌فروشی می‌کنند

محمد رضوانی یکی از شهروندان گرگان می‌گوید: هر چند کار در اسلام سفارش شده است، اما با گشت و گذار در هر گوشه شهر و در هر زمانی می‌بینیم که این کودکان به جای رفتن به مدرسه در پارک و تفریحگاه‌ها به صورت مداوم مشغول فروش یا کارگری هستند.

وی می‌افزاید: دستگاه‌های متولی حمایت از نیازمندان باید برای ساماندهی و حمایت از این کودکان تدبیری بیندیشند تا این کودکان ضمن کار کردن بتوانند درس بخوانند و آینده بهتری داشته باشند.

ساماندهی کودکان کار در اولویت قرار گیرد

احمد یعقوبی از دیگر شهروندان گرگان خاطرنشان می‌کند: گرگان کلان‌شهر نیست، اما یکی از معضلات جدی آن وجود کودکان کار است که در هرنقطه‌ای از شهر دیده می‌شوند، امیدوارم مسئولان مربوطه برای ساماندهی این معضل ورود پیدا کنند.

وی ادامه می‌دهد: در بحث کودکان کار حمایت مالی، تحصیلی، عاطفی، معنوی، اجتماعی و حرفه‌آموزی حائز اهمیت است لازم است که این کودکان بی‌سرپرست، حمایت مالی شوند و اگر با کودک‌آزاری در سطح شهر پخش می‌شوند اقدام قضائی انجام شود و با سوءاستفاده‌کنندگان از این کودکان مظلوم برخورد صورت گیرد، چرا که وقتی این کودکان بزرگ می‌شوند، به عنوان افراد بزهکار به جامعه آسیب می‌رسانند.

کودکان کار پس از جمع‌آوری به مددسراها منتقل شوند

سیدمحمدرضا سیدالنگی، شهردار گرگان در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا درباره معضل کودکان خیابانی شهر گرگان، می‌گوید: کودکان خیابانی معضل اجتماعی شهرهای بزرگ است و مراکز شهرها نیز درگیر این معضل هستند در راستای رفع این معضل اجتماعی دستگاه‌های زیادی نقش دارند که شهرداری یکی از این دستگاه‌ها است.

وی تصریح می‌کند: بر اساس مصوبه شورای عالی کشور شهرداری کمترین وظیفه را دارد، اما به عنوان دستگاه همکار باید در کنار ۲۴ دستگاه دیگر کار جمع‌آوری و ساماندهی کودکان کار را انجام دهد.

سیدالنگی تاکید می‌کند: در شرایط فعلی که کودکان کار رها شده در معابر شهری هستند نگاه شهروندان متوجه شهرداری است و پاکیزگی و زیبایی شهر را از مدیریت شهری مطالبه می‌کنند.

شهردار گرگان ادامه می‌دهد: در حال حاضر در دو شهر گرگان و گنبد حدود ۴۱۰ کودک کار وجود دارد، که حدود ۲۱۰ نفر آنان مربوط به شهر گرگان هستند، حدود ۴۰ نفر ایرانی و ۱۶۰ نفر نیز اتباع بیگانه هستند.

شهردار گرگان اظهار می‌کند: جلسه‌ای در دفتر معاونت دادستان گرگان برگزار شد و طرح جمع‌آوری کودکان کار در معابری که کودکان کار حضور دارند شکل گرفت؛ آن‌ها پس از جمع‌آوری به مددسرا منتقل می‌شوند.

معضل کودکان کار باید به صورت ‏ریشه‌ای‬ حل شود

در همین پیوند فرزاد مؤمنی، کارشناس ارشد شهرسازی به خبرنگار ایمنا می‌گوید: تمام دنیا درگیر معضل کودکان کار است. سازمان ملل یکسری پارامترها و شاخصه‌هایی تعریف کرده است که بر اساس آن کودک کار مشخص می‌شود تا به صورت ریشه‌ای به آن پرداخته شود. راهکارهای کاهش کودکان کار منشوری دارد که توسط سازمان ملل تهیه شده است.

وی می‌افزاید: در مرحله نخست باید کودکان را شناخت، کودک کار به مفهوم کودکی است که بین سنین پنج تا ۱۴ سال در حال کار باشد؛ برخی از کودکان کار به دلیل نبود سرپرست مجبور به تأمین مخارج خانواده هستند، در این شرایط راهکار این است که دولت به عنوان قیم کودکان کار این خانواده‌ها را بیمه کند تا بیمه بیکاری به آنها تعلق گیرد و تا زمانی که کودک بزرگ شود، سرپرست خانواده بیمه را دریافت کند.

این کارشناس ارشد شهرسازی ادامه می‌دهد: برخی کودکان به دلیل بدسرپرستی مجبور به کار کردن هستند، والدین از لحاظ جسمی بیمار هستند یا ممکن است دچار اعتیاد یا معلولیت باشند؛ چنانچه سرپرست خانواده دچار معلولیت باشد، بیمه بیکاری به وی تعلق می‌گیرد، اما اگر پدر معتاد و کاری نداشته باشد کار کودک نوعی کودک‌آزاری است، یعنی کودک مجبور است کار و هزینه پدر را تأمین کند؛ این شکلی متفاوت از کودکان کار است.

مؤمنی با اشاره به ضرورت همکاری نهادهایی که باید در این زمینه همکاری کنند، تاکید می‌کند: یکی از نهادهای کمک‌دهنده سازمان بهزیستی است که بودجه‌های آن از سوی دولت تعریف می‌شود، اما به دلیل نبود بودجه در بخش دولتی، حتی امکان شناسایی این خانواده‌ها وجود ندارد و کارگروهی توانا برای شناسایی این کودکان در سطح شهرها تشکیل نشده است.

وی اضافه می‌کند: بعضی ارگان‌ها به صورت خودجوش در بحث کمک به کودکان کار فعالیت می‌کنند، اما معضل به صورت ریشه‌ای حل نمی‌شود.

مدیریت شهری به صورت مستقیم دخیل نیست

این کارشناس ارشد شهرسازی تصریح می‌کند: اگر به بحث ساماندهی کودکان کار در جامعه پرداخته نشود، خطرناک است، مدیریت شهری می‌تواند با استفاده از اسناد بالادستی که دولت در اختیار آن قرار می‌دهد و با کمک دولت به شناسایی کودکان کار بپردازد و اولویت را کودکانی قرار دهد که در سطح خیابان‌های شهرها در وضعیت اسفباری زندگی می‌گذرانند؛ یعنی کودکانی که شبانه‌روز کف خیابان هستند.

مؤمنی با بیان اینکه اگر امروزه کودکان کار زیادی در سطح شهرها می‌بینیم، مشکل تنها به مدیریت شهری مربوط نمی‌شود، تاکید می‌کند: مدیریت شهری وظایف و دستورالعمل‌هایی دارد و می‌تواند در زمینه آموزش و فرهنگ‌سازی موثر عمل کند.

وی می‌گوید: شهرداری به صورت غیرمستقیم می‌تواند کمک کند، یعنی در موضوع کودکان کار مدیریت شهری به صورت غیرمستقیم مسئول است، اگرچه این روند بر توسعه پایدار شهر در آینده مؤثر است.

این کارشناس ارشد شهرسازی خاطرنشان می‌کند: امیدوارم مدیریت شهری با یک نقشه و برنامه‌ریزی جامع کار جمع‌آوری کودکان از سطح شهرها را انجام دهد.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=46708

۱۴۰۱ بهمن ۳۰, یکشنبه

اعتراف اجباری معلم قائمشهری: از «مقامات بالا» معذرت می‌خواهم

ایران وایر

اعتراف اجباری معلم قائمشهری: از «مقامات بالا» معذرت می‌خواهم

صدف صفرزاده، معلم قائمشهری که به دلیل پخش یک کلیپ در کلاس درس و همخوانی دانش‌آموزان با آن اخراج شده بود با انتشار ویدیویی از مردم و «مقامات بالا» معذرت خواهی کرد.

در این ویدیو که به سیاق اعترافات اجباری در جمهوری اسلامی تهیه شده و در آن آثار اضطراب و ترس در چهره صدف صفرزاده دیده می‌شود او می‌گوید هیچ سنخیتی با شبکه‌های خارجی ندارد و این «اشتباه» به دلیل کم تجربگی او روی داده است.

صدف صفرزاده، همچنین گزارش‌ها در مورد بازداشت خود و خانواده‌اش را تکذیب کرده و می‌گوید که در صحت و سلامت به سر می‌برد.

او همچنین در این ویدیوی معذرت‌خواهی اجباری می‌گوید اخراج نشده چون کارمند مدرسه دولتی نبوده است.

این در حالی است که امروز نامه‌ای از عضو مجلس خبرگان در استان مازندران منتشر شده که درخواست بازگشت به کار خانم صفرزاده در آن مطرح شده است.

خانم صفر زاده در ویدیو معذرت‌خواهی اجباری خود می‌گوید قصد بی حرمتی و توهین به مقدسات را نداشته و امیدوار است با نگاه «پدرانه» مقامات مشکل او حل و فصل شود.

بعد از انتشار ویدئویی از دانش‌آموزان کلاس خانم صفرزاده که در آن ترانه «گنگستر شهر آمل» در حضور معلم او همخوانی می‌شد، مدیر آموزش و پرورش مازندران از اخراج این معلم و احتمال «لغو مجوز مدرسه» خبر داده بود.

حسین کمالی روز پنج‌شنبه ۲۷ بهمن از ترانه‌ای که توسط دانش‌آموزان قائمشهری همخوان شده بود به عنوان «آهنگ مبتذل» نام برد و گفت که «بر اساس تصمیم و رای شورای نظارت آموزش و پرورش استان مازندران به مدیر مدرسه تذکر کتبی داده شده و احتمالا مجوز فعالیت این مدرسه لغو خواهد شد».

مصطفی بابایی، مسئول روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، نیز در پی انتشار این ویدیو در توئیتی از فضای شاد کلاس با عنوان شکسته شدن «حرمت کلاس» و «هنجارها» نام برد.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54911

۱۴۰۱ بهمن ۲۹, شنبه

صدور احکام انضباطی برای دوازده تن از دانشجویان معترض

هرانا

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از شوراهای صنفی دانشجویان کشور، احکام انضباطی منع از تحصیل برای ۱۱ تن از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی به صورت غیابی صادر شده است.

در این گزارش آمده است: “زینب کیامنفرد، ساغر رحیمی شاد، علی اسمعیل فراهانی، فاطمه حمیدی بهشتی به همراه هفت دانشجوی دیگر این دانشگاه، توسط شورای انضباطی هر یک به دو نیم سال منع از تحصیل و استفاده از خدمات رفاهی دانشگاه محکوم شدند.”

بر اساس این گزارش، “یک نیمسال (یک ترم تحصیلی) از حکم صادره بر علیه این دانشجویان قابلیت اجرا دارد”.

از سوی دیگر، مجید فتحی دانشجوی رشته مهندسی برق دانشگاه محقق اردبیل، از تحصیل تعلیق شد.

طبق این گزارش، آقای فتحی پس از ساعت ها بازجویی توسط اسماعیل چمنی و علی ناصری، رییس و منشی مدیر حراست این دانشگاه، با رای کمیته انضباطی به منع موقت از تحصیل به مدت دو نیمسال با احتساب سنوات محکوم و کارت دانشجویی وی ضبط شد.

گفتنی است، در جریان اعتراضات سراسری اخیر، بسیاری از دانشجویان معترض در دانشگاه های مختلف کشور، با احکام انضباطی از قبیل منع از ادامه تحصیل، ممنوع الورود شدن به دانشگاه و محرومیت استفاده از امکانات رفاهی مواجه شده اند.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54909

جنجال حجاب در کتابخانه ملی؛ کتابخانه را با قهوه‌خانه اشتباه گرفته‌اید

صدای آمریکا

بعد از جنجال مدیریت کتابخانه ملی در جلوگیری از حضور زنان و دختران «بدون حجاب اجباری» در محیط و سالن‌های این مجموعه فرهنگی، خبرگزاری فارس در گزارشی نوشت: «کتابخانه ملی مرجع علمی برای امور پژوهشی و تحقیقاتی است و باید دامن آن از هر گونه رفتار خلاف عرف و شأن محققان پاک بماند.»

این خبرگزاری وابسته به سپاه در ادامه این گزارش اضافه کرد: «کتابخانه ملی بعد از سه ماه اغتشاش و التهاب‌آفرینی در کشور به محلی برای عرضه و نمایش دختران بی‌حجاب و پسران و دختران مختلط و سیگاری تبدیل شده که کتابخانه را با قهوه‌خانه اشتباه گرفته‌اند اما مدیریت انقلابی این مجموعه جلوی کشف حجاب، رفتارهای زننده خارج از عرف و اختلاط‌های مشمئزکننده و رواج بی‌حجابی و بی‌عفتی را خواهد گرفت.»

در روزهای گذشته، اخراج شماری از زنانی که حاضر به رعایت حجاب اجباری نبودند از کتابخانه ملی، خبرساز شد.

در خبری که روز چهارشنبه منتشر شد، گروهی از اعضای کتابخانه ملی در بیانیه‌ای اعتراضی از تعلیق زنان عضو این نهاد عمومی، به دلیل آنچه بی‌حجابی خوانده شده خبر دادند.

در این بیانیه آمده: «در هفته‌ جاری پیامکی با این مضمون به تعدادی از کاربران زن ارسال شده است: «خانم …، به شماره عضویت …، باسلام، به‌دلیل عدم رعایت مقررات شیوه‌نامه پذیرش و عضویت در مندرج در ماده ١٠، بند ٧، کارت عضویت شما به‌مدت یک‌ماه تعلیق می‌گردد.» این بند درباره پایبندی به حجاب و شئونات اسلامی است.

با شروع اعتراضات سراسری در ایران و از شهریور ماه بسیاری از زنان و دختران ایرانی با شجاعتی بیشتر حجاب اجباری را در اماکن عمومی از سر برداشته‌اند که این موضوع به دردسر بزرگی برای حاکمیت تبدیل شده است.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54890

آستیاژ حقیقی و امیر‌محمد احمدی از زندان آزاد شدند

ایران وایر

آستیاژ حقیقی و امیر‌محمد احمدی از زندان آزاد شدند

آستیاژ حقیقی و امیر‌محمد احمدی، زوج بلاگری که به جرم رقص در میدان آزادی تهران هر یک به ۱۰ سال و نیم حبس محکوم شده‌ بودند، امروز جمعه از زندان آزاد شدند.

بر اساس برخی گزارش‌ها، این دو بلگر جوان مشمول بخشنامه «عفو و کاهش مجازات» قوه قضاییه جمهوری اسلامی قرار گرفته‌اند.

آستیاژ حقیقی و نامزدش، امیرمحمد احمدی ۱۰آبان‌، در بحبوحه خیزش سراسری اخیر و پس از انتشار ویدیو رقصشان در میدان آزادی تهران در اینستاگرام،‌ بازداشت و پس از حدود یک ماه بازداشت در بند ۲۰۹ به زندان، به زندان قرچک ورامین منتقل شدند.

خبرگزاری «میزان»، وابسته به قوه‌قضاییه ادعا کرده بود که این زوج در جریان اعتراضات «از صفحه خود برای تبلیغ فراخوان‌ها از جمله فراخوان ۴آبان استفاده کرده‌اند.»

در ۱۶ بهمن ماه امسال پدر «آستیاژ حقیقی» با انتشار فایلی صوتی، توهین‌های قاضی «صلواتی» به دخترش را در جریان دادگاه روایت کرد.

او در این فایل صوتی گفته که قاضی صلواتی فعالیت دخترش در اینستاگرام را مترادف «تن‌فروشی و خودفروشی» دانسته است.

پدر آستیاژ حقیقی در این فایل صوتی درباره شیوه بازداشت دخترش و نامزد او گفته بود که بیش از ۱۲ــ۱۰ مامور با شکستن در ورودی، وارد خانه آستیاژ و نامزدش شده و پس از ضرب‌وجرح آن‌ها در حدی که خونشان بر زمین ریخته شده، از آن‌ها خواستند جلو ماموران لباس خوابشان را درآورند و لباس عوض کنند. وقتی هم با مقاومت آن‌ها مواجه شده‌اند، یک مامور با لحنی زننده به آن‌ها گفته است: «وقتی این همه آدم شما را در اینستاگرام می‌بیند، پس چه اشکالی دارد؟»



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54888

۱۴۰۱ بهمن ۲۸, جمعه

ادامه مسمومیت‌های مرموز دانش‌آموزان؛ وزیر آموزش و پرورش: شایعات فضای مجازی است

29.11.1401 ووآ پرشین

در حالی که شماری از دانش‌آموزان در اردبیل، ساری، قم، و تهران با علائم مسمومیت راهی بیمارستان شده‌اند، وزیر آموزش و پرورش گفته است که «بخش اعظم» این مشکل ناشی از «شایعات فضای مجازی» است.

یوسف نوری همچنین گفته است: «از مراجع ذی‌صلاح گزارش گرفتیم و گفتند مشکلی وجود ندارد.»

بهرام عین‌اللهی، وزیر بهداشت ایران، نیز مسمومیت را «بسیار خفیف» توصیف کرده و می‌گوید عامل آن «میکروبی نیست.»

پیشتر، شماری از مقامات آموزش و پرورش، «استرس و اضطراب» را به عنوان عامل مراجعه دانش‌آموزان به بیمارستان مطرح کرده بودند.

وزیر آموزش و پرورش همچنین داشتن «بیماری‌های زمینه‌ای» را عامل بیمارستانی شدن دانش‌آموزان عنوان کرده است.

نماینده قم در مجلس شورای اسلامی نیز می‌گوید «فوبیا» دلیل احساس خفگی در دانش‌آموزان است.

احمد امیرآبادی فراهانی گفته است: «اگر در جمعی ۸ تا ۱۰ نفر بگویند در حال خفه شدن هستیم، افراد دیگر که بیماری زمینه‌ای داشته باشند نیز احساس خفگی می‌کنند.»

در شبکه‌های اجتماعی، ویدئویی از یکی از دانش‌آموزان مدرسه «شاهد رضویه» قم منتشر شده است که می‌گوید مدیر مدرسه هم پس از آن که او دو بار حالش بد شده، گفته است که او بیماری قلبی دارد، در حالی‌ که این دانش‌آموز‌ چنین مشکلی ندارد.

این دانش‌آموز همچنین می‌گوید: «اگر استرس است، چرا معلمان هم درگیر شدند؟ چرا کارکنان آتش‌نشانی مسموم شدند؟ می‌گویید پوست پرتقال روی شوفاژ بوده است، پس چرا کسانی که در حیاط بودند هم مسموم شده‌اند؟»

ویدیویی نیز از پدر یکی از دانش‌آموزان منتشر شده است که به فرماندار قم می‌گوید خودش جانباز شیمیایی است و شاهد ماجرا بوده است. او تاکید می‌کند که فرزندش پس از این حادثه قادر به راه رفتن نیست.

در تهران نیز روابط عمومی آموزش‌وپرورش شهر تهران علت مسمومیت دانش‌آموزان را استفاده از «اسپری حشره‌کش» اعلام کرده است.

عدم پاسخگویی مقامات، تعدادی از خانواده‌های دانش‌آموزان در قم را واداشت تا مقابل فرمانداری این استان تجمع کنند و خواستار «شفافیت» در این مورد شوند. گزارش‌های منتشرشده در فضای مجازی نشان می‌دهد نیروهای امنیتی مانع ورود والدین به ساختمان فرمانداری شده‌اند.

سخنگوی قوه قضائیه نیز از شکایت ۳۰ نفر از خانواده‌ها خبر داده است.

در حالی که نزدیک به دو ماه از بروز نخستین موارد مسمومیت گذشته است، هنوز هیچ‌یک از مقامات پاسخ روشنی به والدین نگران نداده‌اند.

رئیس علوم پزشکی قم از مدیریت بحران استان قم خواسته است تا هوای منطقه‌ای را که دانش‌آموزان در آن مسموم شده‌اند «در کیسه‌های نایلون فریزری» نمونه‌برداری کنند؛ اظهار نظری که انتقاد بسیاری از کارشناسان و متخصصان بهداشتی را به همراه داشت.

بیشترین موارد مسمویت دانش‌آموزان در قم مشاهده شده است و به گزارش رسانه‌های ایران از اول آذر تاکنون، ۲۰۶ دانش‌آموز با علائم مسمومیت به مراکز درمانی و بیمارستان‌ مراجعه کرده‌اند.

این موضوع به فرضیه‌های دیگر از جمله عمدی بودن این مسمومیت و احتمال دست داشتن نیروهای تندروی مذهبی در این رابطه نیز دامن زده است. نفیسه مرادی، دانش‌پژوه دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهرا در یادداشتی نوشت که تمرکز این وقایع بر مدارس دخترانه، «ظن خرابکاری ناشی از دیدگاه‌های طالبانی» را تقویت می‌کند.

به رغم کم اهمیت جلوه دادن موضوع توسط وزیر آموزش و پرورش و وزیر بهداشت، علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت از ورود وزارت اطلاعات به این پرونده خبر داده است.

عباس ذاکریان، فرماندار قم روز چهارشنبه ۲۵ بهمن گفت که «سازمان پدافند غیر عامل»، نمونه‌برداری‌های لازم را انجام داده است و «هیچ عامل ایجادکننده مسمومیت» در خون دانش‌آموزان مشاهده نشده است.

او همچنین گفت که با دستور فرمانده سپاه پاسداران، تیم‌هایی برای «رصد و پایش» در مدارس قم اعزام شدند و «به جز یک مورد که هنوز پاسخش مشخص نیست» دیگر‌ نمونه‌ها «منفی» اعلام شده است.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=46693

ازدواج کودکان؛ چالشی ۴۴ ساله که ابعاد جدیدی پیدا کرده است

27.11.1401 bbc

مساله ازدواج کودکان یا «کودک همسری»، بار دیگر به مایه نگرانی مخالفان این پدیده در ایران تبدیل شده است. آن هم در لابه‌لای بحث درباره لایحه‌‌ای که از ابتدا برای مبارزه با خشونت علیه زنان تهیه شده بود.

در پی «رونمایی» از لایحه «پیشگیری از آسیب دیدگی زنان و ارتقای امنیت آنان در برابر سوءرفتار» در مجلس شورای اسلامی، طیبه سیاوشی که از نمایندگان دور پیشین مجلس است و خود زمانی درگیر همین لایحه بوده، گفت که در نسخه جدید، دختران زیر ۱۳ سال شامل بند مقابله با ازدواج اجباری نمی‌شوند.

به بیان دیگر، در این لایحه جدید، به رغم اینکه تدابیری برای جلوگیری از ازدواج اجباری پیش‌بینی‌ شده، اما همچنان کودکان (دختران زیر ۱۳ سال و پسران زیر ۱۵ سال) نمی‌توانند با استناد به آن از ازدواج اجباری خودداری کنند.

این در حالی است که در سال‌های اخیر، علاوه بر انتشار آمارهای مختلف درباره افزایش ازدواج کودکان، حکومت متهم شده که نه تنها برای جلوگیری از این پدیده قدمی بر نمی‌دارد، بلکه تدابیری برای تسهیل ازدواج زیر ۱۸ سال نیز پیش‌بینی کرده است.

قوانین مرتبط با ازدواج کودکان در ایران، سال‌هاست که به یکی از حساس‌ترین موضوعات مورد نظر اسلامگرایان حکومت تبدیل شده و در برابر هر تغییر قانونی برای جلوگیری از این پدیده یا ممنوع کردن آن، مقاوتی جدی وجود دارد.

اگرچه در قوانین بین‌المللی درباره حداقل سن ازدواج ابهامات بسیاری وجود دارد، اما در حال حاضر حداقل سن ۱۸ سالگی برای ازدواج به عنوان یک عرف جهانی پذیرفته شده است. ضمن اینکه در بر اساس کنوانسیون «رضایت برای ازدواج» که ایران هرگز آن را نپذیرفته، ازدواج اجباری در هر شرایطی ممنوع است.

در حال حاضر منتقدان می‌گویند که قوانین ایران در این زمینه، ناقض حقوق کودکان است و ایران را به یکی از معدود کشورهای جهان تبدیل کرده که در آن «کودک همسری» قانونی است.

اگرچه در ادوار مختلف مجلس همیشه تلاش شد که قانون حداقل سن ازدواج، تغییر کند، اما همواره گروهی از کسانی که عموما اعتقادات مذهبی شدید‌تری دارند، جلوی موفق شدن این تلاش‌ها را گرفته‌اند.

در مجلس یازدهم، حسن نوروزی، نایب رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس٬ آذرماه سال ۱۴۰۰ گفت: «نگاه درست و صحیح به مقوله ازدواج نگاه اسلام است، یعنی ازدواج دختر با بلوغ او است. برای تعیین زمان مناسب ازدواج بلوغ او در نظر گرفته شود و البته به اذن ولی به معنی پدر یا پدربزرگ.»

او در یک اظهار نظر دیگر مدعی شده بود: «کودک همسری به موارد ازدواج بچه های ۹ یا ۱۰ ساله اطلاق شود و دختر ۱۳ ساله دیگر کودک همسر نیست.»

ازدواج کودکان در حال افزایش است

منتقدان می‌گویند که سیاست‌های دولت ابراهیم رئیسی نیز در راستای ازدواج کودکان است. انسیه خزعلی٬ معاون امور زنان رئیس جمهوری٬ در واکنش به اعتراض‌ها به رواج کودک همسری در این دولت گفته بود که تلاش ما باید این باشد که از ازدواج پیش از بلوغ جلوگیری و بر «بالغ همسری» تاکید کنیم.

بنا بر اعلام مرکز آمار ایران، آمار ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله در سال ۱۳۹۹ در مقایسه با سال پیش از آن ۱۰.۵ درصد افزایش یافته است.

داده‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد طی برنامه ششم توسعه٬ یعنی سال‌های ۹۶ تا ۱۴۰۰، ۳۲ هزار و ۵۲۴ دختر کمتر از ۱۵ سال ازدواج کردند.

بر اساس اطلاعاتی که مرکز آمار منتشر کرده است ۷۷۳ هزار و ۷۵۶ نفر از دختران ۱۵ تا ۱۹ ساله ازدواج کردند. البته مشخص نیست چند نفر از آن‌ها زیر ۱۸ سال بودند.

هیچ نهاد رسمی تا کنون جمعیت دختران زیر ۱۸ سال را به صورت مشخص منتشر نکرده است.

اما بر پایه دو آمار منتشر شده از ازدواج دختران زیر ۱۵ سال و زیر ۱۹ سال می‌توان پی‌برد که رقم «کودک همسری» در حال افزایش است.

علاوه بر این، ازدواج کودکان در ایران محدود به مواردی که طبق قانون صورت می‌گیرد و در دفاتر رسمی ثبت می‌شود٬ نیست.

محمود عباسی٬ دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک٬ اردیبهشت ۱۴۰۰ تایید کرد که آمار کودک‌همسری در ایران از آنچه به‌طور رسمی منتشر می‌شود، بیشتر است.

در برخی خانواده‌ها دختران پیش از ۱۳ سالگی عقد موقت و یا دائم می‌کنند و وقتی به ۱۳ سال می‌رسند، با مراجعه به دادگاه عقد را به‌صورت رسمی ثبت می‌کنند.

کودکان حاصل از ازدواج‌های غیررسمی کودک‌همسری نیز تا زمان ثبت عقد والدین به صورت رسمی فاقد شناسنامه هستند.

در میان ازدواج‌های کودکان ثبت شده در سال‌های گذشته چند مورد ازدواج زیر ده سال نیز وجود داشته است. از جمله یک دختر ۹ ساله.

پسران نیز قربانی کودک همسری هستند

برخی فعالان مدنی می‌گویند تمرکز فعالان حقوق زنان و کودکان بر لزوم مبارزه با «کودک همسری دختران» باعث شده که نقض حقوق پسران در این میان نادیده گرفته شود.

اگرچه به دلایل فرهنگی و اقتصادی٬ تعداد دخترانی که قربانی کودک همسری می‌شوند٬ به مراتب بالاتر از پسران است٬ اما نمی‌توان و نباید نقض حقوق انسانی پسران را نیز در این میان نادیده گرفت.

داده‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که طی پنج سال برنامه ششم توسعه ۱۶۲ کودک پسر زیر ۱۵ سال ازدواج کرده‌اند.

همچنین داده‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که طی همان مدت بیش از صد و سی‌هزار پسر بین ۱۵ تا ۱۹ سال ازدواج کرده‌اند.

البته عموما دلایل ازدواج زودهنگام پسران با دختران متفاوت است.

خانواده‌ها به دلایلی مانند «وارد رابطه خارج از ازدواج نشدن»٬ «نزدیک بودن محل سربازی به محل سکونت» و بعضا «جلوگیری از مهاجرت به شهرهای بزرگتر» کودکان پسر خود را به ازدواج وادار می‌کنند.

اما آسیب‌هایی که کودکان پسر با آن مواجه هستند٬ تفاوت چندانی با آسیب‌های پیش روی کودکان دختر در ازدواج زودهنگام ندارد.

تاریخ یکصد ساله قوانین سن ازدواج

ازدواج در سنین کودکی، نه فقط در ایران بلکه در سراسر جهان سابقه‌ای تاریخی دارد و به رغم قوانینی که در بسیاری از کشورهای جهان علیه ازدواج کودکان وضع شده، این مساله هنوز یک پدیده جهانی است.

این در حالی است که قوانین مربوط به سن ازدواج در دنیای مدرن، قدمتی بیش از ۲۰۰ سال دارد و از زمان تصویب قانون مدنی فرانسه یا «کد ناپلئون» قوانینی مشابه با هدف جلوگیری از ازدواج کودکان در کشورهای مختلف تصویب شده‌اند. در «کد ناپلئون» که در سال ۱۸۰۴ تصویب شد و در قرن ۱۹ الهام‌بخش کشورهای دیگر اروپایی بود، حداقل سن ازدواج برای زنان ۱۵ و برای مردان ۱۸ تعیین شد.

در قرن بیستم، این تحولات در خاورمیانه برای نخستین بار در دوران عثمانی به قوانینی جدید تبدیل شدند. در سال ۱۹۲۶ در عثمانی حداقل سن ازدواج برای مردان و زنان، ۱۸ سال تعیین شد.

اما دو سال بعد که در سال ۱۳۰۷ خورشیدی (۱۹۲۸) نخستین «قانون مدنی» ایران در مجلس شورای ملی تصویب شد، اشاره دقیقی به سن ازدواج در آن وجود نداشت. در عوض در ماده ۱۴۰۱ این قانون آمده بود: «نكاح قبل از بلوغ ممنوع است.»

و البته همین محدودیت نیز در تبصره این ماده قانونی بدین شکل، نقض می‌شد:‌ «عقد نكاح قبل از بلوغ با اجازه ولی و به شرط رعايت مصلحت مولی عليه صحيح می‌باشد.»

از آن روز تا همین امروز، ماده ۱۴۰۱ قانون مدنی ایران، مهمترین جایی است که هرکس به دنبال قانون سن ازدواج در ایران است باید به سراغش برود. و البته این ماده قانونی ظرف ۹۴ سالی که از تصویب آن گذشته، چندین بار تغییر کرده است.

نخستین تغییر نیز در سال ۱۳۱۳ رخ‌ داد؛ زمانی که قانونگذاران می‌خواستند جلد دوم کتاب قانون مدنی ایران را تصویب کنند و در جریان آن، بخشی از قوانین ناقص جلد نخست را اصلاح کردند.

در این نسخه، تبصره قبلی حذف شد و ماده ۱۴۰۱ بدین شکل تغییر کرد: «نکاح اناث قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام و نکاح ذکور قبل از رسیدن به سن ۱۸ سال تمام ممنوع است. معذلک در مواردی که ‌مصالحی اقتضاء کند با پیشنهاد مدعی‌العموم و تصویب محکمه ممکن است استثناء معافیت از شرط سن اعطاء شود ولی در هر حال این معافیت‌ نمی‌تواند به اناثی داده شود که کمتر از ۱۳ سال تمام و به ذکوری شامل گردد که کمتر از ۱۵ سال تمام دارند.»

به بیان ساده، قانون ایران همانند قانون عثمانی سن ازدواج را برای دختران ۱۵ سال و برای پسران ۱۸ سال تعیین کرد. اما در عین حال تاکید شد که با حکم دادگاه، ازدواج دختران و پسران جوانتر هم ممکن است. ولی دادگاه هم اجازه ندارد که برای ازدواج دختران زیر ۱۳ سال و پسران زیر ۱۵ سال، مجوز ازدواج صادر کند.

در سال ۱۳۵۳ خورشیدی با اصلاح «قانون حمایت از خانواده» که در سال ۱۳۴۶ تصویب شده بود، ماده ۱۴۰۱ قانون مدنی برای نخستین بار، ملغی شد. در قانون جدید، سن ازدواج برای زنان ۱۸ سال و برای مردان ۲۰ سال تعیین شد.

اما در همین قانون آمده بود: «مع ذلک در مواردی که مصالحی اقتضا کند استثنائاً در مورد زنی که سن او از ۱۵ سال تمام کمتر نباشد و برای زندگی زناشویی استعداد جسمی و روانی داشته باشد به پیشنهاد دادستان و تصویب دادگاه شهرستان ممکن است معافیت از شرط سن اعطا شود.»

عقب‌گرد قانون بعد از انقلاب اسلامی

وقتی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۵۷ به پیروزی رسید، یکی از نخستین قوانین کشور که به دستور آیت‌الله خمینی ملغی شد، «قانون حمایت از خانواده» بود. و از همان زمان چالشی چهل و چند ساله حکومت جدید ایران با سن ازدواج آغاز شد.

در قانون «حمایت از خانواده» آمده بود که همه بندهای قانون مدنی که با این قانون در تضاد هستند، لغو می‌شوند. وقتی خود قانون «حمایت از خانواده» در سال ۱۳۵۷ لغو شد، بار دیگر ماده ۱۴۰۱ قانون مدنی به قانون تعیین کننده سن ازدواج تبدیل شد. بدین ترتیب از سال ۵۷ عملا سن قانونی ازدواج برای دختران ۱۵ سال و برای پسران ۱۸ سال بود.

اما از نگاه روحانیون، این قانون با احکام اسلامی در ارتباط با سن «بلوغ» و ازدواج مسلمانان مغایرت داشت. با این حال مانند بسیاری احکام دینی دیگر، تفسیر یگانه‌ای در ارتباط با این مفاهیم و معانی‌شان برای دنیای امروز وجود نداشت.

به همین دلیل نیز وقتی در سال ۱۳۶۱ و در نخستین دور مجلس شورای اسلامی مساله مغایرت ماده ۱۴۰۱ با قوانین اسلامی مطرح شد، بر سر اینکه معنای سن «بلوغ» چیست، توافق نظری وجود نداشت. در نهایت نمایندگان مجلس تصمیم گرفتند که این قانون را به قدیمی نسخه‌اش تغییر بدهند؛ یعنی قانونی که در سال ۱۳۰۷ تصویب شده بود.

در آن قانون، به جای تعیین سن ازدواج، «نکاح قبل از بلوغ» ممنوع شده بود و به همین شکل مبهم از سال ۱۳۶۱، حداقل سن ازدواج به شکل دقیق روشن نبود. اما در نهایت با استناد به «تکالیف شرعی» دختران در سن ۹ سالگی و پسران در ۱۵ سالگی، عملا حداقل سن ازدواج برای دختران از این زمان، ۹ سال و برای پسران ۱۵ سال بود.

در سال ۸۱ و در مجلس معروف «ششم»، نمایندگان تلاش کردند تا با تصویب یک اصلاحیه، سن ازدواج برای دختران را به ۱۴ سال و برای پسران به ۱۷ سال تغییر دهند. اما این مصوبه در شورای نگهبان رد شد و در مجمع تشخیص مصلحت نظام، سن ازدواج برای دختران ۱۳ سال و برای پسران ۱۵ سال تعیین شد.

اما بر اساس تبصره همین قانون، کماکان ازدواج کودکان، زیر سنین تعیین شده، با «اذن ولی» و «تشخیص دادگاه صالح» ممکن است. در این تبصره هیچ حقی برای کودکی که باید ازدواج کند در نظرگرفته نشده است.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=46690

روزنامه‌نگاران کانادایی «جایزه آزادی مطبوعات» را به نیلوفر حامدی و الهه محمدی اعطا کردند

صدای آمریکا

روزنامه‌نگاران زندانی نیلوفر حامدی و الهه محمدی‌. آرشیو

انجمن «روزنامه‌نگاران کانادایی حامی آزادی بیان» جایزه بین‌المللی مطبوعات را به نیلوفر حامدی و الهه محمدی، دو روزنامه‌نگار زندانی در ایران اعطا کرد.

این جایزه «به دلیل شجاعت و حقیقت‌گویی در گزارش‌دهی» به یک روزنامه‌نگار ایرانی ساکن کانادا به نمایندگی از حامدی و محمدی اعطا شد.

روزنامه‌نگاران کانادایی حامی آزادی بیان دارای سابقه‌ای ۴۰ ساله در دفاع از حقوق روزنامه‌نگاران و مطبوعات آزاد در داخل و خارج از کانادا است.

نیلوفر حامدی عکاس و خبرنگار روزنامه شرق روز ۳۱ شهریور و الهه محمدی خبرنگار روزنامه هم‌میهن روز هفتم مهر به دلیل تهیه گزارش از کشته شدن مهسا امینی بازداشت شدند.

مرتضی عبدالعلیان از سازمان روزنامه‌نگاران کانادایی حامی آزادی بیان گفت که آنها این جایزه معتبر را به خاطر «شجاعت» و به خاطر «رعایت اصول روزنامه‌نگاری» و به خاطر «وفاداری به مردم، استقلال، و حقیقت‌گویی در گزارش‌دهی» به این دو روزنامه‌نگار اهداء می‌کنند.

در این رویداد چند صد نفر از روزنامه‌نگاران مطرح کانادایی شرکت داشتند. مارگارت اتوود، نویسنده نامدار کانادایی، این جوایز را به به شهرام رفیع‌زاده، روزنامه‌نگار ایرانی ساکن کانادا به نمایندگی از این دو روزنامه‌نگار، اعطا کرد.

عبدالعلیان گفت اهدای این جوایز نه تنها کمکی به این دو روزنامه‌نگار خواهد بود بلکه راهی است برای تشویق روزنامه‌نگاران دیگر در سراسر جهان تا به کار حرفه‌ای خود ادامه بدهند.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54879

۱۴۰۱ بهمن ۲۷, پنجشنبه

هشدار فاطمه سپهری به مقامات جمهوری اسلامی: تا پس گرفتن کشور و سرزمین‌مان از پای نخواهیم نشست

صدای آمریکا

Fatemeh Sepehri, Ira, Activist

فاطمه سپهری که از مهرماه امسال در زندان مشهد محبوس است در دفاعیه‌ای از خود، خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی نوشت: «عملکرد ظالمانه شما از قبیل اختلاس، تجاوز، حیف و میل بیت‌المال، سوءمدیریت متعدد، جنگ‌افروزی و ناآرامی و هزاران جنایت دیگر در ۴۴ سال گذشته همه ما را به ستوه آورده‌ است.»

این فعال سیاسی مخالف جمهوری اسلامی و همسر یکی از جانباختگان جنگ ایران و عراق که به بهانه امضای نامه‌ درخواست استعفای علی خامنه‌ای از چند سال قبل مورد غضب حاکمیت قرار گرفته در دفاعیه خود از زندان وکیل آباد مشهد اضافه کرد: «من فاطمه سپهری که در سال ۶۰ با شهادت همسرم مورد خصومت گماشتگان خمینی در بنیاد شهید قرار گرفته و تا فرش زیر پای من و فرزندم را کشیدند و به هیچکس نیز پاسخگو نبودند تا ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ که توسط گماشتگان خامنه‌ای در وزارت اطلاعات در منزل دستگیر شدم و حقوقم را به دستور شخص خامنه‌ای قطع نمودند، ۳۱ شبانه روز در سلول انفرادی اطلاعات بودم که به علت وخیم شدن حالم به بیمارستان امام رضا منتقل و ۴ صبح ۲ آبان تحویل زندان وکیل آباد شدم و به بند ۵ نسوان منتقل و فعلا در شبانه روز فقط یک‌ ساعت هواخوری دارم و و تلفن‌های کوتاهم نیز شدیدا کنترل می‌شود.»

در ادامه این نامه که در حساب توییتری «اصغر سپهری» برادر فاطمه سپهری منتشر شده، آمده است: «با وجود ناراحتی و درد شدید دستم که مورد تایید پزشک زندان قرار گرفته و چندین بار کورتون تزریق شده، به دستور قاضی پرونده از پیگیری درمان محروم شده‌ام و سه بار هم بازداشت موقت من جهت تراشیدن اتهامات تمدید شد تا در ۲۸ دی ماه در شعبه ۱۴۲ به ریاست قاضی عرب به جرم نشر اکاذیبی مانند تقلب در انتخابات سال ۸۸، کشته شدن ۱۵۰۰ نفر در آبان ۹۸، بخشیدن ایران به روس و چین، بدون حضور خودم در دادگاه به ۱ سال حبس و ۲۰ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شدم.»

خانم سپهری همچنین نوشت: «در جلسه دوم در تاریخ ۱۷ بهمن در شعبه ۱ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی سرشناس مشهدی، هادی منصوری،‌ بدون ابلاغ قبلی به خودم یا وکیلم به صورت بسیار ناگهانی و مخفیانه و مزورانه محاکمه و به توهین به رهبر فقید و حاضر، همکاری با دول متخاصم و مصاحبه با شبکه‌های معاند متهم شدم که همه این اتهامات از طرف من رد شد.»

این فعال سیاسی تاکید کرد: «من در اینجا به مسئولین بی‌مسئولیت کشور هشدار می‌دهم که من و میلیون‌ها نفر دیگر قبل از اینکه مخالف این نظام محسوب شویم حاصل عملکرد شما هستیم که ۴۴ سال در رنج و غم و اندوه و عملکرد ظالمانه شما از قبیل اختلاس، تجاوز، حیف و میل بیت المال، سوء مدیریت‌های متعدد، جنگ افروزی و ناآرامی در جهان و کشور و هزاران جنایت دیگر به ستوه آمده و دیگر تاب تحمل هیچ کدامتان را نداریم و تا پس گرفتن کشور و سرزمین‌مان از پای نخواهیم نشست.»

فاطمه سپهری فعال سیاسی مخالف جمهوری اسلامی با حکم دادگاه مشهد، به یک‌سال زندان و پرداخت ۲۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد. جرم خانم سپهری در این حکم «نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی» به واسطه فعالیت در فضای مجازی و مصاحبه با رسانه‌های فارسی زبان خارج از ایران عنوان شده است.

 



source https://zanan.bashariyat.org/?p=54859

تهران؛ یک قربانی کودک همسری به اتهام قتل همسرش بازداشت شد

۱۱.بهمن.۱۴۰۲هرانا در آبان ماه امسال یک قربانی کودک همسری در تهران با خوراندن قهوه مسموم به همسر خود، وی را به قتل رساند. طی روزهای اخیر، م...