۱۴۰۰ آذر ۹, سه‌شنبه

گزارش آماری نقض حقوق زنان آبان ماه ۱۴۰۰

تهیه کنندگان: لیدااسدی فر، ،نرگس محمدی ،سپیده عشقی

آگاهی بیشتر:

این گزارش آماری از میان اخبار منتشر شده از سایت کمیته دفاع از حقوق زنان در ماه مهر تهیه شده است. این اخبار از رسانه های داخلی و خارجی مانند ایسنا، هرانا، ایرنا، ایلنا، باشگاه خبرنگاران جوان، خبرگزاری فارس، کیهان، همشهری و مهرنیوز جمع آوری گردیده است.

آمار فوق عمدتا از گزارشات رسانه های داخلی و خارجی مورد تائید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع آوری شده و عملا سهم بسیار کوچکی از واقعیت های جامعه است.

برای اطلاعات بیشتر می توانید از سایت کمیته از طریق لینک زیر بازدید فرمایید:

https://zanan.bashariyat.org

بهداشت

در استان سیستان‌ و بلوچستان به عنوان جوان‌ترین و یکی از محروم‌ترین مناطق کشور، وسایل پیشگیری از بارداری در خانه‌های بهداشت زیر نظر وزارت بهداشت جمع‌آوری شده و آموزش‌های پیشگیری که پیشتر در این مراکز به خانواده‌ها داده می‌شد نیز ممنوع شده است.(تلگراف،  ۱۴ آبان ۱۴۰۰)

گزارش‌های ستاد مبارزه با مواد مخدر حاکی از افزایش اعتیاد در بین زنان است. طبق گزارش این ستاد، در سال ۹۰ زنان مصرف‌کننده مواد ۵ درصد کل معتادان هستند و این در حالی است که در سال ۹۵ تحقیقات ستاد نشان داد، ۱۰ درصد معتادان را زنان تشکیل می‌دهند و این یعنی طی پنج سال نسبت معتادان زن در کشور دو برابر بیشتر شده است.(ایرنا،۱۹آبان۱۴۰۰)

نکته مشترک همه این مادران برای امتناع از بارداری مجدد وضعیت اقتصادی و گرانی‌هاست که متاسفانه توجهی به آن نمی‌شود. یک کارشناس بهداشت می‌گوید دیگر به زنان روش‌های اقدام به جلوگیری از بارداری آموزش داده نمی‌شود و این زنان برای دریافت لوازم جلوگیری از بارداری به مراکز خصوصی ارجاع داده می‌شوند. اجرای طرح جوانی جمعیت به افزایش بیماری‌های مقاربتی در زنان منجر می‌شود.(صدای مردم،۲۰ آبان۱۴۰۰)

روز شنبه ۱۵ آبان ماه امسال مهرنوش جعفری دختر ۱۹ ساله اهوازی، در حالی که با مادرش برای عمل زیبایی به یکی از مطب‌های کیانپارس اهواز مراجعه کرده بود، به دلیل قصور فرد فاقد صلاحیت پزشکی دچار مرگ مغزی شد. ( هرانا ۲۱ آبان ۱۴۰۰ )

با تصویب طرح جوانی جمعیت از سوی شورای نگهبان، در چند ماه آینده این طرح به قانون تبدیل خواهد شد. کارشناسان و متخصصان زیادی این طرح را از جنبه‌های گوناگون نقد کرده‌اند.طرح موسوم به “جوانی جمعیت” روز ۱۱ آبان بدون سر و صدا به تصویب شورای نگهبان رسید و به زودی به صورت قانون به وزارت‌خانه‌های مرتبط ابلاغ می‌شود.این طرح با هدف افزایش جمعیت ایران و با استواری بر نگرانی از سالمندی جمعیت تهیه و تدوین شده است. این طرح همچنین شامل مشوق‌هایی برای ازدواج جوانان است. (دویچه وله فارسی ۲۲ آبان۱۴۰۰ )

پدر مهرنوش جعفری، دختر اهوازی که اخیرا به‌ دلیل فعالیت افراد فاقد تخصص در یک کلینیک زیبایی، دچار مرگ مغزی شد ضمن انتقاد از عملکرد دستگاه‌های نظارتی در کشور می‌گوید که از پزشک معالج دخترش شکایت کرده است. ( مهر ۲۵ آبان ۱۴۰۰ )

نایب رییس انجمن متخصصین زنان و زایمان به ایلنا خبر داده در راستای طرح افزایش جمعیت، ارائه روش‌های پیشگیری در آموزش و امتحان رزیدنت‌هایی که در حال گذراندن دوره تخصص زنان و زایمان هستند، بسیار کمرنگ شده و ارائه فراگیر آن‌ در مراکز بهداشتی هم متوقف شده است. مریم کاشانیان می‌گوید اگر به‌دنبال عواملی باشیم که زمینه‌ساز کاهش فرزندآوری می‌شوند، روش‌های پیشگیری از بارداری مطلقا در آن به حساب نمی‌آید؛ «تا وقتی مشکلات اقتصادی و اجتماعی حل نشود، مطلقا نمی‌توانیم زوجین را به بارداری تشویق کنیم».  ( صدای مردم ۲۸ آبان ۱۴۰۰)

یکی از مدیران انجمن علمی متخصصان زنان و زایمان در ایران از جمع‌آوری وسایل پیشگیری از بارداری در مراکز بهداشتی عمومی خبر داده و گفته سیاست جدید جمعیتی ایران می‌تواند برای زنان “عوارض بسیار خطرناکی داشته باشد.”( بی بی سی فارسی ۲۹ آبان ۱۴۰۰ )

زنان سرپرست خانواده

دغدغه های زنان کردستان، ۱۸ هزار زن کردستانی سرپرست خانوارند: حضور معصومه ابتکار، معاون رییس جمهور در کردستان و شرکت در نشست «زن کُرد، سرمایه اجتماعی و توسعه فرهنگی» فرصتی فراهم کرد تا نمایندگان زنان استان در حوزه های مختلف به بیان دغدغه ها و مشکلات شان بپرازند از نبود امنیت شغلی، تا مسائل حاشیه نشینی و عدم حمایت های مالی و معنوی تا ارایه آمارهایی از وضعیت زنان در استان.(کردپرس، ۷ آبان ۱۴۰۰)

خشونت خانوادگی

سرهنگ “جمال موسوی” اظهار داشت: در پی کسب خبری از مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ ، مبنی بر وقوع یک فقره چاقوکشی و قتل زن جوان در یکی از محله های شهرستان، بلافاصله ماموران انتظامی و تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی برای بررسی موضوع به محل جنایت اعزام شدند.(رکنا، ۱ آبان ۱۴۰۰)

گزارشی از قتل های ناموسی در ایران: با وجود آنکه قتل های ناموسی بیشتر از گذشته رسانه‌ای می‌شوند اما آمار دقیقی از وقوع این نوع قتل ها در کشور وجود ندارد. یکی از اعضای کمپینی که در خصوص حوزه زنان در سنندج فعالیت دارند می گوید که “زن‌کشی‌ها معمولا لاپوشانی می‌شوند؛ اما طبق آماری که به دست او و دیگر اعضای کمپین ژیوانو رسیده، در سال ۱۳۹۹، ۱۵ مورد زن‌کشی به‌دلیل انگیزه‌های ناموسی و خشونت خانگی در استان کردستان صورت گرفته است. (هرانا، ۲ آبان ۱۴۰۰)

 روزنامه شرق به نقل از پروین ذبیحی، فعال حقوق زنان، از آمار ۱۲۰۰ مورد زن‌کشی با انگیزه‌های ناموسی در کل ایران طی ۲۰ سال گذشته خبر داد. خان ذبیحی با بیان این که آمار رسمی قتل‌های ناموسی در ایران اعلام نمی‌شود، افزود، این آمار طبق رصد او و دیگر فعالان همراه او به دست آمده است.(صدای آمریکا،  ۳ آبان ۱۴۰۰)

خشونت‌های مبتنی بر جنسیت یا خشونت علیه زنان یک پاندمی جهانی است که از هر سه زن یک نفر را در دوران زندگی از کودکی تا کهنسالی مورد آسیب قرار می‌دهد. آسیب‌های مستقیم، غیرمستقیم، آشکار و پنهان خشونت علیه زنان و دختران و یافتن راه‌کارهایی برای ارزیابی و مقابله با آن، در خلال پنجاه سال گذشته از حاشیه به مرکز مباحث حقوق بشری در جهان سوق داده شده است. (هرانا، ۳ آبان ۱۴۰۰)

زن‌کشی به‌بهانه ناموسی در کردستان در سرخط خبرهای این قتل‌ها بوده؛ گلاله شیخی، فائزه ملکی، ماه سرگل حبیبی از جدیدترین قربانیان زن‌کشی‌ها به‌بهانه دفاع از ناموس بوده‌اند.(شرق، ۳ آبان ۱۴۰۰)

یک زن اهل روستای سیلوە به نام گلاله دهار توسط همسرش مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دچار مرگ مغزی شد و پس از دو هفته مراقبت پزشکی، روز دوشنبه ٣ آبان ۱۴۰۰، جان خود را از دست داد.(هرانا،  ۳ آبان ۱۴۰۰)

رییس پلیس شهرستان بندرماهشهر از خودسوزی یک دختر جوان ۲۷ ساله به دلیل اختلافات خانوادگی در آرامستان بندرماهشهر خبر داد. خودسوزی پدیده ای تلخ و دردناک است خودسوزی اغلب به دلیل اختلافات بین زن و شوهر یا اختلافات مالی در شرایط سخت روحی رخ می دهد. خودسوزی با بنزین صورت می گیرد و در این پرونده خودسوزی دختر جوان با بنزین دست به خودسوزی در قبرستان زد. (رکنا، ۴ آبان ۱۴۰۰)

شیوع خشونت خانگی علیه زنان در پنج شهر تهران مشهد تبریز شیراز و اهواز نشان داد که حدود ۷۷ درصد از زنان حداقل یک نوع خشونت را دوران قرنطینه همه‌گیری کووید-۱۹ تجربه کرده‌اند.(مشرق، ۴ آبان ۱۴۰۰)

«بهار زنگی بند»، عضو کمپین ژیوانو، که شامل فعالان مدنی زن سنندج است، گفته است در استان کردستان حداقل ۱۶ زن با «انگیزه های ناموسی یا خشونت خانگی» کشته شده‌اند.(رادیو فردا، ۹ آبان ۱۴۰۰)

یک مرد در یکی از محلات شهر ایلام که متهم است همسر خود را به قتل رسانده بازداشت شد. این مرد با انگیزه اختلاف خانوادگی، همسرش به هویت (ز- ر) را در شهر ایلام خیابان استقلال با سلاح سرد (چاقو) به قتل رسانده سپس متواری شده بود”. ( هرانا، ۱۰ آبان ۱۴۰۰)

زنی در یکی از روستاهای شهرستان ماکو با نام فاطمه رسولی واقع در استان آذربایجانغربی (ارومیه) پس از تشخیص دختر بودن جنین فرزند به طرز فجیعی به آتش کشیده شد و جان خود را از دست داد. با این حال فرماندار و رئیس شورای تامین ماکو با بیان این ادعا که این زن به دلیل اختلاف خانوادگی اقدام به خودسوزی کرده است از آزادی همسر وی خبر داد.  ( هه نگاو،  ۱۱ آبان ۱۴۰۰)

قتل نیلوفر ۳۵ ساله بدست همسرش بخاطر شرکت در پارتی شبانه! این زن در پارتی شبانه فرمالنیه تهران کشته شد . (رکنا، ۱۱ آبان ۱۴۰۰)

یک دختر ۱۶ ساله قربانی کودک همسری در خرمشهر از طریق حلق آویز کردن دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.(هرانا، ۱۲ آبان ۱۴۰۰)

یک زن جوان اهل شهرستان سنقر و کلیائی از توابع استان کرمانشاه با هویت آسیه اکبری ۳۵ ساله توسط همسرش با هویت سیدنبی حسینی ۴۰ ساله به قتل رسید. این مرد و زن به دلیل عدم توانایی این خانواده برای پرداخت پول بیمه سالانه جهت ثبت نام دو فرزندشان در مدرسه روستا، با هم مشاجره لفظی پیداه کردهاند همسر آسیه اکبری با چوب ضربه محکمی به سر وی وارد نموده و در دم جانش را از دست داده است. (هه نگاو، ۱۲ آبان ۱۴۰۰)

 یک دختر جوان در خوزستان توسط اعضای خانواده‌اش با انگیزه ناموسی به قتل رسید. پس از گذشت ۳ روز از وقوع حادثه، متهمان خود را تسلیم پلیس کردند و رسیدگی به پرونده به دلیل عدم شکایت اولیای دم به لحاظ جنبه عمومی جرم در پروسه قضایی قرار گرفت.(هرانا، ۱۰ آبان ۱۴۰۰)

یک دختر نوجوان ۱۴ ساله در خرمشهر، با پریدن از روی پل قصد خودکشی داشت، که مامورین کلانتری مانع اقدام وی شدند. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است. (هرانا، ۱۴ آبان ۱۴۰۰)

یک زن اهل کرمانشاه با هویت “آرزو الفتی گلدسته” ۳۵ ساله توسط پسر عموی خود به دلیل جواب رد به درخواست پسر عموی خود به قتل رسید.(هه نگاو،  ۱۵ آبان ۱۴۰۰)

روز جمعه ۱۴ آبان ۱۴۰۰ (۵ نوامبر ۲۰۲۱)، یک دختر جوان اهل کرمانشاه و ساکن ساری با هویت “نگار احمدی” ۲۷ ساله توسط یکی از هم دانشگاههای سابقش که چند بار به درخواست ازدواج وی جواب رد داده بود ربوده شده و پس از تجاوز جنسی به قتل رسیده است. ( هه نگاه ۱۶ آبان ۱۴۰۰ )

احمد موقری سرپرست معاونت اجتماعی وپیشگیری روز شنبه در نشست بررسی کارشناسی تقسیم کار استانی پیشگیری از خشونت علیه زنان و کودکان، افزود: متاسفانه خشونت علیه زنان و کودکان و سایر اقشار جامعه جزو جرایم اولویت دار آذربایجان شرقی بوده و در خصوص میزان آمار جرایم حوزه خشونت در ۱۰ سال گذشته جزو ۱۰ جرم نخست استان بوده و در رتبه های اول قرار داریم. ( ایرنا ۲۶ آبان ۱۴۰۰ )

اطلاعیه نهادهای بین المللی

سازمان عفو بین‌الملل روز جمعه ۲۸ آبان در بیانیه‌‌ای با اشاره به بازداشت نرگس محمدی توسط ماموران امنیتی ایران اعلام کرد این فعال مدنی که فعالیت‌های بشردوستانه‌اش صلح‌آمیز است، در معرض خطر مجازات ۸۰ ضربه شلاق است. ( صدای آمریکا ۲۹ آبان ۱۴۰۰ )

اخبارعمومی

زنان اولین قربانیان تعدیل نیرو در کارگاه ها هستند، کار و رنج بیشتر، دستمزد کمتر و موقعیتِ اجتماعیِ پایین‌تر؛ این وضعیت بسیاری از زنان کارگر در ایران است. اگرچه کارگران در ایران به طور کلی و فارغ از جنسیتشان، وضعیت خوبی ندارند اما وضعیت زنان کارگر به مراتب بدتر از مردان است.(ایلنا، ۱ آبان ۱۴۰۰)

سهیلا حجاب، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک ورامین از تاریخ ۱۱ مهرماه از ملاقات و تماس با خانواده محروم شده است.(هرانا،  ۴ آبان ۱۴۰۰)

نماینده مردم استان کردستان در شورای عالی استان‌ها گفت: با دختران و زنانی مواجه هستیم که مجبورند در نقش یک مرد یا یک پسر ظاهر شوند تا به صف طولانی کولبران بپیوندند.(تسنیم، ۷ آبان ۱۴۰۰)

یک شهروند زن به نام “شلیر” اهل روستای “دوله‌تو” از توابع سردشت بر اثر شلیک نظامیان حکومتی زخمی شد. این شهروند بدون اخطار قبلی بر اثر تیراندازی نظامیان حکومتی مستقر در پاسگاه مرزی “دوله‌تو” از ناحیه دست زخمی شده است. (کوردپا، ۷ آبان ۱۴۰۰)

تورم و مشکلات اقتصادی از جمله دلایل اشتغال زنان در مشاغلی با مزایای پائین هستند؛ متاسفانه در خصوص اشتغال بانوان آسیب های جدی داریم و بیمه زنان خانه دار مطالبه اصلی پژوهشگران این حوزه است.(مهر، ۸ آبان ۱۴۰۰)

عضو اتاق بازرگانی تهران می‌گوید تداوم شیوع کرونا زیر سایه شرایط تحریمی باعث افزایش فشار بر کارآفرینان و به طور خاص زنان کار آفرین شده است.(ایسنا، ۸ آبان ۱۴۰۰)

زنان در جمهوری اسلامی حتی اگر در دانشگاه امام صادق یعنی دانشگاه تامین مدیر درس بخوانند، قرار نیست به جایی برسند. صدیقه مهدوی کنی: در دانشگاه امام صادق بنایی برای تربیت وزیر و رییس جمهور زن نداریم. برای ما متدین بودن و اعتقاد دانشجویان به نظام بسیار مهم است.(انتخاب، ۱۰ آبان ۱۴۰۰)

 خبری با عنوان “ارائه طرح ورود بانوان به ورزشگاه‌ها از سوی فدراسیون فوتبال به مجلس” به نقل از حسن کامرانی‌فر، دبیرکل فدراسیون فوتبال در نشستی در هیات فوتبال بوشهر منتشر شد ولی بعد از گذشت ۴۸ ساعت و در واکنش به اصل ماجرا و پیگیری‌های انجام شده گفت: این خبر – از سوی فدراسیون فوتبال – تکذیب شد و چنین خبری از طرف ما نبود. ( انتخاب،  ۱۰ آبان ۱۴۰۰)

شبکه حقوق بشر کردستان گزارشی از «بازداشتگاه‌های مخفی» سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات در شهرهای کرمانشاه، ‌ارومیه و سنندج منتشر و به وقوع شکنجه‌های فیزیکی، آزار جسمی و جنسی و اعدام ساختگی  و صیغه اجباری علیه زندانیان در آن‌ها اشاره کرده است. (ایران اینترنشنال، ۱۱ آبان ۱۴۰۰)

مطابق با جداول منتشره از سوی مرکز آمار ایران، مجموع ازدواج ثبت شده دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله در بهار، تابستان، پاییز و زمستان سال ۹۹ نشان از آن داشت که ازدواج دختران در این گروه سنی نسبت به همین بازه زمانی در سال ۹۸، ۱۰.۵ درصد افزایش داشته و ۷۲۵ رویداد طلاق برای دختران ۱۰ تا ۱۴ سال نیز در سال ۹۹ به ثبت رسیده است.( صدای مردم،  ۱۲ آبان ۱۴۰۰)

پسر عموی فرحناز خلیلی عکاس بوشهری، در مورد آخرین وضعیت پرونده دختر عموی خود گفت: علی‌رغم اینکه گزارش پزشکی قانونی ضربه، خراشیدگی و پارگی نقاط حساس بدن را نشان داده است قاضی به راحتی پنج متهم پرونده را از اتهام آدم‌ربایی تبرئه کرد. تنها یکی از آن‌ها ۱۰ روز و دیگری چهار روز بازداشت بودند.(بالاترین، ۱۲ آبان ۱۴۰۰)

دهمین روز اعتصاب غذای همسر نازنین زاغری؛ ریچارد رتکلیف، روز سه شنبه در مقابل وزارت خارجه بریتانیا در لندن وارد دهمین روز خود شد. ریچارد رتکلیف با لیز تراس وزیر امور خارجه بریتانیا نیز ملاقات کرد وبه رادیو آزادی گفت که دیدار او با خانم تراس نتیجه معکوس، “نومیدکننده” و “روی‌هم‌رفته ملاقاتی نومیدکننده بود. گفتم که هیچ اعتمادی به راهبرد دولت ندارم و به دنبال این هستم که این راهبرد تغییر کند (صدای آمریکا،  ۱۲ آبان ۱۴۰۰)

«شورای نگهبان و مجمع تشخیص مسئول هستند. بالاتر از همه فتوای رهبری را داریم. فتوای رهبری است که رؤیت مستقیم بدن مردان از سوی زنان حرام است. این فتوا تکلیف حضور زنان در استادیوم‌ها را روشن و آن را منع کرده است».(شرق، ۱۳ آبان ۱۴۰۰)

شماری از دانشجویان دختر در اعتراض بە فضای خفقان و امنیتی دانشگاهای ایران با برداشتن روسری‌های خود خواستار آزادی زنان در انتخاب پوشش خود شدند…..(صدای مردم، ۱۴ آبان ۱۴۰۰)

یک دختر جوان اهل کرمانشاه و ساکن ساری با هویت “نگار احمدی” ۲۷ ساله توسط یکی از هم دانشگاههای سابقش که چند بار به درخواست ازدواج وی جواب رد داده بود ربوده شده و پس از تجاوز جنسی به قتل رسیده است.(هرانا، ۱۴ آبان ۱۴۰۰)

رئیس اداره تبلیغات اسلامی ملکان، طی نامه ای خطاب به مدیران چاپخانه ها و دفاتر خدمات کامپیوتری، نوشتن اسامی زنان در «اطلاعیه های مجالس ترحیم» را ممنوع اعلام کرد.(هرانا، ۱۵ آبان ۱۴۰۰)

یک کارگر زن ۲۱ ساله با نام مرضیه طاهریان در کارخانه‌ ریسندگی واقع در شهرک صنعتی شرق سمنان به علت گیر کردن مقنعه در دستگاه رینگ ریسندگی و کشیده شدن سر به داخل دستگاه جانش را از دست داد.(هرانا، ۱۵ آبان ۱۴۰۰)

نماینده رودبار در مجلس با اشاره به پخش سریال‌های سرجوخه و گاندو، تلویزیون حکومت ایران را متهم کرده است که با ورود زنان بی‌حجاب غیرمسلمان به فیلم‌ها، «به دنبال حساسیت‌زدایی نسبت به بی‌حجابی است». به گزارش ایسنا، این نماینده مجلس در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، این موضوع را در قالب تذكر اعلام کرده است.( ایسنا ۱۶ آبان ۱۴۰۰)

روز پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۰، یک زن جوان با نام آرزو لطفی در حوالی شهرک آناهیتا کرمانشاه با ضرب گلوله توسط خواستگارش به قتل رسید. در این گزارش به نقل از یک منبع مطلع آمده است؛ متهم به قتل با هویت “س.ک”، زن جوان را به‌ خیابان کشانده است. به دنبال یک تصادف ساختگی از خودرو پیاده شده و سپس با ضرب گلوله او را به قتل رسانده و متواری شده است.(هرانا، ۱۷ آبان۱۴۰۰)

فدراسیون جهانی فوتبال، فیفا، در هشداری جدی به فدراسیون فوتبال ایران، خواستار حل فوری مواردی چون اصلاح اساسنامه، خصوصی‌سازی باشگاه‌ها، عدم دخالت دولت در فوتبال و رفع ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه‌ها  تا ۱۱ اسفند ۱۴۰۰شد.(رادیو فردا،۲۰ آبان۱۴۰۰)

عاطفه اسماعیلی خبرنگار در پی انتشار نامه‌ای از وزارت نفت درباره حقوق و مزایای یک استخدامی جدید، با شکایت این وزارتخانه در دادسرای فرهنگ و رسانه مواجه شده است. (هرانا ۲۱ آبان ۱۴۰۰ )

ریچارد رتکلیف، همسر نازنین زاغری، روز شنبه ۲۲ آبان، پس از ۲۱ روز به اعتصاب غذای خود پایان داد. آقای رتکلیف در مدت اعتصاب غذا، به نشانه انتقاد از عملکرد دولت بریتانیا در قبال پرونده همسرش، در چادری که در مقابل ساختمان وزارت خارجه این کشور برپا کرده بود زندگی می‌کرد.( صدای آمریکا ۲۲ آبان ۱۴۰۰)

فاطمه خوشرو از بازداشتی‌های آبان ۹۸ در لرستان به عنوان شاهد در دادگاه بین‌المللی مردمی آبان گفت: «ماموران می‌خواستند به سفر به اسراییل و آمریکا و آموزش دیدن از سوی پنتاگون اعتراف کنم.» او افزود: «به ما داروهایی دادند اما ما از پذیرفتن آنها امتناع کردیم چون نمی‌دانستیم چیست.» ( ایران اینترنشنال ۲۳ آبان ۱۴۰۰)

عضو شورای شهر تهران با انتقاد از تعداد کم انتصاب زنان در پست های مدیریتی شهرداری، خواستار اختصاص ۳۰ درصد از پست‌های مدیریتی شهرداری به زنان شاغل در این نهاد شد. ( مهر ۲۵ آبان۱۴۰۰ )

کل دهستان چاهدگال با بیش از ۲۰ روستا فاقد حتی یک دبستان ابتدایی دخترانه است. در فقدان هر نظام حمل و نقلی مطمئن و ارزانی، دختران برای رسیدن به همین مدارس موجود نیز باید با پای پیاده، مسافت‌هایی طولانی را در جاده طی کنند، در زیر تیغ آفتاب ۴۰ درجه یا در میانه طوفان‌های شن. فقدان معلم زن در مدارس دهستان، و نیز عمومیت به کارگیری مردان جوان غیربومی در غالب سرباز- معلم نیز باعث شده که مدارس، فضایی مردانه داشته باشند و همین مسئله در کنار مسائل بالا، مزید بر علت می‌شوند برای بازماندگی از تحصیل دختران چاهدگال.( جماران ۲۵ آبان ۱۴۰۰)

نتایج یک پژوهش‌ بر روی پنجاه دختر کار بین ۶ تا ۱۶ سال نشان می‌دهد که آن‌ها هر روزه در معرض متلک جنسی و آزارهای کلامی هستند. این دختران به‌خوبی قادر به تشخیص متلک‌های جنسی بوده و در مصاحبه با پژوهشگر اعلام کرده‌اند که از شنیدن آن متلک‌ها و آزارهای کلامی اذیت می‌شوند.( بالاترین ۲۵ آبان ۱۴۰۰)

مهرداد ویس کرمی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا با اشاره به طرح جوانی جمعیت گفت: تمام تلاش در طرح جوانی جمعیت این است ضمن اینکه جلو رشد سیاسی، اجتماعی، سایر ابعاد شخصیتی زنان گرفته نشود، در عین حال آن ها بتوانند وظیفه مادری و جایگاه خود را در جامعه ایفا کنند.( برنا ۲۵ آبان ۱۴۰۰ )

طبق داده های وبینار مرکز آمار درخصوص آمار و ارقام کرونایی، به ازای هر ۱۰۰ زن ۹۳ مرد در کشور به این بیماری مبتلا شده اند. از سوی دیگر صدمات شغلی در بخش زنان در اثر تعدیل هزینه های نیروی کار بیشتر از مردان بوده که در نهایت منجر به افزایش بیشتر بیکاری در این شاخه بوده است. (اقتصاد ۲۵ آبان ۱۴۰۰ )

ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز سه‌شنبه ۲۵ آبان‌ماه ۱۴۰۰، همزمان با دومین سالگرد اعتراضات آبان‌ماه ۹۸ فشار نهادهای امنیتی به منظور جلوگیری از برگزاری مراسم توسط خانواده جانباختگان افزایش یافته است. (هرانا ۲۵ آبان۱۴۰۰ )

مرکزی معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی اراک گفت: از نظر ابتلا بیشترین موارد در بین زنان خانه دار، مشاغل آزاد، کارمندان، محصلین و دانشجویان، بازنشستگان و کارگران بوده است و بیشترین فوت در هفته گذشته نیز مربوط به زنان خانه دار گزارش شد.(ایسنا ۲۶ آبان ۱۴۰۰)

از آنجا که زیر سایه نبود قوانین شفاف و نظارت قوی بر هر فرآیندی، امکان سوءاستفاده و ایجاد واسطه‌هایی برای دلالی فراهم می‌شود؛ مدتهاست فرآیند اهدای تخمک نیز که تصور می‌شد با اهداف «دگردوستانه» انجام می‌شود، تبدیل به تجارتی چراغ خاموش برای زنانی شده که اینگونه تامین معاش می‌کنند و بعضا در تبلیغات آن نیز از این عرصه رها شده تجاری، به عنوان «فرصت شغلی» برای زنان جوان یاد می‌شود.( ایسنا ۲۶ آبان۱۴۰۰ )

دختر ۱۴ ساله بنام الینا صادقی در شهرستان کامیاران از طریق حلق آویز کردن دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است. ( هرانا ۲۷ آبان ۱۴۰۰ )

کمیته کارشناسان سازمان ملل متحد در بیانیه‌ای قانون “جوانی جمعیت و حمایت از خانواده” را خلاف حقوق بشر و حقوق زنان توصیف کرده و درباره احتمال مجازات اعدام برای سقط جنین هشدار داده‌اند. قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده بیش از دو هفته پیش در شورای نگهبان تایید و توسط دولت ایران برای اجرا ابلاغ شد. ( بی بی فارسی ۲۷ آبان ۱۴۰۰)

مادر وحید دامور، از جان‌باختگان آبان ۹۸،در گفت‌وگوی اینستاگرامی با مسیح علی‌نژاد گفت: «از پشت‌بام خانه همسایه روی پشت‌بام خانه ما رفتند و بنر عکس وحید را کندند. برای حدود یک هفته مامور جلوی خانه ما گذاشته بودند. پسرم سعید به ماموران گفت چرا این جا ایستاده‌اید؟ دو ماموران بودند و روی پسرم اسلحه کشید. به آن‌ها گفتم یک پسرم را کشته‌اید، حالا می‌خواهید یک پسر دیگرم را بکشید؟» ( صدای آمریکا ۲۹ آبان ۱۴۰۰ )

نازنین زاغری رتکلیف، شهروند دوتابعیتی، که بیش از پنج سال در ایران محبوس بوده و حالا با یک محکومیت یک ساله دیگر روبه‌روست و نمی‌تواند ایران را ترک کند  دیشب یکی از برندگان جایزه حقوق بشری موسسه مگنیتسکی در بریتانیا اعلام شد و دختر کوچکش گابریلا رتکلیف از طرف او سخنرانی و جایزه را دریافت کرد. ( بی بی سی فارسی ۳۰ آبان ۱۴۰۰ )

انسیه خزعلی معاون سیدابراهیم رئيسی در امور زنان و خانواده دیشب ۲۷ آبان‌ماه ۱۴۰۰ در شورای اداری استان زنجان در حضور خود «قاضی مرگ» بار دیگر بر اجرای طرح دورکاری زنان شاغل تأکید کرد و گفت: باید بانوان را به فرزندآوری تشویق کرد و یکی از این موارد دورکاری بانوان شاغل است که بسیار حائز اهمیت است! ( کیهان لندن ۳- آبان ۱۴۰۰)

احضار و بازجویی

در پی انتشار ویدیوی تکخوانی یک بازیگر زن در یک نمایش سنتی در تالار محراب تهران، بازیگر این نمایش و کارگردان آن به شورای ارزشیابی و نظارت اداره‌کل هنرهای نمایشی احضار شدند. در این گزارش، اشاره ای به هویت این هنرمندان نشده است.( خبرگزاری هرانا به نقل از فارس، ۳ آبان،  ۱۴۰۰)

پدر شکیلا منفرد فعال مدنی، محبوس در زندان قرچک ورامین از سوی شعبه سوم، بازپرسی به ریاست محمدمهدی براعه، احضار و پدر این فعال مدنی را تحت فشار قرار داده است.( کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی ۲۴ آبان ۱۴۰۰ )

بازداشت

هیچ اطلاعی از سرنوشت یک زن جوان باردار با نام سعدا خدیرزاده اهل پیرانشهر که  توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شده است در دسترس نیست.(هه نگاو،۱ آبان ۱۴۰۰)

فرمانده نیروی انتظامی شهرستان ساوه، از شناسایی و بازداشت یک شهروند در این شهرستان به دلیل آنچه که انتشار “فیلم و تصاویر هنجارشکنانه ” خوانده است خبرداد. در این گزارش به هویت فرد بازداشت شده اشاره ای نشده است.(هرانا به نقل از ایرنا، ۱ آبان ۱۴۰۰)

نیروهای امنیتی به منزل مریم صادقی از فعالین حوزه زنان و از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری هجوم و اقدام به بازداشت وی کرده‌اند.(هه نگاو،  ۱ آبان ۱۴۰۰)

پس از بازداشت یک زن با هویت میترا تقی‌پور ۴۰ ساله و فرزند چهار ساله‌اش مهرسام رسولی در مرز شهرستان مهران هیچ خبری از سرنوشت آنها در دست نیست.(هه نگاو، ۳ آبان ۱۴۰۰)

گوهر عشقی و سحر بهشتی، مادر و خواهر ستار بهشتی وبلاگ‌نویس کشته شده، یک روز قبل از مراسم ستار بهشتی در منزل سحر بهشتی بازداشت شدند.(ایران اینترنشنال،  ۱۵ آبان ۱۴۰۰)

هیراد پیربداقی و عسل محمدی، فعال کارگری، روز شنبه ۱۵ آبان ماه ۱۴۰۰؛ پس از تفتیش منزل بازداشت شدند. آقای پیربداقی روز یکشنبه طی تماس‌ تلفنی با خانواده‌ خود از انتقال به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به «بند ۲۰۹ زندان اوین» خبر داده‌ است.(کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی ،۱۷ آبان۱۴۰۰)

راحیل موسوى، عکاس و فعال رسانه ای اهل خرمشهر شب سه‌شنبه ۱۸ آبان‌ماه به دلیل عکاسی توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.(هرانا،۱۹ آبان۱۴۰۰)

 دو مرد در تهران که متهم هستند با همکاری یکدیگر ۷ زن را مورد آزار جنسی قرار داده‌اند، بازداشت شدند.در تاریخ ۲۰ آبان جلسه تحقیق  از یکی از متهمان در شعبه ششم برگزار شد.( هرانا ۲۱ آبان ۱۴۰۰ )

عسل محمدی، روز شنبه ۱۵ آبان ماه ۱۴۰۰، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و جهت مراحل بازجویی به بند ۲۰۹ انفرادی زندان اوین منقل شده بودوروز پنج‌شنبه ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۰، با اتمام دوران بازجویی به بند زنان زندان اوین منتقل شد. ( کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی ۲۴ آبان ۱۴۰۰)

 متهم ۱۹ ساله به نام فرازآغاز به تجاوز به یک دختر نوجوان ۱۷ ساله  بنام باران در تهران بازداشت شد. این فرد متهم است که این دختر نوجوان را مورد تجاوز قرار داده و با تهیه ویدیو از او اخاذی کرده است. ( هرانا ۲۵ آبان۱۴۰۰)

 روز یک‌شنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۰ (۱۴ نوامبر ۲۰۲۱)، شهناز صادقی‌فر زندانی سیاسی اهل ارومیه که به پنج سال حبس محکوم شده و از شش ماه پیش با وثیقه و جهت معالجه به مرخصی اعزام شده بود، پس از احضار به اداره اطلاعات ارومیه بازداشت و به بند زنان زندان مرکزی ارومیه منتقل شد. ( هه نگاو۲۵ آبان۱۴۰۰)

امروز سه شنبه ۲۵ آبان ماه، نرگس محمدی در جریان برگزاری مراسم یادبود دومین سالگرد جانباختن ابراهیم کتابدار، از جانباختگان اعتراضات آبان ۹۸ توسط نیروهای امنیتی در کرج بازداشت شد. (هرانا ۲۵ آبان ۱۴۰۰ )

مردی بنام احمد در تهران که متهم است دو زن جوان را با خودرو خود به اطراف شهر برده و آنها را مورد آزار جنسی قرار داده بازداشت شد. (هرانا ۲۸ آبان ۱۴۰۰ )

عالیه اقدام‌دوست فعال کارگری، روز سه‌شنبه ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۰، ساکن تهران است و در حالی که در منزل یکی از بستگان خود در یکی از روستاهای شهرستان فومن حضور داشت، بازداشت شده است. (کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی ۲۸ آبان ۱۴۰۰)
احضار به دادگاه

جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات زینب علیپور، جلال جعفری بردزرد و مرتضی وحدانی در تاریخ ۱۷ آبان‌ماه در شعبه ۱ دادگاه انقلاب ماهشهر برگزار خواهد شد. این افراد در جریان اعتراضات تیرماه سال گذشته نسبت به “وضعیت نابسامان اقتصادی کشور” و “صدور حکم اعدام در پاسخ به اعتراضات مردمی ۹۸” اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند و به همراه تعدادی از شهروندان توسط نیروهای امنیتی در این رابطه بازداشت شدند.(هرانا، ۳ آبان ۱۴۰۰)

احکام صادر شده توسط دادگاه

حکم حبس یک خبرنگار خوزستانی با نام مهرنوش طافیان، به دلیل اطلاع‌رسانی درباره مسائل و مشکلات این استان در صفحه شخصی به اتهام «نشر اکاذیب» در دادگاه تجدیدنظر تایید شد. (بهار نیوز، ۲ آبان ۱۴۰۰)

رویا جلالی شهروند اهل سنندج، توسط دادگاه انقلاب این شهر، به ۲ سال حبس تعلیقی محکوم شد. خانم جلالی اواسط بهمن ماه ۹۹ بازداشت و اواسط اسفند ماه همان سال با تودیع قرار وثیقه آزاد شده بود. اتهام مطروحه علیه خانم جلالی عضویت در یکی از احزاب مخالف نظام، عنوان شده است. (هرانا، ۳ آبان ۱۴۰۰)

محبوبه فرحزادی، فعال صنفی معلمان و از اعضای انجمن ندای زنان ایران در تهران به پرداخت جزای نقدی، توقیف گوشی همراه و ممنوعیت از حضور در تجمعات، گردهمایی و جلسات به مدت ۲ سال محکوم شد. (هرانا، ۷ آبان ۱۴۰۰)

فاطمه کریمی ۲۱ ساله و اهل شهرستان آبدانان توسط شعبه اول دادگاه انقلاب سقز به ریاست قاضی جواد مصطفایی به اتهام عضویت در حزب دمکرات کُردستان ایران به یک سال حبس تعزیری محکوم و این حکم طی روزهای اخیر رسماً به وی ابلاغ شده است.(هه نگاو،  ۱۵ آبان ۱۴۰۰)

دو شهروند زن و مرد با نام های ساره ۳۳ ساله و میثم ۲۷ ساله در تهران به اتهام رابطه خارج از ازدواج تحت عنوان “زنای محصنه”، توسط شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک این استان به اعدام محکوم شدند. حکم صادره در دیوان عالی کشور تایید شد.(هرانا، ۱۵ آبان ۱۴۰۰)

جلسه رسیدگی به اتهامات، مرضیه غلام‌ویسی، سیروان عبداللهی، عطاالله رضاربابی، مهدی صیفی، فردین رحیمی، قانع خاطری و علی الله‌ویسی، روز شنبه ۱۵ آبان ماه ۱۴۰۰، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج به ریاست قاضی سعیدی برگزار شد. بر اساس این گزارش ، مرضیه غلام‌ویسی به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و شش شهروند دیگر به اتهامات «تبلیغ علیه نظام و همکاری با احزاب کرد مخالف نظام» محاکمه شده‌اند. (کمپین دفاع از زندانبان سیاسی ومدنی ۱۷ آبان ۱۴۰۰)

 جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات فرزانه انصاری فر، شهروند ساکن بهبهان و خواهر فرزاد انصاری فر، یکی از جانباختگان اعتراضات آبان ۹۸ در تاریخ ۴ دیماه در شعبه ۱۰۳ دادگاه کیفری ۲ شهرستان برگزار خواهد شد. در تاریخ ۱۷ آبان‌ماه امسال نیز جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات خانم انصاری فر در خصوص بخش دیگر این پرونده در شعبه ۱ دادگاه انقلاب ماهشهر برگزار شده بود (هرانا ۲۲ آبان ۱۴۰۰ )

 نصرت بهشتی، معلم بازنشسته و فعال صنفی حقوق معلمان، از سوی شعبه چهار دادگاه انقلاب مشهد به اتهام‌ «تبلیغ علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت کشور» به پنج سال زندان محکوم شد. نصرت بهشتی یکی از ۱۴ زن امضاکننده نامه درخواست استعفای علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، است. ( صدای آمریکا ۲۲ آبان۱۴۰۰ )

غلام حسین (سینا) قلندری خبرنگار اهل کوهدشت به دلیل انتشار خبر قتل مبینا سوری، نوجوان ۱۴ ساله‌‌ با انگیزه ناموسی، توسط دادگاه کیفری این شهرستان به ۲۷ ماه حبس و دو سال محرومیت از شغل خبرنگاری محکوم شد. از این میزان، با استناد به ماده ۱۳۴، مجازات اشد یعنی ۱۳ ماه و ۱۶ روز حبس قابل اجرا خواهد بود.( هرانا ۲۵ آبان۱۴۰۰)

روز دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰ (۱۵ نوامبر ۲۰۲۱)، نیروهای اداره اطلاعات سردشت یک دختر نوجوان ۱۷ ساله را با هویت شراره اسماعیلی بازداشت کرده‌اند. به گفته یک منبع مطلع، شراره اسماعیلی غروب همان روز و پس از چندین ساعات بازجویی آزاد شده است. این نهاد امنیتی شراره اسماعیلی را به همکاری با یکی از احزاب کُردستانی اپوزسیون حکومت متهم کرده است. ( هه نگاو ۲۷ آبان ۱۴۰۰ )

تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی از ابلاغ اجرای حکم حبس و شلاق این فعال مدنی خبر داد. خانم محمدی که اوایل آبان‌ماه جهت اجرای حکم ۳۰ ماه حبس و ۸۰ ضربه شلاق به دادسرای اوین احضار شده بود، روز گذشته در جریان برگزاری مراسم یادبود دومین سالگرد جانباختن ابراهیم کتابدار، از جانباختگان اعتراضات آبان ۹۸، توسط نیروهای امنیتی در کرج بازداشت شد.( هرانا ۲۷ آبان ۱۴۰۰ )

زندانیان

در روزهای گذشته با دستور مسئولین زندان مرکزی ارومیه، زمان هواخوری و تماس‌های تلفنی زندانیان بند زنان زندان مرکزی ارومیه محدود شده است و زندانیان این بند نیز در اعتراض به مدت دو روز از تحویل غذای زندان خودداری کرده‌اند.(شبکه حقوق بشر کردستان ۱آبان ۱۴۰۰)

نصرت بهشتی، معلم زندانی در زندان وکیل آباد مشهد ، اعلام کرد در اعتراض به بازداشت موقت و «موارد اتهامی غیرقابل قبول»  دست به اعتصاب غذا زده است. (صدای آمریکا،  ۲ آبان ۱۴۰۰)

گلاله مرادی شهروند بازداشتی اهل پیرانشهر، علیرغم گذشت ۶ ماه از زمان بازداشت کماکان به صورت بلاتکلیف در زندان ارومیه به سر می برد. دلیل بازداشت هنوز مشخص نیست. (هرانا،  ۵ آبان ۱۴۰۰)

آتنا دائمی، کنشگر مدنی محبوس در زندان لاکان رشت باگذشت حدود ۲ ماه کماکان از داشتن کارت تلفن و حق برقراری تماس تلفنی محروم است. خانوم دائمی مهر ماه سال ۹۳ از بابت اتهامات “اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری” کماکان در زندان بسر می‌برند.  (هرانا، ۵ آبان ۱۴۰۰)

مریم اکبری‌منفرد، زندانی سیاسی که بیش از دوازده سال را بدون مرخصی در زندان سپری کرده، پس از تبعید به زندان سمنان، تحت فشارهای مضاعفی قرار دارد همچنن برای تماس با فرزندانش نیز به تلفن دسترسی ندارد.. اتهام اصلی وی هواداری از سازمان مجاهدین خلق عنوان شده است. (کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی،  ۶ آبان ۱۴۰۰)

ذبیح الله خدائیان، سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، می‌گوید حکم یک‌سال زندان نازنین زاغری قطعی است اما پرونده وی هنوز به اجرای احکام ارسال نشده است. نازنین زاغری، شهروند دو تابعیتی ایرانی – بریتانیایی، فروردین سال ۹۵ هنگام خروج از ایران در فرودگاه بازداشت و به اتهام جاسوسی و تبلیغ علیه نظام به پنج سال زندان محکوم شد. (رادیو فردا،  ۶ آبان ۱۴۰۰)

«پشت دیوراهای زندان زنان» عنوان گزارشی از زندان فردیس کرج ( کچویی) – بند زنان است که عده ای از زنان کشورمان روزهای سخت و دردناکی را در آن سپری می‌کنند. از این زندان جهنمی کمتر گزارشی تاکنون منتشر شده است.(جوانه ها، ۱۱ آبان ۱۴۰۰)

یاسمن آریانی و مادرش منیره عربشاهی دو فعال حقوق زنان در زندان کچویی کرج و از مخالفان حجاب اجباری از حق مرخصی محروم هستند.(صدای آمریکا، ۱۲ آبان ۱۴۰۰)

فاطمه داوند، از فعالین بوکانی که در جریان اعتراضات آبان ماه ۹۸ بازداشت و به حبس و شلاق محکوم شده بود، به صورت مشروط از زندان مرکزی ارومیه آزاد شد.(هه نگاو، ۱۳ آبان ۱۴۰۰)

صبا کردافشاری فعال مدنی و از مخالفان حجاب اجباری ، با پایان ایام مرخصی و عدم تمدید آن به زندان قرچک ورامین بازگشت. خانم کردافشاری در حالی به زندان بازگشت که روند درمانی او کامل نشده است.(هرانا،  ۱۳ آبان ۱۴۰۰)

سپیده قلیان، فعال مدنی با پایان مراحل بازجویی به بند زنان زندان اوین منتقل شد. خانم قلیان روز دوشنبه ۱۹ مهرماه، در حالی که در ایام مرخصی بسر میبرد، توسط نیروهای امنیتی در منزل خواهر خود در اهواز بازداشت و روز پنجشنبه ۲۲ مهرماه، به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.(هرانا، ۱۳ آبان ۱۴۰۰)

سمیه قریشی، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان مرکزی ارومیه با گذشت یک سال و برغم وخامت حالش در حال سپری کردن محکومیت خود می‌باشد.(صدای بازداشت شدگان، ۱۴ آبان ۱۴۰۰)

زندانی سیاسی زهرا صفایی که پیشتر دچار سکته قلبی شده و در بیمارستانی خارج از زندان برای او بالون گذاشتند، در شرایط وخیم جسمی همچنان در زندان قرچک ورامین محبوس است.(جوانه ها،  ۱۵ آبان ۱۴۰۰)

به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام، شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۰، زندانی سیاسی زهرا صفایی که پیشتر دچار سکته قلبی شده و در بیمارستانی خارج از زندان برای او بالون گذاشتند، در شرایط وخیم جسمی همچنان در زندان قرچک ورامین محبوس است. ( جوانه ها ، ۱۶ آبان  ۱۴۰۰)

هیراد پیربداقی و عسل محمدی، فعال کارگری، روز شنبه ۱۵ آبان ماه ۱۴۰۰؛ پس از تفتیش منزل بازداشت شدند.آقای پیربداقی روز یکشنبه طی تماس‌ تلفنی با خانواده‌ خود از انتقال به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به «بند ۲۰۹ زندان اوین» خبر داده‌ است.

سازمان عفو بین‌الملل با انتشار بیانیه‌ای روند دادرسی پرونده‌های ناهید تقوی و مهران رئوف در ایران را «به شدت ناعادلانه» خواند و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط آن‌ها شد.( رادیو فردا،۱۸ آبان ۱۴۰۰)

در پی تهدید و وادار کردن خانواده زندانیان سیاسی به سکوت، زندانی سیاسی زینب جلالیان در تبعید در زندان یزد در سکوت و بی خبری به سر می برد و از اردیبهشت ماه تا کنون هیچگونه خبری از این زندانی سیاسی منتشر نشده است.(جوانه ها ، ۱۹آبان۱۴۰۰)

روز دوشنبه ۱۷ آبان ماه، سعدا خدیرزاده شهروند بازداشتی اهل نقده با پایان مراحل بازجویی از یکی از بازداشتگاه‌های امنیتی در ارومیه به زندان این شهر منتقل شد. خانم خدیرزاده ۲۲ مهرماه امسال، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. گفته می‌شود این زن در زمان بازداشت باردار بوده است. (هرانا،۱۹آبان ۱۴۰۰)

ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۱۹ آبان‌ماه ۱۴۰۰، آتنا دائمی، کنشگر مدنی محبوس در زندان لاکان رشت از بیش از ۲ ماه پیش تاکنون از داشتن کارت تلفن و حق برقراری تماس تلفنی محروم مانده است.(هرانا،۱۹آبان۱۴۰۰)

درخواست آزادی مشروط عالیه مطلب زاده، عکاس و فعال حقوق زنان محبوس در زندان اوین، از سوی دادستانی رد و به صورت کتبی در زندان به او ابلاغ شد. وی از مهرماه سال ۹۹ در حال تحمل دوران محکومیت ۲ ساله خود است. ( هرانا ۲۱ آبان ۱۴۰۰ )

خدیجه مهدی پور، شهروند ساکن ایلام با گذشت بیش از ۱ ماه از زمان بازداشت به صورت بلاتکلیف در بند زنان زندان ایلام نگهداری می‌شود. خانم مهدی پور در تاریخ ۱۸ مهرماه توسط نیروهای امنیتی در منزل عموی خود بازداشت و پس از ۲ روز به این زندان منتقل شده بود.( هرانا ۲۳ آبان ۱۴۰۰)

سهیلا حجاب، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک ورامین، به زندان سنندج تعبید شد.گفته می‌شود که انتقال این زندانی سیاسی بصورت خشونت آمیز صورت گرفته است.(هرانا ۲۶ آبان ۱۴۰۰)

حسین دائمی، پدر آتنا دائمی فعال مدنی  روز ۱۴ نوامبر با انتشار ویدیویی در پاسخ به ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی اعلام کرد که حاضر است با همه رسانه‌های داخل کشور مصاحبه کند و بگوید مشکل این خانواده چیست. ( دویچه وله فارسی ۱۶ آبان ۱۴۰۰)

 پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۰، زندانی سیاسی زهرا صفایی، محبوس در زندان قرچک ورامین، مدت طولانی است که از درد دندان رنج می‌برد و هیچ امکان درمانی در اختیار وی قرار نمی‌گیرد و بهداری زندان هم در این زمینه اقدامی انجام نمی‌دهد. صغرا خدادادی رئیس زندان قرچک ورامین از هر روشی برای فشار و شکنجه زندانی سیاسی زهرا صفایی استفاده میکند. اکنون نیز با ممانعت از درمان او این فشار را افزایش داده است.( جوانه ها ۲۸ آبان ۱۴۰۰)

زندانیان محبوس در بند زنان زندان کچویی کرج تحت شرایط نامناسب نگهداری می‌شوند. این بند مدتی است که فاقد سیستم گرمایشی بوده و با توجه به فرا رسیدن فصل پاییز و سرما بسیاری از زنان زندانی بیمار شده اند. علاوه بر این زندانیان همچنین با مشکلات مضاعفی از جمله تعطیلی مهد کودک بند، کمبود سرویس بهداشتی و حمام، فروشگاه نامناسب و عدم تهیه و تحویل مواد غذایی مورد نیاز زندانیان، مواجه هستند که در این گزارش به آنها پرداخته شده است. (هرانا ۲۸ آبان ۱۴۰۰ )

راحله احمدی، فعال مدنی محبوس در زندان اوین، امروز شنبه ۲۹ آبان‌ماه، جهت تفهیم اتهام از بابت پرونده جدیدی که در ایام حبس علیه وی گشوده شده به شعبه ۱ بازپرسی دادسرای اوین اعزام شد. برگزاری این جلسه بدون حضور وکیل و بدون احضار قبلی صورت گرفته است. ( هرانا ۳۰ آبان ۱۴۰۰ )

اعدام

سازمان حقوق بشر ایران گزارش داد که سهیلا عابدی، کودک – همسر محبوس در زندان مرکزی سنندج که به اتهام “قتل عمد” همسر خود به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده، در خطر قریب الوقوع اجرای حکم قرار دارد.(کوردپا، ۷ آبان ۱۴۰۰)

سوسن رضایی‌پور، که پیشتر به اتهام «قتل عمد» همسرش که پسر داییش هم محسوب می‌شد به اعدام محکوم شده بود، در زندان مرکزی قزوین اعدام شد.( کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، ۸ آبان ۱۴۰۰)



source https://zanan.bashariyat.org/?p=47481

فراخوان مجمع عمومی ماهانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران



source https://koodak.bashariyat.org/?p=41035

مهر گزارش می دهد؛ حضور ۲۵ هزار بمب کرونایی در مدارس گیلان

۰۸ آذر ۱۴۰۰

رشت- ۲۵ هزار دانش آموز گیلانی واکسن کرونا دریافت نکرده اند و این موضوع در کنار رعایت ضعیف دستور العمل های بهداشتی سبب شده تا بسیاری از والدین برای حضور فرزندانشان در مدارس راضی نباشند.

خبرگزاری مهر – گروه استان‌ها: یک هفته‌ای از بازگشایی رسمی مدارس می‌گذرد اما همچنان هستند خانواده‌هایی که با توجه به شرایط موجود تمایلی به فرستادن فرزندانشان به مدرسه ندارند و با وجود سختی‌های آموزش مجازی اما باز راضی به حضور در کلاس‌های درس نیستند.

در این میان عده‌ای از والدین عدم رعایت دقیق دستور العمل های بهداشتی، نبود شرایط لازم برای بازگشایی، کمبود امکانات و تجهیزات اعلام شده از سوی وزارت آموزش و پرورش برای فعالیت مدارس، کامل نشدن واکسیناسیون چه در میان والدین و چه دانش آموزان را از مهم‌ترین دلایل خود برای عدم رضایت به حضور فرزندانشان بر سر کلاس‌های درس عنوان می‌کنند.

البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که عده‌ای از معلمان نیز از این وضعیت گلایه دارند زیرا در حال حاضر هم باید به صورت حضوری و هم غیر حضوری آموزش بدهند و این وقت و زمان بسیاری از آنها می‌گیرد. بر اساس شنیده‌ها از ابتدای مهر ماه در استان گیلان ۱۳۰۰ معلم و ۱۲۴ دانش آموزان به ویروس کرونا مبتلا شده‌اند هر چند این آمار از سوی هیچکدام از مسئولان دانشگاه علوم پزشکی تأیید نشده اما بر فرض درست بودن آمارها، نشان دهنده عدم رعایت درست دستور العمل های بهداشتی در مدارس بوده و زنگ‌های خطر را برای معلمان و دانش آموزان به صدا در می‌آورد.

با همه این تفاسیر مدیرکل آموزش و پرورش استان گیلان اول آذر ماه در گفتگو با خبرنگار مهر از حضور بیش از ۳۵۹ هزار دانش آموز در مقاطع مختلف تحصیلی در مدارس استان خبر داد و اظهار کرد: مدارس گیلان به صورت گروه بندی فعالیت می‌کنند.

محمد رحمتی بیان اینکه با توجه به متراژ کلاس‌ها دانش آموزان تقسیم بندی و برخی از ایام هفته به صورت حضور و روزهای دیگر را به صورت غیر حضوری آموزش‌ها را دریافت می‌کنند، افزود: تا عادی شدن کامل شرایط آموزش‌ها به صورت تلفیقی انجام می‌شود.

وی همچنین به موضوع نظارت بر عملکرد مدارس در زمینه رعایت دستور العمل ها اشاره کرد و گفت: دانشگاه علوم پزشکی گیلان با گشت‌های مشترک و مستقل در این زمینه اقدام می‌کنند.

حضور ۲۵ هزار بمب کرونایی در مدارس گیلان

اصرار آموزش و پرورش برای آموزش‌های حضوری غیر قابل توجیح است

«زهرا میلانی» مادر الناز ۹ ساله که دانش آموز کلاس سوم ابتدایی یکی از مدارس رشت است در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به نگرانی‌های خود از حضور فرزندش در مدرسه، اظهار کرد: در دو سال گذشته به خاطر سلامت بچه‌ها کمتر در فضای بیرون از منزل حضور داشتیم.

وی با بیان اینکه قطعاً رعایت موارد بهداشتی در میان دانش آموزان ابتدایی سخت و به دلیل سن پایین آنها کمتر است، گفت: با حضور در مدارس می‌بینید که برخی از والدین بدون توجه به سلامت سایر دانش آموزان فرزندان مریض خود را به مدرسه می‌فرستند برخی از والدین بدون توجه به سلامت سایر دانش آموزان فرزندان مریض خود را به مدرسه می‌فرستند.

میلانی با اشاره به سختی‌های آموزش‌های غیر حضوری به خصوص برای دانش آموزان ابتدایی، افزود: با وجود همه سختی‌ها ما حاضر بودیم امسال هم با معلمان همکاری کنیم و آموزش‌ها به صورت مجازی باشد تا شاید تا سال آینده شرایط برای حضور دانش آموزان در مدارس با امنیت بیشتری فراهم شود.

وی با بیان اینکه در مدرسه دخترم بیش از ۲۵۰ دانش آموزان حضور دارند، ادامه داد: به گفته مسئولان حتی اگر گروه بندی هم انجام شود باز هم تعداد دانش آموزانی که در یک کلاس درس حضور خواهند داشت زیاد است و با توجه به اینکه مدرسه امکانات لازم را نیز ندارد می‌تواند خطر انتقال بیماری را افزایش دهد.

میلانی همچنین به اجبار برخی معلمان و مدیران به حضور دانش آموزان در مدارس اشاره و تصریح کرد: من یک بار دخترم را به مدرسه آوردم و زمانی که شرایط را دیدم ترجیح دادم که همچنان از آموزش‌های غیر حضوری استفاده کنم.

وی با اشاره به خبر شیوع سویه جدید کرونا در جهان و صحبت‌های مسئولان وزارت بهداشت مبنی بر احتمال ورود این سویه به کشور، گفت: با وجود همه این شرایط اصرار مسئولان آموزش و پرورش بر برگزاری حضوری مدارس غیر قابل توجیح است.

حضور ۲۵ هزار بمب کرونایی در مدارس گیلان

۲۵ هزار دانش آموز گیلانی واکسن کرونا نزده‌اند

سخنگوی علوم پزشکی گیلان در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به روند خوب واکسیناسیون در استان هم در میان عموم شهروندان و هم دانش آموزان، اظهار کرد: البته هنوز ۲۵ هزار دانش آموز در استان واکسن کرونا دریافت نکرده‌اند.

فردین مهرابیان در ادامه به همکاری آموزش و پرورش و دانشگاه علوم پزشکی استان گیلان اشاره کرد و افزود: یکی از اقدامات مثبت آموزش و پرورش استان گیلان شناسایی دانش آموزانی است که تاکنون واکسن دریافت نکرده‌اند.

وی با اشاره به اینکه برای ترغیب و تشویق دانش آموزان به دریافت واکسن اطلاع رسانی از سوی آموزش و پرورش انجام شده است، گفت: در این میان طرح محله محور برای واکسیناسیون جامعه هدف باقی مانده از جمله دانش آموزان نیز در استان گیلان در دستور کار قرار دارد طرح محله محور برای واکسیناسیون جامعه هدف باقی مانده از جمله دانش آموزان نیز در استان گیلان در دستور کار قرار دارد.

مهرابیان با بیان اینکه علاوه بر دانش آموزان تعدادی از نوجوانان ۱۲ تا ۱۸ ساله که به هر دلیلی تحصیل نمی‌کنند نیز مورد توجه قرار گرفته تا واکسیناسیون برای این افراد نیز انجام شود، ادامه داد: در کنار همه این موارد به افزایش تعداد مراکز واکسیناسیون نیز برای دسترسی راحت تر دانش آموزان و خانواده‌های آنها نیز در دستور کار قرار دارد.

وی با اشاره به فعالیت در حال حاضر ۴۵۲ مرکز و پایگاه واکسیناسیون در استان گیلان، گفت: از این تعداد ۲۰۷ پایگاه و مرکز در سطح شهرستان رشت فعالیت می‌کنند تا دسترسی آسان‌تر شود.

واکسیناسیون ۷۰ درصد از عواملی که با دانش آموزان ارتباط دارند

سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی گیلان با تأکید بر اینکه خانواده نیز برای حفظ ایمنی خود و فرزندانشان نباید در انجام واکسیناسیون تردید داشته باشند، اضافه کرد: قطعاً تزریق واکسن سطح ایمنی جامعه را افزایش می‌دهد.

وی همچنین با اشاره به واکسیناسیون ۱۰۰ درصدی معلمان و مدیران مدارس در استان گیلان، تصریح کرد: با همه این اقدامات رعایت دستور العمل های بهداشتی از سوی مدیران و مسئولان مدارس لازم و ضروری است.

مهرابیان افزود: بیش از ۷۰ درصد از معلمان و کادر آموزشی و کسانی که با دانش آموز استان در ارتباط هستند مانند رانندگان سرویس مدارس نیز واکسن کرونا دریافت کرده‌اند.

وی با بیان اینکه نظارت بر فعالیت مدارس در ایام کرونا طبق دستورالعمل‌های وزارت بهداشت و ستاد مقابله با کرونا دنبال می‌شود، بیان کرد: داشتن تهویه مناسب، جلوگیری از توزیع مواد غذایی در مدارس و رعایت فاصله مناسب در کلاس‌ها از جمله این موارد است.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=41032

رئیس اداره بهزیستی گناباد خبر داد گزارش ۵۱ مورد کودک‌آزاری طی یک سال گذشته در گناباد

۰۷ آذر ۱۴۰۰


ایسنا/خراسان رضوی رئیس اداره بهزیستی گناباد گفت: در یک سال گذشته ۵۱ مورد کودک‌آزاری به اورژانس اجتماعی گناباد گزارش شده است که بیشترین مورد کودک‌آزاری‌ها مربوط به نوع مسامحه و غفلت بوده است. وی همچنین نسبت به رواج کودک‌آزاری پنهان در خانواده‌ها هشدار داد.

علی آراسته در گفت‌وگو با ایسنا عنوان کرد: به طور کلی کودک آزاری در چهار حیطه کودک‌آزاری روحی روانی، کودک‌آزاری جسمی، کودک‌آزاری مسامحه و غفلت و کودک‌آزاری جنسی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

آراسته اظهار کرد: در یک سال گذشته ۵۱ مورد کودک‌آزاری به اورژانس اجتماعی بهزیستی گناباد گزارش شده است که از این تعداد بیشترین موارد مربوط به کودک‌آزاری از نوع مسامحه و غفلت بوده و بقیه موارد نیز بیشتر مربوط به کودک‌آزاری‌های جسمی بوده است.

وی خاطرنشان کرد: این آمارها شاخص میزان واقعی کودک‌آزاری در شهرستان نیست؛ چراکه در شهرهای کوچک، کودک‌آزاری جنسی اگر اتفاق بیفتد کمتر گزارش می‌شود و کودک‌آزاری روحی و روانی نیز از جمله مواردی است که کمتر به آن توجه می‌شود و در بسیاری موارد نادیده گرفته‌ می‌شود.

وی افزود: کودک‌آزاری جسمی و کودک‌آزاری مسامحه و غفلت، بیشتر در طیف پایین جامعه و به خصوص خانواده‌هایی که درگیر مشکلاتی چون اعتیاد هستند، اتفاق می‌افتد و شاید سبک زندگی این افراد به گونه‌ای باشد که نیازهای جسمی و روحی و روانی فرزندان برایشان چندان اهمیتی ندارد.

وی یادآور شد: در شرایط فعلی نیز بسیاری از خانواده‌ها درگیر مسائل و مشکلات خودشان هستند و گاها مجبورند تا پاسی از شب کار کنند و همین فاصله‌ها باعث می‌شود کودکان خلاء روحی روانی زیادی را احساس کنند و نیاز هست که در این زمینه تدابیری اندیشیده شود.

رئیس اداره بهزیستی گناباد بیان کرد: قبلا که مهد کودک‌ها زیرنظر بهزیستی بود طرحی تحت عنوان مراکز کودک و نوجوان استارت خورد که طرح خوبی بود و مددکاران و مشاوران، خدمات خوبی را در شیفت عصر به کودکان و نوجوانان ارائه می‌کردند و درست است که این خدمات جای خانواده را پر نمی‌کند اما کمک می‌کرد تا حدودی خلاء‌ها کمتر شود.

وی با اشاره به اینکه بسیاری از گزارش‌های کودک‌آزاری را خود مردم عادی گزارش کرده‌اند، گفت: همشهریان در صورت مشاهده هر گونه کودک‌آزاری می‌توانند با شماره ۱۲۳ اورژانس اجتماعی بهزیستی تماس گرفته و مورد را گزارش دهند تا رسیدگی شود.

آراسته در ادامه گفت: بعد از اینکه موردی از کودک‌آزاری به بهزیستی گزارش می‌شود در مرحله اول تیم سیار بهزیستی در محل حضور یافته و مشکل را بررسی می‌کند تا چنانچه موضوع همان جا قابل حل باشد آن را حل کند اما چنانچه قابل حل نباشد مورد به اورژانس اجتماعی ارجاع داده می‌شود و در آنجا جلسات متعددی با خانواده‌ و یا بستگان فرد، بسته به عمق مشکل و اینکه مشکل به وجود آمده ناشی از غفلت والدین بوده و یا اینکه والدین صلاحیت لازم را ندارند، برگزار شده و موضوع بررسی می‌شود.

وی اظهار کرد: چنانچه در این جلسات مشخص شود که والدین صلاحیت لازم برای نگهداری کودک را ندارند، سریع مورد به دایره سرپرستی دادگستری گزارش شده و با ورود دادستان و دایره سرپرستی دادگستری، پرونده بررسی شده و چنانچه تشخیص داده شود که والدین صلاحیت نگهداری کودک را ندارند، کودک در مراکز بهزیستی پذیرش می‌شود.

رئیس اداره بهزیستی گناباد با اعلام اینکه اولویت و تأکید اصلی بهزیستی بر نگهداری کودک توسط خانواده است، افزود: چنانچه خود خانواده صلاحیت نگهداری کودک را نداشته باشند، با بستگان درجه یک کودک جلساتی برگزار می‌شود و در صورت صلاحیت، کودک به بستگان درجه یک قابل اعتماد سپرده می‌شود و بهزیستی نیز در مقابلش حمایت‌هایی از این خانواده خواهد داشت.

وی عنوان کرد: حتی در مورد کودکانی که در مراکز بهزیستی پذیرش شده‌اند نیز مددکار و مشاوران ما پیگیر هستند که زمینه برگشت کودک به خانواده را فراهم کنند و در خانواه‌هایی که صلاحیت نگهداری کودک را ندارند چه به دلیل مشکلات اخلاقی و چه اشتغال و .. تمام سعی ما بر این است که خانواده را توانمند کنیم تا فرزند بتواند به خانواده برگردد.

انتهای پیام



source https://koodak.bashariyat.org/?p=41029

دیر کل آموزش وپرورش استان قزوین: ۲۹ درصد دانش آموزان استان قزوین مشکل اضافه وزن دارند

۰۷ آذر ۱۴۰۰

قزوین_مدیرکل آموزش و پرورش استان قزوین گفت: طبق آمار به دست آمده ۲۹ درصد دانش آموزان دچار مشکل اضافه وزن و چاقی هستند.

به گزارش خبرنگار مهر حسنعلی اصغری در جلسه شورای اداری آموزش و پرورش استان قزوین که پیش از ظهر یکشنبه در سالن جلسات استانداری قزوین برگزار شد اظهار کرد: در سال ۹۹ به عنوان شورای آموزش و پرورش برتر در سطح کشور انتخاب شدیم که علت این امر برگزاری جلسات به صورت منظم و کیفیت جلسات برگزار شده بود.

مدیرکل آموزش و پرورش استان قزوین اذعان کرد: یکی از اصلی‌ترین فعالیت‌های ما تشکیل کمیته اقتصادی ذیل شورا با محوریت معاونت عمرانی در ارتباط با مشکلات آموزشی بود.

وی ضمن اشاره به تغییر کاربردی ۲ هزار و ۸۰۰ اراضی آموزشی بیان کرد: فعال شدن کارگروه‌های متعدد، ورود به موضوعات مختلف و تعاملات آموزش و پرورش با دستگاه‌های مختلف سبب تصمیمات خوب و جدی در آموزش و پرورش شد و نحوه اجرای موضوعات در دستور کار قرار گرفت.

این مسئول ابراز کرد: تشکیل هنرستان هنرهای زیبا و توسعه رشته‌های فنی و حرفه‌ای و کار و دانش سبب شد تا استان قزوین جز ۴ استان برتر در سطح کشور شود.

وی ادامه داد: اجرای پروژه کوچ با همکاری علوم پزشکی استان در خصوص چاقی دانش آموزان و سنجش وزن آن‌ها برگزار شد که طبق آمار دریافت شده ۲۹ درصد دانش آموزان دچار مشکل اضافه وزن و چاقی هستند که در این راستا نیز اقدامات مداخله کننده‌ای انجام شد.

این مسئول با اشاره به رتبه دهم استان در خصوص آسیب اجتماعی اعتیاد بیان کرد: طرح هدایت نیز در راستا تأمین گوشی و تبلت هوشمند برای دانش آموزان برگزار شد که طبق شناسایی ما ۲۶ هزار و ۶۰۰ دانش‌آموز فاقد تبلت و گوشی هوشمند شناسایی شدند اما با همراهی و همکاری دستگاه‌ها و نهادهای مختلف و همچنین مداخله خیرین در حال حاضر تعداد دانش‌آموزان فاقد گوشی هوشمند به کمتر از ۴ هزار دانش‌آموزان رسیده است.

اصغری با اشاره به اینکه پیامدهای کار مهم‌تر از نتایج آن است عنوان کرد: با توجه به اینکه میزان ابتلای دانش‌آموزان به اعتیاد یک مسئله نگران کننده است ما تاکنون اقدامات خوبی در راستای پیشگیری از این امر انجام داده‌ایم اما آمار موجود در خصوص آسیب‌های اجتماعی به یقین وظایف ما در خصوص این مسئله را سنگین‌تر می‌کند و نظام مراقبت از دانش‌آموزان باید در دستور کار قرار گیرد.

وی ضمن اشاره به رشد ۳ رتبه در کنکور و ۲ رتبه در نمرات پایه دوازدهم نسبت به سال‌های گذشته خاطرنشان کرد: تغییر تصویر آموزشی در استان، اخذ عوارض، توسعه و تجهیز فضاهای آموزشی، انجام نظارت‌های مستمر بر فعالیت آموزشی و تربیتی و همچنین کیفیت بخشی به این دو حوزه از جمله مسائلی است که همواره در دستور کار ما بوده است.

این مسئول با اشاره به اینکه استان قزوین جز رتبه‌های سوم و چهارم در بیشتر شاخص‌های برتر کشور است تصریح کرد: در اردیبهشت ماه ۹۹ مقرر شد تا چشم‌اندازی ۵ ساله در حوزه‌های تعیین شده ضمن تحلیل وضعیت موجود مطرح شود و طبق تحلیل‌های به دست آمده برنامه‌های لازم در دستور کار قرار بگیرد تا رسیدن به چشم‌انداز تعیین شده محقق شود.

مدیرکل آموزش و پرورش استان قزوین در پایان گفت: تاکنون ۱۱۷ مصوبه در شورای آموزش وپرورش مطرح شده که حدود ۸۲ درصد از این مصوبه‌ها اجرایی شده و ۳۵ مصوبه نیز در حال اجرا است.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=41026

مریم اکبری منفرد در سمنان – هیچ ارگانی پاسخگوی تبعید این زندانی سیاسی نیست

جوانه ها


زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد پس از حدود ۱۳سال حبس، هم اکنون در زندان سمنان در شرایط سختی در تبعید به سر می‌برد. هیچ کدام از ارگانهای قضاییه در خصوص تبعید این زندانی سیاسی پاسخگو نیستند.

کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام دوشنبه ۸ آ‌ذر ۱۴۰۰ به نقل از منابع مطلع؛ زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد که از ۱۹ اسفند ماه ۱۳۹۹ بطور ناگهانی از زندان اوین به زندان سمنان تبعید شد، پس از ۹ ماه همچنان تحت فشار و در شرایط غیرانسانی در تبعید بسر می برد، اما هیچ ارگانی پاسخگوی تبعید این زندانی سیاسی به زندان سمنان نیست.

یک منبع مطلع در اینباره گفت: «با وجود اینکه رئیس زندان سمنان در خصوص تبعید مریم اکبری منفرد استعلام و نامه نگاری کرده است، اما قوه قضاییه به این نامه ها پاسخ نداده و هیچ یک از ارگانهای قضایی دستور تبعید این زندانی سیاسی و علت تبعید را نمی پذیرند و پاسخگو نیستند».

به گفته همین منبع، مریم اکبری منفرد پس از ۱۳ سال حبس، به موجب قوانین دستگاه قضاییه باید آزاد شود. اما وی را بدون دلیل و بدون اعلام علت مشخص تبعید کردند.
یک منبع مطلع پیشتر نیز در خصوص شرایط تبعید این زندانی سیاسی گفته بود:

«تبعید مریم اکبری به زندان سمنان را هیچ مرجع قانونی نمی پذیرد. دادستانی و اجرای احکام دستور انتقال او را نمی پذیرند. امین وزیری که دادیار زندانیان سیاسی است نیز می گوید که انتقال او به دستور ما نبوده و مسئولیتی نمی پذیرد. اما رئیس زندان سمنان امیر اصغری اعلایی می گوید ما دستور گرفته ایم که مریم اکبری در این زندان باشد.»

مریم اکبری منفرد به بیماری کبد چرب مبتلا شده است. او پیش از این عمل کیسه صفرا انجام داده و صفرای وی را خارج کرده اند. وی قادر به استفاده از غذای زندان نیست و با وجود اینکه خانواده‌اش مخارج غذای او را تامین می‌کنند، اما به دلیل نبود الزامات و محل آشپزی وی قادر به درست کردن غذای مورد نیاز و رژیم غذایی که پزشک برای او تعیین کرده، نیست.

مریم اکبری منفرد در سمنان، با زندانیان جرائم عادی و خشن در یک محل نگهداری می‌شود و این برخلاف اصل تفکیک جرائم است.

همچنین پیشتر در خصوص وضعیت وخیم بهداشتی که مریم اکبری در آن بسر می برد گزارش شده است:

«علاوه بر این آزار و شکنجه ها، این زندان حداقل زیرساخت های بهداشتی و حتی آب برای استحمام ندارد و زنان زندانی باید بصورت ساعتی به حمام بروند. مدتی است که چاههای فاضلاب زندان ریزش کرده اما مسئولان زندان به جای تعمیرات و رسیدگی به این امر، سیفون های مجموعه بهداشتی را قطع کرده و استفاده زندانیان از حمام ها را ساعتی و نوبتی کرده اند. به این ترتیب نه تنها مشکلات بهداشتی و بیماری زندانیان بیشتر شده بلکه آنان تامین جانی ندارند. هر آن ممکن است که مجموعه بهداشتی ریزش کند.»

مریم اکبری منفرد که مادر دو فرزند است، هم اکنون ۱۳ سال بدون حتی یک روز مرخصی استعلاجی در زندان محبوس است.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=47471

لزوم بازنگری قانون ازدواج کودکان

شرق

با حمایت‌ بیشتر از کودکان در معرض ازدواج، کودکان کمتری به بهانه وام و وعده مسکن و با نام مصلحت، بهای گزاف جسمی و روانی را در آینده می‌پردازند.

سمیره حنائی-شرق: «طلاق به دهه نودی‌ها رسید». این تیتر خلاصه آماری است که مرکز آمار ایران، اول آذرماه، از ازدواج و طلاق در بهار سال ۱۴۰۰ اعلام کرد. بنا بر گزارش مرکز آمار، تعداد ازدواج ثبت‌شده دختران ۱۰ تا ۱۴‌ساله در بهار امسال به ۹ هزار و ۷۵۳ مورد رسیده است. این آمار ۳۲ درصد افزایش را نسبت به بهار سال گذشته نشان می‌دهد. این نخستین‌بار نیست که آمار کودک‌همسری به داغ‌ترین خبر رسانه‌ها تبدیل می‌شود. هر فصل، افزایش آمار ناگهانی ازدواج کودکان در یک استان، باعث نگرانی‌های بسیاری از وضعیت کودک‌همسری در ایران می‌شود. بررسی آمارهای کودک‌همسری در سال‌های گذشته، روند کند اما صعودی ازدواج کودکان در ایران را نشان می‌دهد.

پژوهشگران حوزه کودک معتقدند با توجه به طرح افزایش جمعیت که در دستور کار دولت قرار دارد، این آمار در شش ‌ماه آینده و سال جدید بیشتر هم می‌شود. تلاش‌های دولت برای افزایش گرایش به ازدواج در جوانان، مانند وام‌های بانکی، مسکن ارزان‌قیمت و طرح تشویقی فرزندآوری، آمار ازدواج را در سن کم هم افزایش داده است. بسیاری از خانواده‌ها با انگیزه استفاده از این مزایا با ازدواج کودکشان موافقت می‌کنند. مصلحت و اذن ولی برای ازدواج زودهنگام فرزندش، در سایه افزایش نابرابری اجتماعی و فشار اقتصادی، راحت‌تر از گذشته از سوی جامعه قبول می‌شود. در آستانه ۲۵ نوامبر، روز جهانی «منع خشونت علیه زنان» فعالان اجتماعی و حوزه زنان خشونت‌های مختلف موجود را مطرح می‌کنند. از خشونت اقتصادی، کلامی و جنسی در خانه تا محل کار و اجتماع. کمپین «گامی به‌سوی توقف»، موضوع کودک‌همسری را با توجه به شیب صعودی نمودار ازدواج کودکان در ایران مورد توجه قرار داده است. کودک‌همسری در ایران در ابعاد مختلف مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد. پس از انتشار مطالب مختلف، برخی از مخاطبان از عدم اشتیاق به شنیدن، همراهی و اطلاع از جزئیات وضعیت کودکان متأهل یا مطلقه می‌گفتند. به گفته یکی از مخاطبان، موضوع کودک‌همسری، بسیار ناراحت‌کننده و دلخراش است. او می‌گفت‌ با وجود مشکلاتش، توان شنیدن دردهای دیگری را ندارد. او کودک‌همسری را به‌عنوان یک درد و آسیب پذیرفته‌ بود اما آن را دغدغه جامعه نمی‌دانست. واکنشی که قانون‌گذاران ما نیز سال‌هاست انجام می‌دهند. ماده ۱۰۴۱ این قانون، ازدواج دختران کمتر از ۱۳ سال و پسران کمتر از ۱۵ سال را منوط به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت و تشخیص دادگاه صالح می‌داند. به گفته طرفداران حقوق کودک، قانون کنونی مصوب سال ۱۳۸۱، حمایت‌های لازم را از کودکان در زمینه ازدواج نمی‌کند. از سال ۱۳۹۶ فعالان و نمایندگان دهمین شورای مجلس شورای اسلامی خواستار تغییرات در این قانون شدند.

نهمین مجلس شورای ملی، در سال ۱۳۱۳، ازدواج دختر کمتر از ۱۳ سال و پسر کمتر از ۱۵ سال را ممنوع کرد. دختران از ۱۳ تا ۱۵ ساله و پسران ۱۵ تا ۱۸ ساله، برای ازدواج باید از دادگاه مجوز قانونی می‌گرفتند. به مرور زمان، این قانون بارها مورد تجدید‌نظر قرار گرفته که نتیجه آن کاهش سن ازدواج در کودکان بوده است. قانون موجود به اعتقاد بسیاری از حقوق‌دانان، پاسخ‌گوی جامعه در زمینه فرهنگی و اجتماعی امروز ایران نیست. اما قانون مناسب پیشنهادی برای ازدواج زودهنگام چیست؟ قانونی که هم از آسیب به کودکان جلوگیری کند و هم به نیازهای جامعه پاسخ دهد. در قانون مدنی، دو اصطلاح «صغیر ممیز» و «صغیر غیرممیز» تعریف شده ‌است. صغیر غیرممیز، کودکی است که دارای قوه درک و تمییز و اعمال حقوقی نیست. کودک زیر هفت سال را صغیر غیرممیز می‌دانند و طبق قانون، همه اعمال حقوقی‌اش باطل است. ازدواج چون یک عمل حقوقی است پس ازدواج صغیر غیرممیز باطل است. صغیر ممیز قوه درک و تمییز نسبی دارد اما به سن بلوغ نرسیده است. ازدواج صغیر ممیز را با در‌نظر‌گرفتن شرایطی مانند مصلحت، اجازه دادگاه، اذن پدر و نظر پزشکی قانونی می‌توان صحیح دانست. این موضوع مبنایی است که حقوق‌دانان معتقدند در قانون سال ۱۳۱۳ نیز استفاده شده است. قانونی که همچنان آن را بهترین قانون ازدواج کودکان در ایران می‌دانند. اصلاح و بازنگری ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی می‌تواند پس از نزدیک به یک قرن، از آمار ازدواج کودکان بکاهد. با حمایت‌ بیشتر از کودکان در معرض ازدواج، کودکان کمتری به بهانه وام و وعده مسکن و با نام مصلحت، بهای گزاف جسمی و روانی را در آینده می‌پردازند.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=47472

گزارشی از وضعیت بند زنان زندان ارومیه

بند زنان زندان ارومیه واقع در مجموعه این زندان در جاده کلانتری ارومیه و در ۱۵ کیلومتری مرکز این شهر است. نزدیک ۳۰۰ الی ۳۵۰ زندانی با جرائم گوناگون در این بند نگهداری می‌شوند. اقلام فروشگاه زندان حتی لوازم بهداشتی به صورت بسیار محدود و با چند برابر قیمت اصلی در فروشگاه زندان عرضه می‌شود. کیفیت و کمیت غذای زندان بسیار پایین است و بارها در غذای زندان توسط ساکنین این بند برخی موجودات دیده شده است. همچنین آب نامناسب زندان موجب بروز بیماری‌های کلیوی در میان زندانیان می‌شود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، زندان ارومیه معروف به زندان دریا، در جاده ارومیه به تبریز و در ۱۵ کیلومتری مرکز شهر ارومیه واقع شده است.

این بند که با عنوان بند ۱۵ نیز شناخته می‌شود، دارای حدود ۱۲۰ تخت است و نزدیک به ۳۰۰ تا ۳۵۰ زندانی در آن نگهداری می‌شوند. این زندانیان تنها صبح‌ها از ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۳:۳۰ و عصرها از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ به هواخوری دسترسی دارند. در هر اتاق آن دستکم ۳۰ زندانی در کنار یکدیگر زندگی می‌کند. به گفته یک منبع مطلع در برخی از این اتاق ها دستکم ۲۰ نفر سیگاری هستند و این امر در کنار محدود بودن زمان هواخوری نفس کشیدن در فضای اتاق را غیرممکن کرده است.

کیفیت و کمیت غذای این زندان نامناسب است و تنوع پایینی دارد. پیشتر هرانا در گزارشی از مشاهده چندباره موش و سوسک در غذای زندان خبر داده بود. همچنین کیفیت آب شرب زندان پایین است و به گفته زندانیان آب شرب از چاه زندان تهیه می‌شود و به دلیل املاح بالا، اغلب زندانیان پس از مدتی به مشکلات کلیوی دچار می‌شوند. از سوی دیگر به دلیل قیمت بالای آب معدنی در فروشگاه، اکثر زندانیان ناچار به نوشیدن از همین آب هستند.

به ازای هر صد نفر در زندان تنها یک دستگاه تلفن وجود دارد. تلفن‌ها هر روزه از ساعت ۸ صبح تا ۸ عصر دایر هستند و هر زندانی می‌تواند حداکثر به مدت ۱۰ دقیقه از تلفن استفاده کند. این امر باعث شده است که امکان برقراری تماس با خانواده برای زندانیان کاهش پیدا کند.

به گفته یکی از اعضای خانواده یک زن محبوس در این زندان، مسئولان بند زنان زندان ارومیه در پاسخ به اعتراض زندانیان در خصوص کم بودن زمان مکالمه روزانه برای هر نفر گفته اند که محدودیت برای این است که شما با دوست پسرهایتان صحبت نکنید!

اقلام فروشگاه زندان حتی لوازم بهداشتی به صورت محدود و به چند برابر قیمت اصلی به زندانیان فروخته می‌شود. این امر به دلیل نیاز زنان زندانی به لوازم بهداشتی همچون نوار بهداشتی سبب شده است که تمامی زندانیان علیرغم وضعیت نامناسب مالی مجبور به خرید این اقلام با قیمت بالا از فروشگاه زندان شوند.

حدودا هر سال یکبار گوشت قرمز و ماهی در فروشگاه زندان با چند برابر قیمت اصلی به زندانیان عرضه شود. مرغ و میوه هر سه ماه یکبار و آن نیز با قیمت‌هایی چند برابر واقعی به زندانیان فروخته می‌شود. با وجود آنکه دوبار در سال و آن نیز در میزان محدود  فرصت تحویل لباس وجود دارد. فروشگاه زندان نیز به جز لباس زیر (با قیمت‌های بسیار گران) از عرضه پوشاک به زندانیان امتناع می‌کند.

به گفته یک منبع مطلع برای اعزام زندانیان به مرخصی سختگیری‌های شدیدی می‌شود و به در این بین نیز تبعیض قائل می‌شوند. به گفته او: «اعتراض زندانیان به این ناکارآمدی‌ها و مشکلات نیز همیشه با واکنش بد مسئولان و فحاشی به زندانیان ختم می‌شود.»



source https://zanan.bashariyat.org/?p=47465

نمایی از خشونت خانگی زیر لایه‌های پنهان و آشکار «کار خانگی»/ نجمه واحدی

 

خانه اولین مکانی‌ست که تقریباً همه‌ی ما در آن رشد کرده­ایم، پرورانده شده­ایم و امنیت و آسایش هر روزه­‌یمان را در این مکان جست‌وجو می‌کنیم، اما خانه برای همه‌ی اعضای آن یک تصویر مشترک ندارد؛ هرچند خانه برای بخشی از اعضای جامعه محل آسایش است، اما برای خیلی از زنان «محل کار» است.

خانه هم‌چنانی که می­‌تواند اولین مکان امن زندگی هر فرد باشد، به گفته‌ی متخصصانی که بر خشونت خانگی و قتل‌­ها در جهان متمرکزند، هم‌چنین می‌تواند بستری مهیا برای بروز انواع خشونت­‌ها باشد؛ چنان‌که خانه جزو اولین مکان‌هایی شناخته شده که احتمال خشونت و حتی قتل در آن بسیار بالاست. در این نوشتار قصد داریم از منظری متفاوت به لایه­‌های زیرین فضای امن و آرام خانه بخزیم و ببینیم برای زنانی که از خانه نوعی محل کار را تجربه می­‌کنند، یعنی زنانی که مشغول انجام «کار خانگی»‌اند، تجربه‌ی «خشونت خانگی» چه ابعاد و زوایایی پیدا می‌کند.

خشونت؛ فقط علیه زنان؟

خشونت علیه زنان به دلیل نقشی که «جنسیت» و بستر فرهنگی جنسیت‌­زده در آن ایفا می‌­کند، با موضوع خشونت به طور عام متفاوت است. خشونت علیه زنان همان خشونت عام در بعد صرفاً روان‌شناختی یا فقط اجتماعی یا فقط جرم­شناسانه نیست و می­‌بایست مثل سایر مسائل حوزه‌ی زنان از زوایای مختلفی دیده شود؛ در نتیجه برای حل این مسئله‌­ی همه‌جانبه نیز نهادهای مختلفی می­بایست دست به کار شوند و تلاش‌­های فردی یا راه‌حل‌های روان‌شناسانه یا فقط تغییر قوانین به تنهایی نمی‌­توانند خشونت علیه زنان را از جامعه محو کنند.

خشونت علیه زنان چهره­‌های مختلفی از جمله خشونت فیزیکی، خشونت جنسی، خشونت روانی‌ــ‌کلامی، خشونت اجتماعی و خشونت اقتصادی دارد؛ ضمن این‌که خشونت علیه زنان در دو سطح فضای عمومی، و فضای خصوصی رخ می‌­دهد، اما تمرکز ما در این نوشتار بر خشونت­‌هایی­‌ست که برای زنانی که مشغول انجام کار خانگی‌اند، رخ داده.

داده‌­های این نوشتار از پژوهشی به دست آمده که در آن ما به دنبال شنیدن تجربه‌­های زنان از کار خانگی با سی‌وسه زن مصاحبه‌ی کاملی کرده‌ایم و از حدود هفتصد زن دیگر از طریق فضای مجازی باب گفت‌وگو درباره‌ی کار خانگی را باز کرده­ایم. سئوالات ما مرتبط با خشونت خانگی نبود، اما در خلال پاسخ­‌ها صدای زنانی را شنیدیم که آن‌چه در کار خانگی تجربه می‌­کردند، چهره‌­های پنهانی از شکل­‌هایی از خشونت خانگی را به ما نشان می­‌داد؛ به خصوص دو شاخه‌ی اصلی «خشونت عاطفی» و «خشونت اقتصادی».

خشونت عاطفی در بستر کار خانگی

یکی از یافته­‌های مهم پژوهش ما این بود که برای انجام کار خانگی به توان و قوای اولیه‌­ای نیاز است که این توان و قوا صرفاً جسمانی نیست، بلکه دو شکل دیگر «توان ذهنی» و «توان معنوی» نیز برای انجام این کار نیاز است. از آن‌جا که کار خانگی ظرایف و ویژگی‌­های خود را به عنوان کاری که شغل محسوب نمی­‌شود و درآمدی ندارد، هرروزه و بدون وقفه است و عموماً نادیده و پنهان می­‌ماند، دارد، این سه قوا که برای انجام آن به کار گرفته می­‌شود، چالش‌­های زیادی با خود به همراه دارند.

توان و قوای معنوی­ای که زنان صرف انجام کار خانگی می­‌کنند، خود را به شکل انگیزه، اولویت­‌بندی یا عشقی که برای انجام هرروزه‌ی این کار نیاز است، نشان می­‌دهد. در پاسخ به سئوالات پژوهش ما زنان زیادی در مقابل این انرژی معنوی با چالش­‌هایی هم‌چون «نادیده گرفته‌شدن»، «بی­‌تفاوتی دیگران»، «انزجار از کار خانگی»، «دیدن این کار به عنوان وظیفه‌ی همیشگی»، «ناخوشایندی حضور دیگران» و مواردی از این دست روبه‌رو بوده‌­اند؛ هم‌چنین در مقابل «قوای ذهنی» که می‌­بایست برای انجام کار خانگی به کار گرفت، خیلی از زنان به چالش­‌هایی هم‌‌چون «کمبود وقت» یا «دل‌پذیری استقلال و خلوت شخصی» اشاره کرده‌­اند؛ حتی در کنار «قوای جسمانی» که برای انجام کار خانگی نیاز است، عموماً چالش‌­هایی هم‌چون «فشار جسمانی به زنان»، «کمبود استراحت و فراغت» و حتی «بیماری در بستر کار خانگی» از دیده­‌ها پنهان می­‌ماند و به سادگی بستری برای شکل‌گرفتن خشونت علیه سلامتی جسمی و روحی زنان فراهم می‌­آید.

«کار خودت است!»

ناچارشدن به انجام همیشگی کار خانگی برای بعضی زنانی که حرف و عمل اطرافیانشان را با هم متناقض می­‌بینند، باعث فشار روانی‌­ای می­‌شود که در تجربه‌ی بعضی زنان مشهود بود. میترا (اسامی در این نوشتار واقعی نیستند) با گله از همسرش که به سلامت خود و بعضی کارهای شخصی­‌اش بی­‌توجه است، می‌­نویسد: «اگر من صبح براش صبحانه آماده نکنم و لقمه نگیرم، صبحونه نمی‌خوره. اگر فکری برای ناهارش نکنم، ناهار نمی‌خوره… تناقضی که این‌جا وجود دارد، اینه که همیشه می‌گه هیچ انتظاری از من ندارد که هیچ کدام از کارهای خانه را انجام بدم، ولی یک بار بین بحث و دعوامان بهم گفت که تو به خوردوخوراک من اهمیت نمی‌دی». او در ادامه‌­ی صحبت‌­هایش هم به عدم مشارکت همسرش در کارهای خانه و حتی کارهای شخصی اشاره می­‌کند که خود اوست که موظف است کارهایی مثل مرتب‌کردن و اتوکشیدن لباس‌­های همسرش را هم انجام دهد و با شوخ‌طبعی ادامه می‌­دهد: «حتماً متوجه شده‌اید که از من هم انتظاری ندارد». زنان زیادی به این امر اشاره کرده­‌اند که همسرشان به ظاهر از آن‌ها «انتظاری ندارد»، ولی هیچ راه جایگزینی هم برای آن زمانی که زن نخواهد این کاری را که به ظاهر از او «انتظار نمی­‌رود»، انجام دهد، پیشنهاد نمی­‌کنند یا خودشان مسئولیت انجام آن را بر عهده نمی­‌گیرند؛ مانند مهین که می‌­نویسد: «فقط این عادت جا افتاده که ازم انتظار غذا و کار نداشته باشد، ولی در نهایت حوصله که بیاد سر جاش همه‌‎ی کارها مانده برای خودم و خودش را موظف نمی‌داند دست به چیزی بزند».

وقتی عدم مشارکت دیگر اعضای خانواده در کار خانگی «خودارزشمندی» زنی را که مشغول کار خانگی­‌ست، زیر سئوال می‌­برد و حس «نادیده گرفته‌شدن» خود و کارش را به او منتقل می‌­کند، بار روانی­ای بر دوش اوست که می­‌تواند نشانه‌­ای از خشونت عاطفی باشد. در مصادیق خشونت عاطفی نفی‌کردن، نادیده‌گرفتن، انسان­زدایی‌کردن از فرد، تحقیرکردن دستاوردهای فرد و بی‌­محلی‌کردن از مواردی‌اند که در تجربه­‌هایی که ما درباره‌ی کار خانگی از زنان شنیدیم، کم نبودند. چالش عدم مشارکت می‌­تواند به شکل‌­های مختلفی به خشونت عاطفی بیانجامد. فهیمه برایمان نوشته: «خیلی کم پیش می‌آد از همسرم برای کار خونه کمک بخوام، چون می‌دونم انجام نمی‌ده و عصبی می‌شم. یک وقت‌هایی که خیلی گیر باشم، بچه‌هامان احتیاج به رسیدگی داشته باشند و کار واجبی باید انجام بشه که نمی‌شه عقب انداختش، ازش کمک می­‌خوام. تو همان وضع هم ممکنه کمک نکند و مثلاً فیلم تماشا کند و آن موقع واقعاً روانی می‌شم از این‌که می­‌داند من فقط وقتی واقعاً نتونم کاری را خودم انجام بدم، ازش کمک می‌خوام و همون موقع هم حاضر به کمک نیست». غفلت و بی‌­توجهی، نادیده‌گرفتن نیاز زن یا درک‌نکردن شرایط او چیزی‌ست که در صدای زنان دیگر هم شنیده می­‌شود. نرگس که می‌­نویسد دو سال است مادرش را از دست داده و تا قبل از شیوع کرونا از خدمت‌کار برای انجام کارها کمک می­‌گرفته‌­اند، بعد از کرونا ناچار شده با خواهرش بار کار خانگی را بر دوش بکشد. او می‌­نویسد: «هر وقت عنوان می‌کنم که زنگ بزنیم و کمک بخوایم، بابا می‌گه تا حالا از پس کارها برآمدید، حالا هم می‌تونید. مگر چیه؟ ماهی فلان‌قدر به یکی بدیم که چی؟ با این اوضاع کرونا بهتره خودتان انجام بدید. قرار شد اوضاع کرونا که بهتر شد، مثل سابق کمک بگیریم، ولی مدام این جمله‌ی «مگه حالا چه کار خاصیه؟» من را ناراحت می‌کند؛ هرچند اعتراض کردم و تذکر جدی دادم، اما هنوز غیرمستقیم این حرف‌ها زده می‌شه». الهام هم در این­‌باره برایمان نوشته: «من سر همین موضوع به شدت با همسرم مشکل دارم، چون هم کار می‌کنم خودم، هم تمرینات خودم را دارم که خب خیلی انرژی‌بره، هم کار خونه گردن منه، هم خیلی از خریدهای خونه، هم رسیدگی به پسرم… مهمان هم که نگم براتان؛ بعد تا اعتراض می­‌کنی، می‌گند خب کار نکن… یا مثلاً قول می‌دند، ولی فرداش فراموش می‌شه. به‌خدا احساس می‌کنم دارم شکنجه می‌شم. چون به خاطر کارم به استراحت و ریکاوری نیاز دارم، اما نیست… حق هم ندارم بگم…».

واکنش عاطفی منفی در مقابل اعتراض و گلایه می­‌تواند شکلی از خشونت عاطفی باشد. این چالش که الهام برایمان می‌­نویسد «حق هم ندارم بگم» نشان می­‌دهد طرف مقابل به هر دلیل حتی حق اعتراض‌کردن را از زن گرفته. بسیاری از مردان در مقابل انتظاری که زنان برای مشارکت در انجام کار خانگی از آنان دارند، واکنش‌­های ناخوشایندی نشان می­‌دهند که زنان را درمانده و ناراحت می­‌کند. شکل­‌هایی از خشونت عاطفی نیز بدهکارکردن طرف مقابل، تظاهر به مورد ظلم واقع‌شدن، مقصر جلوه‌دادن دیگری و رفتارهایی از این دست است که می­‌تواند به ترفندی برای محافظت از خود در مقابل انتقادهای طرف مقابل تبدیل شود؛ مثلاً مریم برایمان نوشته: «گاهی اوقات می‌شه که پدر من کارهای خانه را انجام می‌ده. خیلی هم کار می‌کنه، ولی متأسفانه به شدت بعدش غر می‌زند. جوری شده که من واقعاً دلم می‌خواد کاری نکند. کلاً هم دو حالت بیشتر ندارد: یا دست به سیاه و سفید نمی‌زنه یا این‌که وقتی کاری انجام می‌ده، باید کلی غر و نق بشنویم». یا نسترن برایمان نوشته: «قضیه‌ی من عجیب و غریبه… ما دو تا دانشجوی پزشکی هستیم که من طرحم شروع شده و یک روز در میان کشیکم، ولی شوهرم سربازه و هنوز اعزام نشده؛ در نتیجه خانه­‌ست و بیش‌تر از من کار می‌کند. کلاً جفتمان زیاد اهل غذا درست‌کردن نیستیم، ولی روزهایی که هستم، سعی می‌کنم یک چیزی درست کنم، ولی تمیزکردن و مرتب‌کردن همه‌چی به جز توالت و حموم دست اونه… ولی مشکل اینه که تا یک‌جا بحثی می‌شه، می‌گه «مگه تو هیچ کاری می‌کنی تو خونه؟ شده تو خونه‌ی ما بوی غذا درست‌کردن بپیچه؟ من شوهر کردم، زن نگرفتم که. همه‌ش دارم کار می‌کنم» و کلاً همه‌ی ثواب‌هاش کباب می‌شه. آدم دیگر ته دلش خوشحال نیست».

کاری بدون محل کار، بدون ساعت کار، بدون روز تعطیل، مرخصی و بازنشستگی

این‌که زن خانه‌­دار و هر کسی که مسئول «کار خانگی»ست در فضایی قرار می­‌گیرد که مرز روشنی میان «محل کار» و «محل زندگی» وجود ندارد، اهمیت تنهایی و داشتن یک «خلوت شخصی» را برای بسیاری از زنان پررنگ­‌تر کرده. برای بعضی از زنان واکنش‌­های عاطفی منفی، عدم مشارکت و نادیده‌گرفتن فرد شریک زندگی­شان را یا اطرافیانشان را به کسانی تبدیل کرده که گویی در نقش «کارفرما» برای انجام کار خانگی ظاهر می­‌شوند و با کارمند خود رفتاری دارند که او تنهایی را به حضور آن‌ها ترجیح می­‌دهد؛ مثلاً عرفانه برایمان نوشته: «بدون تعصب بگم؛ من دل‌پذیرترین وقتم آن موقعیه که اعضای خانه نباشند و من برای خود خودم باشم» یا راحله برایمان نوشته: «بدترین موقع زمانیه که همسرم از بیرون می‌آد و هنوز لباس‌هاش را در نیاورده، کنترل را دست می‌گیرد و لم می‌ده جلوی تلویزیون و منتظره ازش پذیرایی بشه و بعد شام هم همان‌جا کنترل‌به‌دست در حالی که صدای تلویزیون تا ته بازه و اصلاً مهم نیست افراد دیگری هم تو خونه باشند که شاید خسته باشند، شاید حوصله‌ی این صدای بلند را بعد از یک روز سروکله‌زدن با بچه­‌ها و انجام کارهای تکراری و فرساینده‌ی خانه نداشته باشند. این صحنه خیلی برام عذاب­‌آوره». یا بهاره می­‌نویسد: «دل‌پذیرترینش وقتیه که همه‌جا تمیز و مرتبه و خودت تنهایی. کسی نیست که بخوره و بریزه و کثیف کنه». زنان بسیار دیگری هم دل‌پذیرترین زمانشان در خانه را وقتی عنوان کرده‌اند که تنهایند.

ابعاد این خشونت خانگی را وقتی می­‌بایست جدی‌­تر بگیریم که زنانی را شاهدیم که برای انجام کار خانگی گویی مقابل کارفرمایی سخت­گیر قرار دارند که اگر کارشان را درست انجام ندهند، عقوبتی در انتظارشان خواهد بود؛ مثلاً طیبه برایمان نوشته: «زمانی که همسرم دارد می‌آد خانه و بچه‌­م نمی‌ذاره کارهام را بکنم و باید تا آمدن همسرم غذا حاضر باشد و دخترم غذا خورده و خانه مرتب باشد، سینک خالی باشد، خودم مرتب باشم، پراسترس‌­ترین زمان برای من در روزه… توی آشپزخونه دور خودم می­‌چرخم که الان همسرم می‌آد، باید همه‌چی خوب باشد تا غر نزند و سرزنشم نکند که از صبح تا شب تو خونه‌­ای و مگر داری چی کار می‌کنی». یا سارا برایمان نوشته: «تجربه‌ی من که حدود چهار ساله مادرم فوت کرده و کارهای خانه به عهده‌ی منه، این‌جوریه که وقت‌هایی که کسی خونه نیست، آرامشم بیش‌تره و هرچقدر زمان آمدن بابام نزدیک­تر می‌شه، استرس این‌که چی بپزم یا چی کار کنم، کل آرامشم را می‌ریزه به هم. اتفاق خاصی نمی‌افته، ولی خب از این‌که تو خانه جر و بحثی بشه به خاطر کثیفی خانه یا نبودن غذا استرس می‌گیرم». زنانی مانند طیبه و سارا و دیگران که در پژوهش ما کم نبودند، زنانی‌اند که نه تنها ارزشمندی کار آن‌ها دیده نمی­‌شود، که در معرض سرزنش و آزار روحی قرار دارند؛ تجربه‌­ای که نمود آشکاری از خشونت عاطفی در بستر کار خانگی است.

چالش کمبود وقت و نرسیدن به کارهای شخصی خود هم برای بسیاری از زنان فشار روانی­‌ای ایجاد می­‌کند که وقتی با «نادیده‌گرفتن» کار خانگی­شان (که همین کار خانگی مانعی بر سر انجام کارهای شخصی خودشان است) همراه می­‌شود، این فشار روانی به شکل مضاعفی سبب ناخرسندی­شان می­‌شود.

کارخانه­‌ای به نام خانواده

گری بکر، اقتصاددان آمریکایی که معتقد بود خانواده نیز یک کارخانه‌ی کوچک است که در آن کالاهای اساسی مانند مسکن، غذا، سرگرمی، فرزندان و حتی روابط عاطفی تولید می­‌شوند، نگاهی اقتصادی به خانواده دارد که مرور برخی نظرات او به ما کمک می­‌کند تا ببینیم اگر نگاهی کاملاً اقتصادی به خانواده داشته باشیم، چه نکاتی برجسته خواهند شد.

بکر معتقد است منطق «بیشینه‌­سازی سود» است که کارخانه‌ی خانواده را به راه می‌­اندازد. او برای ازدواج چهار فایده‌ی اساسی را برمی­‌شمارد: اول «تخصص و مبادله» که بهره‌وری تولید در خانواده می‌­تواند با این تخصص‌­گرایی بالاتر برود؛ به این معنا که وقتی کسی در کاری متخصص شود، فرصت تخصص در کاری دیگر را از دست می­‌دهد. به زبان ساده‌­تر اگر شما تخصص پخت قرمه­‌سبزی را پیدا کرده­‌اید، سود بیش‌تر در این است که به جای آن‌که وقتتان را صرف به‌دست‌آوردن تخصصی دیگر (مثلاً حساب‌داری) بکنید که از شما فرصت و انرژی می‌­گیرد، با صرف انرژی کم‌تری که با کمک تخصصتان به دست آمده، به تولید قرمه‌­سبزی ادامه دهید. به همین ترتیب صرفه‌ی اقتصادی در این است که اگر مردی وقتش را صرف آموزش‌دیدن حساب‌داری کرده و در آن متخصص شده، به حساب‌داری ادامه دهد و فرصت جدیدی را صرف آموزش‌دیدن مهارت طبخ قرمه­‌سبزی نکند؛ پس مهارت­‌ها و تخصص‌­های بی‌شماری در جهان وجود دارد که ما با صرف‌نظر از خیلی از آن‌ها یا به عبارتی با «مبادله»‌ی آن‌ها با هم فقط یک یا چند مهارت اندک را برمی­‌گزینیم و در آن متخصص می­‌شویم.

سه فایده‌ی دیگری که بکر برای ازدواج برمی­‌شمارد، همگی به نوعی با تولید خانگی در پیوندند. دومین فایده‌ی اساسی ازدواج از دید بکر «تولید کالاهای عمومی خانگی» است؛ کالاهایی که بهره­‌مندی یک نفر از آن بهره­‌مندی دیگران را محدود نمی­‌کند؛ به طور مثال از یک خانه‌ی مرتب یا ملحفه­‌های تمیز یا پرده­‌های شسته‌شده بیش از یک نفر هم می­‌توانند بهره ببرند. سومین فایده‌­ی ازدواج را بکر «صرفه‌ــ‌قیاس» می­‌داند؛ به این معنا که تولید کالای خانگی هم مانند بسیاری از کارخانه‌­ها یا تولیدی­‌ها می­‌تواند در حجم بیش‌تر، اما با هزینه‌­ی تقریباً یک‌سان همراه شود. به زبان ساده­‌تر یک بار غذاپختن برای چهار نفر چه‌بسا به‌صرفه‌­تر است تا چهار بار غذا‌پختن یک نفر. چهارمین فایده هم «به اشتراک­‌گذاری مخاطره» است؛ به این معنا که ضرری که بدون خانواده تنها به یک نفر می­‌رسید، درون خانواده با دیگران تقسیم می­‌شود و تنها بر دوش یک نفر نیست.

اما در این میان مسائل دیگری وجود دارند که نمی­‌توان آن‌ها را نادیده گرفت؛ ناخرسندی زنان از شرایطی که حین انجام کار خانگی دارند، در موارد متعددی زوایای خاصی از کار خانگی زنان را به ما نشان می‌­دهد که می‌­تواند بستری برای خشونت خانگی باشد. در ادامه خواهیم دید که تجربیات زنان در دنیای واقعی تا چه حد با تئوری­‌های اقتصادی هم‌راستاست و خواهیم دید که نظریات اقتصادی کورجنس که عنصر جنسیت و مسائل خاص زنان را نادیده می­‌گیرند، تا چه میزان می‌­توانند به «خشونت اقتصادی» و گاه شکل­‌های شدیدتری از خشونت خانگی دامن بزنند.

ترک شغل

«تخصص‌­گرایی» در نگاه بکر که در روی‌کرد اقتصادی به «مزیت نسبی اولیه» وصل می­‌شود و این باور که چون زنان به نسبت مردان دارای مزیت اولیه‌ی فرزندآوری‌اند، پس در فرزندپروری و کار خانگی متخصص می­‌شوند، در همین گام اول می­‌تواند با مشاهده‌ی تجربه‌ی زنان به ما «غیرانتخابی‌بودن» این وضعیت را نشان دهد. یلدا می‌­نویسد: «من حدوداً دو سال به خاطر تولد فرزندم کارم را که تدریس و ترجمه بود، انجام ندادم. از آن موقع تا به الان که مجدد شروع به کار کرده‌م، نظرات و پیشنهاداتم تو امور اقتصادی زندگی کم‌رنگ و بی‌اهمیت شده. تمام درآمد و پولمان زیر نظر همسرم خرج یا پس‌انداز می‌شه و این واقعاً آزاردهنده­‌ست، چون فقط مسئولیت خانه با منه و انگار سواد و تخصصم با کار بیرون‌نکردن از بین رفته». می­‌بینیم که آن مبادله­‌ای که شاید در شرایط برابر و عادی کسی را بین انتخاب دو تخصص، مثلاً آشپزشدن یا طراح داخلی‌شدن، مخیر کند، برای یلدا و زنان بی‌شماری مانند او رخ نمی‌­دهد. تخصص پیدا‌کردن در فرزندپروری و کار خانگی برای بسیاری از زنان «انتخابی» نیست؛ عموماً به این دلیل که پیش‌فرض‌­های فرهنگی نقش مادری برای آن‌ها را اول این‌که ارجح بر ادامه‌دادن تخصص اصلی­شان می­‌داند و دوم این‌که عموماً یک شکل برای انجام ایده‌­آل آن متصور است: در خانه ماندن و ترک شغل و صرف تمام وقت و انرژی برای انجام آن. سختی نگهداری از کودک و فرزندپروری نیز در کنار دیگر سختی‌­های کار خانگی موضوعی‌ست که زنان زیادی از «نادیده گرفته‌شدن» آن آزار می­‌بینند؛ مثلاً هنگامه برایمان می‌­نویسد: «من خانه‌­دارم و دو تا بچه‌ی خیلی کوچک دارم. تمام طول روز را در حال رسیدگی به بچه­‌هام و تنها دغدغه­م این نیست که چی بپزم، بلکه باید فکر میان‌وعده‌های بچه‌­ها هم باشم که تکراری نباشد و مفید هم باشد و فشار روانی زیادی تحمل می­‌کنم و خیلی خسته می­‌شم، اما هیچ‌کس درک نمی‌کنه و روزهایی که شوهرم خونه­‌ست، همه‌ش از رفتار بچه‌­ها ایراد می‌گیره و غر می‌زنه و من عملاً با سه تا بچه درگیرم؛ با این حال چون کارهای من آورده‌ی مالی به آن صورتی که دیده بشه، نداره، همیشه کارم را بی­ارزش می‌داند و می‌گه تو که همه‌ش خونه‌­ای، کاری نمی‌­کنی و خسته نمی‌شی».

ناچارشدن به ترک شغل چیزی‌ست که بسیاری از زنان دیگر هم به آن اشاره کرده‌­اند. مائده می‌­نویسد: «من دانشجوی دکتری‌­ام؛ برای همین بیرون از خانه کارکردن را فعلاً رها کرده‌م متأسفانه، چون هم­زمان نتونستم به حجم سنگین کار پایان‌نامه و همه‌ی کار خانه که رو دوش منه و کار بیرون برسم و تو کارهای بیرون هم شکست خوردم، چون علاوه بر فشار کار فشار روانی روی من بود که وحشتناک روحیه‌­م را ازم گرفت. الان چون خودم پول ندارم، سهمی از تصمیم‌گیری هم ندارم». در واقع عدم مشارکت مردان در کار خانگی به مرور زنانی را که توان انجام اشتغال بیرون از منزل و کار خانگی به طور هم‌زمان را ندارند، به ترک شغل وامی­‌دارد؛ البته که زنان به مرور با انجام هرروزه‌ی کار خانگی در آن «متخصص» می‌­شوند، اما به چه قیمتی؟

تجربه‌ی زهرا به ما نشان می­‌دهد که گاهی فرصت به‌دست‌آوردن تخصص اساساً برای زنان به رسمیت شناخته نمی­‌شود. زهرا می‌­نویسد: «من به خاطر بچه‌ی دوم به شوهرم گفتم اگر می­‌خوای، حرفی نیست، ولی تو باید مرخصی بگیری. یک سال بمان خانه مواظب بچه، من می­رم سر کار. من دیگر بیش‌تر از این نمی­‌مانم خانه. خیلی جدی پرسید از کجا بیاریم بخوریم و من خیلی خون‌سرد گفتم از همان‌جا که قبل از تو می‌آوردم. لازم به ذکره ایشان دقیقاً موقع تولد بچه (اول) کار جدید شروع کردند و دوباره از صفر ساختن بدون سرمایه. حق خودشان می­‌دانند که من بسازم با بی­‌پولی و بی­‌وقتی با یک نوزاد، ولی در فکرش هم نمی‌گنجد حالا مثل من بماند خانه، من دوباره شروع کنم».

علاقه یا انزجار

هرچند شاید خیلی از افراد به ناچار برای امرار معاش شغلی را انتخاب ­کنند که با علایق یا تخصص و تحصیلاتشان هم‌سو نیست، اما تفاوت عمده‌ی یک شغل با کار خانگی در این است که حاصل انجام آن با همه‌ی بی­‌علاقگی و حتی انزجار نسبت به آن، همان‌طور که گفتیم امرار معاش و به‌دست‌آوردن حقوق و مزایایی­ست؛ بنابراین ممکن است اشخاص به سودای به‌دست‌آوردن درآمد یا منزلت و جایگاه اجتماعی یا مزایای شغلی به گفته‌ی گری بکر فرصت مهارت‌یافتن در تخصصی را با دیگر تخصص­‌های جایگزین مبادله کنند، اما در یافته‌­های این پژوهش در موضوع کار خانگی زنان مختلفی به بی­‌علاقگی و انزجار از انجام کار خانگی اشاره کرده بودند که چه‌بسا دلیل بسیاری از آن‌ها همین «بی­‌مزد و منزلت‌بودن» این کار برای آن‌ها بود. شیما می‌­نویسد: «من از آشپزی متنفرم. از این تلاش مذبوحانه جهت زنده­‌مانی متنفرم. از کاری که ساعت‌­ها وقت می­‌گیرد و ظرف ده دقیقه ناپدید می­‌شه، متنفرم. از چیزی که قراره رنگ تنوع و شادی به یک زندگی سراسر غم بپاشد، متنفرم». هانیه هم می­‌نویسد: «وقتی یک زن انتخابش خانه‌­داری نیست، این کارها براش سخت­‌تره… من خودم با وجود جویای‌کاربودن در حال حاضر بی‌کارم (بار منفی کلمه خانه­‌داری را دوست ندارم) زمان­‌هایی که کارهای موقتی دارم، برنامه‌­ریزی برای رسیدگی به امور خانه برام لذت­‌بخش می‌شه». برای بعضی از زنان مانند هانیه کار خانگی وقتی لذت‌بخش و قابل تحمل می­‌شود که وسیله‌­ای باشد برای رسیدن به هدفی دیگر و وقتی خود به هدف تبدیل شود، مترادف با بی‌کاری و بطالت دیده می­‌شود؛ مانند فرزانه که نوشته: «بعد از ده سال زندگی مشترک و یک بچه هنوز هم نتونستم بپذیرم خانه­‌دارم و احساس حقارت می­‌کنم و این موضوع خیلی آشپزی و کارهای خانه را برام سخت­‌تر از چیزی که هست، کرده. به جای لذت‌بردن از غذای خوشمزه­ای که پخته‌م یا خونه‌­ای که تمیز کرده‌م، حس بدبختی و حمال‌بودن بهم دست می‌ده» یا بهاره که کسب‌وکار هنری خود را در خانه دارد و می­‌نویسد: «هیچ‌کس هم درک نمی‌کنه. نمی‌­تونی به کسی بگی از این کارهای تکراری خسته شدی و دلت می‌خواد زمانت را صرف شغلت کنی، نه جمع‌کردن ریخت‌وپاش… نمی‌دانم کی مقصره؛ فقط پشیمونم که ازدواج کرده‌م». تجربه‌ی این زنان نشان می­‌دهد «مبادله»ای که در یک رویکرد صرفاً اقتصادی لازمه‌ی به‌دست‌آوردن تخصص دیده می­‌شود، ممکن است در دنیای واقعی با هزینه­‌های مادی و معنوی بسیاری برای شخص همراه باشد. این انزجار و نفرت از انجام کاری که فرد به انجام آن ناچار شده، به راحتی می­‌تواند نارضایتی از زندگی و به تبع آن نارضایتی از رابطه و ازدواجی که فرد را در چنین موقعیتی قرار داده، سبب شود؛ به خصوص که اگر با همین رویکرد اقتصادی بخواهیم به ازدواج نگاه کنیم، این وضعیت برای زنان گاهی همان هزینه‌­ای‌ست که در ازای متخصص‌شدن مردان برای انجام اشتغال بیرون از منزل پرداخت شده؛ به قیمت این‌که مرد مهارت و انرژی خود را صرف کاری به جز اشتغال بیرون از منزل نکند و به کار خانگی مشغول نشود، بار انجام آن به ناچار بر دوش زن می‌افتد و این وضعیت با «درآمدزایی» مرد به سادگی توجیه می­‌شود.

تولید به صرفه، یا استثمار؟

برای «خشونت اقتصادی» عموماً سه مصداق کلی عنوان می­‌شود: کنترل­‌گری، بهره­‌کشی و سوءاستفاده و تخریب اموال و دارایی‌­ها (یا تهدید به آن). اگر به چهار فایده­ای که گری بکر برای ازدواج در نظر گرفته، نگاهی بیاندازیم، به نظر می­رسد او «برای مردان» را در نظریه‌­اش جا انداخته. دیدیم که «تخصص و مبادله»ای که او به عنوان اولین فایده برشمرد، با توجه به رایگان انجام‌گرفتن کار خانگی توسط زنان و نیز هزینه‌­هایی که این «مبادله» برای زنان دارد، چندان برای آنان فایده­ب‌خش نیست. سه فایده‌ی بعدی­ نیز که معطوف به تولید خانگی، پایین‌آمدن هزینه­‌ها، یا سهیم‌شدن دیگران در مخاطره­‌هاست، با نگاهی به تجربه‌ی زنان نه تنها عموماً برای آنان فایده­‌بخش نیست، بلکه با در نظر داشتن شرایط و ویژگی­‌های کار خانگی در مواردی توانسته خشونت خانگی را بر زنان تحمیل کند. ممکن است این سه فایده‌ی اقتصادی­ برای مردان و برای دیگر اعضای خانه که مشغول انجام کار خانگی نیستند، به عنوان مصرف­‌کنندگان تولیدات و خدمات خانگی مفید باشد، اما برای کنندگان کار خانگی این وضعیت در بعضی موارد همراه با آسیب­‌های روانی و تجربه‌ی شکلی از خشونت خانگی است. زنان زیادی در پژوهش ما به نقش پررنگ تولیدات و خدمات خانگی خود که در راستای حفظ سلامت جسمی و روحی اعضای خانه است، اشاره داشته‌­اند و البته تعداد قابل توجهی از این زنان از «نادیده گرفته‌شدن» ارزشمندی کارشان به خصوص ارزشمندی اقتصادی کارشان گلایه کردند. این امر به این معناست که حاصل زحمات این زنان توسط دیگر اعضای خانه تصرف و نادیده گرفته می­‌شود؛ در حالی که در ازای آن آورده‌ی مالی­ای نصیب آنان نمی­‌شود. سیمین یکی از این زنانی‌­ست که درباره‌ی این موضوع برایمان می‌­نویسد: «یک چیز دیگر هم که فوق‌العاده سخت و باعث رنجشه، اینه که کار خانه و رسیدگی زیاد به آسایش و سلامتی نزدیکانت اصلاً مهم نیست و من سربارم. خرجم را یکی دیگر می‌ده. کار مهم را اونی می‌کنه که پول درمی‌آره و [لابد] پول‌درآوردن از بیست تا زایمان هم سخت‌تره». بهره­‌کشی و استثمار ماحصل کار خانگی در حالی که به کننده‌ی کار خانگی حس بی­‌مصرفی و سرباربودن منتقل می­‌کند، نمونه‌ی آشکاری از خشونت اقتصادی و خشونت روانی به شکل توأمان است و متأسفانه در پژوهش ما زنانی مانند سیمین کم نبوده‌­اند که ناخوشایندی کار خانگی برای آنان همراه با حس مصرف­‌کننده‌بودن و بی­‌فایده‌بودن در کانون خانواده است؛ حتی زنان دیگری که بر ارزشمندی کار خود واقف بوده­‌اند نیز از حس نادیده گرفته‌شدن آزرده بودند.

مسئولیت در مقابل خشونت خانگی

خشونت خانگی علیه گروه‌­های کمتر برخوردار جامعه یک مسئله‌ی اجتماعی­‌ست که علاوه بر نهادهای مختلف اعضای جامعه نیز در قبال آن مسئولیت اجتماعی دارند. در این مسئولیت اجتماعی هرچه بهتر بتوانیم خشونت را بشناسیم، خشونت را تشخیص دهیم و ببینیم و آن را عادی قلمداد نکنیم و به شکل یک ناهنجاری با آن برخورد کنیم، بهتر خواهیم توانست در محو خشونت خانگی مؤثر و بر دیگر اعضای جامعه نیز اثرگذار باشیم.

کار خانگی به عنوان یکی از مشغولیت­‌های روزمره‎‌ی زندگی بسیاری از زنان در شرایط عادی نیز از دیده­‌ها پنهان است و سختی‌­ها و چالش‌­های آن حتی درون خانواده­‌ها نیز دیده نمی­‌شود. فراموش نکنیم که هر منطقه‌ی پنهان و ناپیدایی در زندگی اشخاص بستری‌ست مهیا و آسیب­‌خیز برای بروز خشونت‌­هایی که می‌­توانند تا سال­‌ها پنهان بمانند. خشونت حق هیچ‌کس نیست. در مقابل خشونت منفعل و خاموش نباشیم؛ چه در قبال خودمان و چه در قبال هم‌­نوعمان.

پانوشت‌ها:
۱- نقل‌قول‌ها از داده‌های خام پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد نویسنده نقل شده‌اند؛ پایان‌نامه‌ی «تجربه‌ی روزمره‌ی زنان طبقه‌ی متوسط شهری از کار خانگی و شیوه‌های مواجهه با آن»، دانشگاه علامه طباطبایی، مهرماه ۱۴۰۰.
۲- گری، بکر، نظریه‌ی ازدواج: قسمت اول، مجله‌ی اقتصاد سیاسی، شماره‌ی ۸۱، دوره‌ی ۴، صص ۸۱۳-۸۴۶، سال ۱۹۷۳.
۳- پیترآنجو، اَن (بازبینی شده توسط لگ تیموتی)، چگونه علائم سوء استفاده‌ی ذهنی و عاطفی را بشناسیم؟، هلت‌لاین، ۶ دسامبر ۲۰۱۸.


source https://zanan.bashariyat.org/?p=47462

عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت شکیلا منفرد در زندان قرچک ورامین

 

خبرگزاری هرانا – شکیلا منفرد، زندانی سیاسی زندان قرچک ورامین علیرغم بیماری از رسیدگی مناسب پزشکی محروم مانده است. باوجود بروز بیماری گوارشی و درد شدید معده، با اعزام خانم منفرد به بیمارستان خارج از زندان و همچنین اعزام او به مرخصی درمانی مخالفت شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شکیلا منفرد، زندانی سیاسی، محبوس در زندان قرچک ورامین از رسیدگی پزشکی محروم مانده است.

خانم منفرد که از بیماری گوارشی و درد شدید معده رنج می برد از اعزام به بیمارستان و رسیدگی پزشکی محروم مانده و تاکنون چندین بار با درخواست وی مبنی بر اعزام به مرخصی درمانی نیز مخالفت شده است.

یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت:”برای بار پنجم با مرخصی درمانی شکیلا منفرد مخالفت شد. مسئولان دادسرا و زندان، علت این مخالفت را گزارش بازجوی پرونده و ضابطین قضایی در خصوص گفتگوی شکیلا منفرد با یکی از رسانه‌ها عنوان کرده اند. این در حالی است که مصاحبه ای صورت نگرفته و بازجوی پرونده از ارائه مستندات خودداری می‌کند”.

شکیلا منفرد در تاریخ ۱۰ شهریورماه ۱۳۹۹، هنگام خروج از منزل توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به یکی از بازداشتگاه‌های سازمان اطلاعات سپاه در تهران منتقل منتقل شد. گفته می‌شود بازداشت این شهروند بدون ارائه حکم قضایی صورت گرفته بود. وی در تاریخ ۱۹ شهریورماه ۹۹ با پایان مراحل بازجویی به قرنطینه بند زنان زندان اوین منتقل و نهایتا در تاریخ ۲۴ شهریور با تودیع قرار وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شد.

جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات شکیلا منفرد، آرشام رضایی و محمد ابوالحسنی از بابت پرونده ای مشترک در تاریخ ۱ بهمن‌ماه ۹۹ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. خانم منفرد پس از اتمام جلسه دادگاه توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت و به زندان منتقل شد.

وی نهایتا توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری از بابت اتهامات “فعالیت تبلیغی علیه نظام و توهین به مقدسات اسلام” به ۶ سال حبس تعزیری و ۴ ماه کار اجباری در جهاد کشاورزی محکوم شد. نهایتا شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران خانم منفرد را به ۴ سال و دو ماه حبس قطعی محکوم کرد.

خانم منفرد پیشتر در تاریخ ۱ شهریورماه به مرخصی اعزام و در تاریخ ۱۶ شهریورماه، با پایان ایام مرخصی به زندان قرچک ورامین بازگشته بود.

شکیلا منفرد، متولد ۱۳۷۲ و شهروند ساکن تهران است.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=47459

۱۴۰۰ آذر ۸, دوشنبه

زنان قربانیان خشونت؛ ۹۶درصد خشونت‌دیدگان جسمی در بهار امسال زنان بودند

-فقط در سه ماهه ابتدای سال ۱۴۰۰، زنان ۹۶درصد از کل جمعیت مراجعه‌کنندگان با ادعای «همسرآزاری جسمی» بودند و در این مدت نیز «۷۵درصد از مدعیان همسرآزاری روانی معطوف به زنان می‌شود».
-این آمار نشان می‌دهد که حدود ۹۶درصد از مجموع ۸۰ هزار و ۱۸۷ فردی که مورد «همسرآزاری جسمی» یا همان خشونت جسمی قرار گرفته و به پزشکی قانونی مراجعه کرده‌اند، زنان هستند.

زنان ایرانی تنها در سه ماهه‌ی ابتدای سال ۱۴۰۰، ۹۶درصد از آمار خشونت‌دیدگان جسمی و ۷۵درصد از خشونت‌دیدگان روانی را تشکیل داده‌اند که به پزشکی قانونی مراجعه‌ کرده‌اند.

در روز جهانی منع خشونت علیه زنان (۲۵ نوامبر) مرکز آمار ایران از آنچه همسرآزاری تعریف شده، آماری را منتشر کرده که حاکی از افزایش ۷درصدی خشونت فیزیکی و ۸۶ درصدی خشونت روانی است.

براین مبنا، فقط در سه ماهه ابتدای سال ۱۴۰۰، زنان ۹۶درصد از کل جمعیت مراجعه‌کنندگان با ادعای «همسرآزاری جسمی» بودند و در این مدت نیز «۷۵درصد از مدعیان همسرآزاری روانی معطوف به زنان می‌شود».

این آمار تنها مربوط به خشونت اعمال‌شده بر بستر زندگی زناشویی است و قاعدتا خشونت علیه کل جامعه زنان را در بر نمی‌گیرد. آنچه مرکز آمار تشریح کرده نیز تحت عنوان «همسرآزاری جسمی» و «همسرآزاری روانی» تعریف و ارائه شده و از درج واژه‌های شفافی مانند «خشونت» بطور کاملا مشهود پرهیز شده و جایگزین‌هایی مانند «آزار» آورده شده است.

این در حالیست که در حوزه خشونت استفاده از هر واژه‌ای بار حقوقی و معنایی ویژه‌ای دارد و خشونت علیه زنان یا مردان تعریف متفاوتی با آزار روانی یا آزار جسمی دارد.

با وجود این، این آمار نشان می‌دهد که حدود ۹۶درصد از مجموع ۸۰ هزار و ۱۸۷ فردی که مورد «همسرآزاری جسمی» یا همان خشونت جسمی قرار گرفته و به پزشکی قانونی مراجعه کرده‌اند، زنان هستند.

همچنین بنا بر این آمار، پارسال از کل ۱۸۲ نفر مراجعه‌کننده به پزشکی قانونی برای دریافت تأییدیه‌ی «همسرآزاری روانی»، ۱۰درصد مرد و ۹۰ درصد زن بودند.

بنا بر این آمار که کاملا گمراه‌کننده تنظیم شده، فقط در سه‌ ماهه بهار امسال در مجموع ۲۰ هزار و ۷۳۵ نفر که  مورد خشونت جسمی قرار گرفته بودند، به پزشکی قانونی مراجعه کرده‌اند که بخش اعظم آنها یعنی ۲۰۳۶ نفر زن بودند و ۶۹۹ نفر مرد بودند.

از ۵۶ مورد «همسرآزاری روانی» یا درواقع خشونت روانی که در سه ماهه بهار امسال به پزشکی قانونی رفته‌اند، با اکثریت زنان ۴۲ نفر زن و ۱۴ نفر مرد بودند.

از برآیند این آمار بر می‌آید که خشونت جسمی در سه ماهه اول سال ۱۴۰۰ نسبت به مدت مشابه در پارسال، «۷ درصد» رشد داشته و همچنین معاینه‌ی خشونت روانی نیز به نسبت بهار پارسال، یک رشد «۸۶درصدی» داشته است.

بررسی آمارهای مرکز آمار حاکیست از سال ۹۶ تا ۹۹ همواره همسرآزاری روانی و جسمانی زنان بیشتر از مردان بوده است. ضمن اینکه، همسرآزاری روانی که در سال ۹۷ به نسبت سال ۹۶ روند کاهشی داشته، در دو سال اخیر همزمان با شیوع ویروس کرونا به شدت افزایش یافته است.

با وقوع انقلاب ۵۷ یک‌شبه، حقوق زنان در ایران به یکباره از پهنه‌ی قانون اساسی ناپدید شد و میلیون‌ها زن با نقض حقوق خود و عادی‌‌نمایی سرکوب آنهم بطور قانونی و به پشتوانه‌ی دستگاه قضائیه مواجه شدند.

زنان ایرانی با اعمال تبعیض جنسیتی سیستماتیک، شهروند درجه دو به شمار می‌روند و در سایه‌ی حمایت شریعت و قوانین شرعی با نابرابری‌های اجتماعی مانند نداشتن شغل مناسب، عدم انتخاب لباس دلخواه، ازدواج اجباری، آزار و اذیت جنسی، کلامی، فیزیکی و ناامنی فراگیر مواجه‌اند.

همزمان با چهلمین سال روز جهانی منع خشونت علیه زنان در ۲۵ نوامبر، زنان ایران همچنان شاهد زیر پا گذاشتن حقوق و امنیت خود بر بستر ایدئولوژی اسلامی حاکم بر جامعه هستند که به همه جنبه‌های حقوق آنان، از تحصیل و اشتغال، انتخاب و زمان ازدواج، حق نوع زندگی و مالکیت بر بدن‌ خود تعدی می‌کند.

در این بین، لایحه منع خشونت علیه زنان یک دهه است که به دلیل تعریف متفاوت شرع از خشونت در پیچ‌ و خم‌های مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان باقی مانده و هنوز در دست بررسی است.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=47457

تهران؛ یک قربانی کودک همسری به اتهام قتل همسرش بازداشت شد

۱۱.بهمن.۱۴۰۲هرانا در آبان ماه امسال یک قربانی کودک همسری در تهران با خوراندن قهوه مسموم به همسر خود، وی را به قتل رساند. طی روزهای اخیر، م...