۱۴۰۱ آذر ۸, سه‌شنبه

هنگامه قاضیانی، بازیگر سینما، پس از بازداشت هفت روزه آزاد شد

رادیو فردا

هنگامه قاضیانی

برخی منابع خبری گزارش دادند هنگامه قاضیانی، بازیگر سینما و تئاتر ایران، که روز ۲۹ آبان به‌دست نیروهای امنیتی بازداشت شد، با دستور مقام قضایی آزاد شده است.

خبرگزاری ایسنا عصر یک‌شنبه ششم آذر گزارش داد که هنگامه قاضیانی پس از حضور در دادسرا و تفهیم اتهام از سوی بازپرس پرونده، ساعاتی پیش آزاد شده است.

نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی، هنگامه قاضیانی را به «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» متهم کرده‌اند.

ایرنا، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی پیشتر، از مصادیق اتهامی این بازیگر سرشناس را «ارتباط با رسانه‌های معاند و ضد انقلاب» عنوان کرده بود.

بازداشت هنگامه قاضیانی کمتر از ۲۴ ساعت پس از آن صورت گرفت که او روز ۲۸ آبان با انتشار ویدئویی بدون حجاب از خود و حاوی یک سرود انقلابی در شبکه اجتماعی اینستاگرام نوشت: «شاید این آخرین پست من باشد. از این لحظه به بعد، هر اتفاقی برایم بیفتد، بدانید که من تا آخرین نفس در کنار مردم ایران هستم».

او پیشتر هم در یادداشتی که در صفحه اینستاگرام خود به اشتراک گذاشته بود، جمهوری اسلامی را «حکومت بچه‌کش» خطاب کرده و پس از آن، بلافاصله از سوی مقام‌های امنیتی و قضایی به دادسرا احضار شد.

همزمان با دور تازه اعتراضات سراسری که از ۲۶ شهریور در واکنش به جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد آغاز شده، گروهی از هنرمندان و چهره‌های مشهور سینما و تلویزیون با از سر برداشتن حجاب اجباری از معترضان حمایت کرده‌اند.

کتایون ریاحی، بازیگر سابق تلویزیون و از جمله سلبریتی‌هایی که در روزهای نخست اعتراضات حجاب از سر برداشت، نیز پس از چند هفته تعقیب قضایی، همزمان با خانم قاضیانی دستگیر شد و همچنان در بازداشت به‌سر می‌برد.

در همین حال، بسیاری از اعضای جامعه سینمایی و هنری به‌دلیل حمایت از معترضان توسط نهادهای امنیتی احضار و بازجویی شده‌اند.

خانه سینمای ایران روز ۳۰ آبان در بیانیه‌ای تهدید کرد اگر سینماگران بازداشتی آزاد نشوند، از اعضای خود می‌خواهد تا دست به اعتصاب بزنند. این نهاد صنفی گفته بود که تلاش‌هایش برای آزادی سینماگران نه تنها نتیجه نداده بلکه به احضارها و بازداشت‌های جدید هم منجر شده است.

جعفر پناهی و محمد رسول‌اف، از سینماگران مطرح و امضاکنندگان بیانیه «تفنگت را زمین بگذار» از چند ماه قبل تا کنون همچنان در زندان اوین هستند.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=52969

صدور پیگرد قضایی برای رسانه‌های منتشرکننده آمار نوزادان رها شده

08.09.1401 ایران وایر

پس از انتشار آماری در مورد رها شدن «حدود ۵ هزار نوزاد تنها طی ۱۰ روز»، سه پایگاه خبری منتشرکننده این خبر تحت پیگرد قضایی قرار گرفته‌اند.

«محمدرضا محبوب‌فر»، پژوهشگر آسیب‌های اجتماعی، چند روز پس از پیدا شدن یک نوزاد چندروزه در سطل زباله‌ای در تهران و هم‌زمان با انتشار خبر رها شدن یک نوزاد چندروزه دیگر در نزدیکی شیرخوارگاه آمنه روز جمعه، ششم خرداد اعلام کرده بود که روزانه بین دو هزار تا دو هزار و ۵۰۰ جنین و نوزاد سقط یا پس از تولد در خیابان رها می‌شوند. او همچنین گفته بود که تنها طی ۱۰ روز گذشته حدود ۵ هزار نوزاد در کشور رها شده‌اند.

خبرگزاری «ایرنا» روز یک‌شنبه، هشتم خرداد اظهارات آقای محبوب‌فر را «کذب» عنوان کرده و آورده است که  او با دلیل این که نتوانسته است، هیچ سندی برای ادعای خود مطرح کند، هم‌چنین پایگاه‌های خبری «جماران»، «رویداد ۲۴» و «اقتصاد ۲۴» که اظهارات او را منتشر کرده‌اند، تحت تعقیب قضایی قرار گرفته‌اند.

معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون نیز روز شنبه آمارهای اعلام‌شده توسط آقای محبوب‌فر را تکذیب کرده بود.

محمد نصیری، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور نیز همان روز اعلام کرده بود که در سال گذشته ۶۱ نوزاد در سطح شهر تهران به‌ویژه در نزدیکی شیرخوارگاه‌ها رها شده‌اند.

پیشتر نیز روزنامه «جهان صنعت» در مرداد ۱۳۹۹ آقای محبوب‌فر را «اپیدمیولوژیست» و «عضو ستاد ملی کرونا» معرفی کرده و به دلیل انتشار اظهارات او درباره وضعیت کرونا در ایران به مدت ۲۰ روز توقیف شده بود.

آقای محبوب‌فر در گفت‌وگو با این روزنامه آمارهای وزارت بهداشت ایران را «مهندسی‌شده» و «یک بیستم آمار حقیقی» عنوان کرده بود.

 



source https://koodak.bashariyat.org/?p=46016

اعتراض‌های گسترده به قرار محاکمه ۱۰ کودک به اتهام محاربه در روز چهارشنبه نهم آذر

08.09.1401 ایران اینترنشنال

روز چهارشنبه، ۱۰ کودک به اتهامات «محاربه، افساد فی‌الارض و قتل» در شعبه یک دادگاه انقلاب کرج محاکمه می‌شوند. انتشار خبر تشکیل دادگاه برای این افراد زیر ۱۸ سال با واکنش‌های اعتراضی گسترده مواجه شده است و افراد و سازمان‌های مختلف درباره این موضوع ابراز نگرانی کرده‌اند.

کمیته پیگیری وضعیت بازداشت‌شدگان ضمن مخابره این خبر اعلام کرد: «این افراد از داشتن وکیل تعیینی محروم بوده و قرار است وکلای مورد تایید قوه قضاییه (ماده ۴۸) در این جلسه از آنان دفاع کنند.»

حسین فاضلی هریکندی، رییس کل دادگستری استان البرز، روز ۲۱ آبان از صدور کیفرخواست برای ۱۱شهروند بازداشت‌شده این‌ استان با اتهامات امنیتی از جمله «افساد فی الارض» و ارجاع پرونده آنها به شعبه یک دادگاه انقلاب البرز خبر داده بود.

این شهروندان در رابطه با پرونده «جان باختن یک نیروی بسیج» در جریان اعتراضات روز ۱۲ آبان در کمال‌شهر کرج با این اتهام مواجه شدند.

حمید قره‌حسنلو و فرزانه قره‌حسنلو، دو تن از این شهروندان بازداشت شده‌اند که به تازگی به «افساد فی‌ الارض» متهم شده‌اند.

حمید قره‌حسنلو، پزشک رادیولوژیست ساکن کرج و همسرش فرزانه قره‌حسنلو، پس از شرکت در مراسم چهلم حدیث نجفی، از کشته‌شدگان خیزش انقلابی، از سوی نیروهای امنیتی در منزل خود بازداشت شدند.

خبر صدور کیفرخواست «فساد فی‌ الارض» و محاربه برای ۱۰ شهروند زیر ۱۸ سال کرجی در حالی منتشر شده است که پیش از این، محسن برهانی، حقوقدان و استاد دانشگاه تهران، درباره محاکمه تعدادی از کودکان بازداشت‌شده در دادگاه انقلاب هشدار داده بود.

برهانی اطلاع داده بود که این کودکان از حق دسترسی به وکیل انتخابی (تعیینی) محروم هستند.

جلسه محاکمه این کودکان با وکیل تسخیری در شرایطی قرار است برگزار شود که بر اساس قانون مجازات اسلامی، داشتن وکیل انتخابی، تشکیل پرونده شخصیت و اجرای مقررات ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی (بررسی شرایط روانی کودکان) الزامی است.

در جریان خیزش انقلابی در ایران، بیش از ۱۸ هزار شهروند بازداشت و برخی از آنان با اتهام فساد فی‌ الارض و محاربه روبه‌رو شدند. اتهاماتی که معترضان بازداشتی را در معرض خطر اعدام قرار می‌دهد. از جمله این معترضان مجیدرضا رهنورد است که امروز (سه‌شنبه هشتم آذر) در جریان اولین جلسه دادگاهش در مشهد به اتهام قتل دو بسیجی، با اتهام «محاربه» مواجه شد.

 



source https://koodak.bashariyat.org/?p=46013

تائید مرگ دو نوجوان ۱۶ ساله دیگر در کامیاران و شیراز: رضا کاظمی و ماهک هاشمی

07.09.1401

اطلاعات جدیدی از دو کشته دیگر اعتراضات در ایران نشان می‌دهد ماموران امنیتی و انتظامی موجب مرگ دو نوجوان ۱۶ ساله دیگر شده‌اند. رضا کاظمی و ماهک هاشمی در کامیاران و شیراز کشته شدند.

منابع حقوق بشری گزارش دادند که رضا کاظمی بعد از شش روز بستری بودن در بیمارستان، روز یکشنبه ۶ آذر جان باخت.

پیشتر عکسهایی از او در وضعیت وخیم از بیمارستان منتشر شده بود.

رضا کاظمی در اعتراضات هفته پیش، سی آبان در اطراف کامیاران هدف گلوله جنگی قرار گرفته بود.

فیلمی هم از رضا کاظمی منتشر شده که او را بعد از شلیک گلوله در حالیکه در گوشه خیابان غرق خون است، نشان می‌دهد.

اطلاعات زیادی از رضا کاظمی نیست اما گفته شده او در منطقه موچش از توابع کامیاران هدف گلوله جنگی قرار گرفت. گفته شده که ماموران سپاه پاسداران به سوی او شلیک کردند.

 

تائید مرگ ماهک هاشمی

مرگ یک کودک دیگر روز یکشنبه تائید شد. کانون حقوق بشر ایران در یک گزارش خبر داده که ماهک (مائده) هاشمی پنجشنبه سه آذر از سوی ماموران مورد حمله قرار می‌گیرد و براثر ضربات باتوم جان می‌دهد.

پیکر او بعد از گرفتن پول زیادی تحویل می‌شود و خانواده‌ تحت فشار هستند که درباره او اطلاع رسانی نکنند.

یک شاهد عینی که پیکر ماهک را دیده می‌گوید یک طرف سر او ضربه خورده بود و نصف صورت او کاملا کبود بود.

بعد از اینکه به سختی پیکر او را به خانواده دادند، او را شنبه در بندر کنگان بوشهر به خاک سپردند و مراسم سوم و هفت او توامان روز یکشنبه برگزار شده است.

تائید مرگ این دو کودک در حالی است که تاکنون بیش از ۶۰ کودک در اعتراضات ایران کشته شدند. یونسکو کشتن افراد زیر ۱۸ سال در ایران را محکوم کرده است.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=46009

بیخبری از وضعیت یک کودک بازداشتی بلوچ توسط نیروهای امنیتی در زاهدان با گذشت ۴۵ روز

06.09.1401

به گزارش حال وش/ روز ۲۲ مهرماه ۱۴۰۱، بیخبری از وضعیت یک کودک بلوچ که توسط نیروهای امنیتی در زاهدان بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال شد.

هویت این کودک بلوچ «حسام ریگی» معروف به (چنگیز) ۱۷ ساله فرزند مجید ساکن منطقه چهار راه رسولی زاهدان احراز شده است.

به گفته یک منبع مطلع:« حسام در روز جمعه ۲۲ مهرماه در حالی که از مسجد مکی به سوی منزلش بوده توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است».

منبع افزود: « با وجود پیگیریهای مکرر خانواده هیچ نهاد قصایی و امنیتی پاسخگو نبوده و خانواده اش شدیدا نگران سلامت وی هستند».

از محل نگهداری این کودک بازداشتی تا لحظه تنظیم گزارش اطلاعی در دسترس نیست».

قابل ذکر است بدنبال اعتراضات اخیر در سیستان و بلوچستان تعداد زیادی از شهروندان و از جمله کودکان زیر ۱۸سال بدون دلیل و بر خلاف روال قانونی بازداشت شده اند که از سرنوشت بسیاری اطلاعی در دست نیست.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=45996

۱۴۰۱ آذر ۷, دوشنبه

سپیده قلیان فعال مدنی محبوس در زندان اوین برای پرونده‌ای جدید تفهیم اتهام شد

VOAPNN

سپیده قلیان، فعال مدنی زندانی

سپیده قلیان، فعال مدنی محبوس در زندان اوین بابت پرونده جدیدی که در دوران حبس علیه وی گشوده شده، مورد تفهیم اتهام قرار گرفت.

به گزارش خبرگزاری هرانا، برادر خانم قلیان با انتشار مطلبی در این خصوص در صفحه شخصی خود در ادامه افزود: «از شنبه ۲۸ آبان ماه ممنوعِ تماس شده‌ و مطلقاً تماسی با خانواده برقرار نکرده است. پیگیری‌های حضوری پدر و مادر، باوجود فاصله‌ی زیاد محل سکونت تا تهران راه به جایی نبرده است.»

خانم قلیان در تاریخ ۲۸ مردادماه سال گذشته از زندان بوشهر به مرخصی اعزام شده بود، در تاریخ ۱۹ مهرماه توسط نیروهای امنیتی در منزل خواهر خود در اهواز بازداشت و در تاریخ ۲۲ مهرماه، به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.

وی نهایتا ۱۳ آبان ماه سال گذشته، با پایان مراحل بازجویی به بند زنان زندان اوین منتقل شد.

سپیده قلیان در تاریخ ۲۷ آبان ‌ماه ۹۷ به همراه دستکم ۱۹ تن از جمله تمامی اعضای مجمع نمایندگان کارگری نیشکر هفت‌تپه، چند فعال کارگری و تعدادی از شاغلان و مدیران شرکت که جهت پیگیری وضعیت بازداشت‌شدگان در پلیس امنیت حاضر شده بودند در محل پلیس امنیت شوش بازداشت شد و در تاریخ ۲۷ آذرماه همان سال با قرار وثیقه آزاد شده بود.

در جریان پخش اعترافات اجباری سپیده قلیان، اسماعیل بخشی و چند تن دیگر توسط صدا و سیما، این دو شهروند، پیش از پخش این مستند اعلام کرده بودند که نیروهای وزارت اطلاعات و دیگر نیروهای امنیتی آنها را شکنجه کرده‌اند.

آنها ساعاتی بعد از این اظهارات مجددا توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

گفتنی است شماری از زنان زندانی در اوین با انتشار بیانیه‌ای در حمایت از لیلا حسین‌زاده، نسبت به شرایط جسمانی او، قطع تماس تلفنی با خانواده و اعلام اعتصاب غذای این فعال صنفی دانشجویی ابراز نگرانی کردند.

این بیانیه را نرگس محمدی، عالیه مطلب‌زاده، سپیده قلیان، هستی امیری، نیلوفر بیانی، گلاره عباسی، عسل محمدی، زهرا زهتابچی، ملیحه جعفری، فاطمه مثنی، سپیده کاشانی و فریبا اسدی امضاء کرده‌اند.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=52962

۱۴۰۱ آذر ۶, یکشنبه

کانون نویسندگان ایران: جهان دلاوری زنان ایرانی را می‌ستاید

VOAPNN

اعتراضات ضدحکومتی در ایران

کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیه‌ای به مناسبت روز جهانی منع خشونت بر زنان، مقاومت زنان و دختران معترض ایرانی در برابر سرکوبگری جمهوری اسلامی را تحسین کرد.

در این بیانیه با اشاره به اعتراضات جوانان ایرانی و شعار «زن زندگی آزادی» آنها در پی «قتل ستمکارانه مهسا (ژینا) امینی» آمده است که ایران صحنه «انواع خشونت بر زنان» بوده است.

کانون نویسندگان با اشاره به ادعاهای «بی‌شرمانه» حکومت درباره «غلیان نیازهای جنسی» و «اشتیاق به برهنگی» دختران معترض ایرانی گفته است: «پی‌درپی خبر جان‌باختن دخترانی را خوانده‌ایم که مرگ‌شان بر اثر سقوط از بلندی، سکته قلبی، مصرف الکل و… وانمود ‌شده است.»

در ادامه از تصاویر تعرض جنسی به دختران معترض و «دستمالی»‌ آنها هنگام ضرب‌وشتم، صدور احکام سنگین علیه زندانیان، و «دست‌چین» شدن دختران و پسران نوجوان در بازداشت‌گاه‌ها برای «تجاوز سازمان‌یافته» به عنوان ابزارهای شکنجه مورد استفاده جمهوری اسلامی یاد شده است؛ شکنجه‌ای که بنا بر این بیانیه قادر به فرونشاندن خشم زنان و جوانان ایرانی نبوده است.

کانون نویسندگان در پایان بیانیه خود تصریح کرده جوانان ایرانی «سر سازش و تمکین به قدرت جهنمی ندارند.» در ادامه بیانیه آمده است که جهان از این به بعد دل‌آوری دختران جوان ایرانی برای تحقق «یک زندگی انسانی» و آزادی را می‌ستاید.

در بیست و پنجم نوامبر سال ۱۹۶۰، سه خواهر فعال حقوق زنان و مخالف دولت در جمهوری دومینیکن توسط نیروهای دولتی کشته شدند. حکومت دومینیکن مرگ این سه خواهر مخالف خود، که به «خواهران میرابال» شهرت یافته‌اند، را ناشی از حادثه رانندگی اعلام کرده بود. کشتن خواهران میرابال آنها را به نماد مقاومت مردمی و فمنیستی تبدیل کرد و مجمع عمومی سازمان ملل از سال ١٩٩٩، روز بیست و پنجم نوامبر را به عنوان روز جهانی منع خشونت بر زنان نامگذاری کرد.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=52956

فراخوان جلسه ماهیانه کمیته زنان ۲۶ نوامبر ۲۰۲۲

کمیته دفاع ازحقوق زنان برگزار میکند

از شما فعالین حقوق بشر، آگاهان و همکاران گرامی دعوت می‌شودتا ما را در این جلسه ی سخنرانی همراهی فرمائید

سخنرانی، پرسش و پاسخ، بحث و گفتگو

سخنرانان و موضوع سخنرانی:

 

کوثر ولی زاده :

گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق زنان درآبان ماه ۱۴۰۱

فهیمه تیموری :

بررسی کنوانسیون  رفع تبعیض زنان

و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

فرشیده پورآذران:

امنیت جامعه زنان ایران

سپیده عشقی  :

زن ایرانی، خبرنگاری و روزنامه نگاری

شراره مهبودی:

آیا با حجاب اختیاری اعتراضات متوقف خواهد شد

    تبادل نظر، پرسش و پاسخ در پایان هر بخش

بحث آزاد:             

       زنان در انقلاب پیش رو

 

در پایان پیش بینی و برنامه ریزی فعالیت های ماه آینده

 

زمان : شنبه  تاریخ ۲۶   نوامبر  ۲۰۲۲  ساعت ۱۹   بوقت اروپای مرکزی

مکان:۱. فضای مجازی زووم

https://ift.tt/SH87XNs

۲ . فضای مجازی یوتیوب

https://youtube.com/channel/UCjDITs1AOEBapWS2enW92Ug

۳ . اپلیکیشن کانون (پخش مستقیم از تلویزیون)

 

            مسئول جلسه : آیلاراسماعیلی    

            منشی جلسه : لیلا رمضان

            ضبط صدا و تدوین :  سمانه بیرجندی ، سعید پورمند

            ادمینها :زهرا یزدی هاشمی، محمد یوسف احمدی ، حسین طباطبایی

کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

کمیته دفاع از حقوق زنان



source https://zanan.bashariyat.org/?p=52942

۱۴۰۱ آذر ۵, شنبه

علیرضابیگی: بسیج برای مقابله با معترضان از کودکان استفاده کرده است

28.08.14ß1 رویداد۲۴

رویداد۲۴نوشت: با انتشار خبر مرگ مهسا، اعتراضات متعددی در بسیاری از شهر‌های ایران صورت گرفت. با شروع اعتراضات و بازداشت معترضان، یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌ها و نگرانی‌های خانواده‌ها، عدم اطلاع از مکان فرزندان بازداشتی خود است. همچنین این موضوع که چه نهادی با تخلفات احتمالی نیروهای امنیتی در جریان اعتراضات برخورد خواهد کرد؟ در همین خصوص و در رابطه با حواشی اعتراضات اخیر با احمد علیرضابیگی نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امور داخلی و شورا‌ها گفت‌وگو کرده‌ایم که مشروح این گفتگو را در ادامه خواهید خواند.

نیروی انتظامی باید ممنون کسانی باشد که فیلم‌ها را در فضای مجازی منتشر می‌کنند

*‌‌ طی چند روز گذشته یک ویدیویی مبنی بر رفتار نیرو‌ی گارد ویژه به یک زن منتشر شد که واکنش‌ها و انتقادات فراوانی در پی داشت. در آن ویدیو مشاهده می‌شود که نیرو‌های گارد ویژه قصد دارند یک زن را سوار موتور کنند. پیگیری این موارد چگونه است؟

بالاخره در مواقع اعتراضات مردم هر اتفاقی امکان دارد رخ بدهد. انسان‌هایی که این وسط در پی امیال شوم خود هستند در هر دو طرف وجود دارند. سازمان نیروی انتظامی به‌عنوان یک تشکیلات عظیم که تامین امنیت را دنبال می‌کند و مردم باید احساس امنیت را از آن‌ها دریافت کنند، بیش از ارگان‌های دیگر باید به این موضوع واکنش نشان دهد و نتیجه پیگیری را به مردم اعلام کند تا همه به این نقطه برسند که ساحت نیروی انتظامی از این افراد مبراست.

بنابراین باید نظارت بر نیروی انتظامی دقیق‌تر و حساس‌تر باشد، به این دلیل که شرایط امروز جامعه و وسعت تکنولوژی ارتباطات به مردم این امکان را می‌دهد که همه اقدامات مقامات را رصد کنند. نیروی انتظامی باید از انتشار این قبیل ویدیو‌ها استقبال کند؛ باید نیروی انتظامی ممنون کسانی باشد که این فیلم‌ها را در فضای مجازی منتشر می‌کنند.

اتهام تشویش اذهان عمومی، نخ‌نما شده است

*‌ البته بیانیه‌ای منتشر شد که در آن نشردهندگان فیلم معاند توصیف شدند.

وسعت تکنولوژی ارتباطات با هرگونه محدودیت و جبراندیشی در تعارض است که این یک واقعیت است. اگر همین تکنولوژی در ارتباطات نبود، پلیس نمی‌توانست بسیاری از پرونده‌ها را به نتیجه برساند.

تعدی و قانون‌شکنی حتی توسط مقامات خیلی سریع در فضای مجازی منتشر می‌شود و همین سبب خودکنترلی بیشتر مسئولان می‌شود. این اظهارنظر‌ها که انتشار چنین ویدیو‌هایی سبب تشویش اذهان عمومی و تضعیف پلیس خواهد شد، اظهارات نخ‌نما شده‌ای است که تاثیری بر مردم ندارد. ما باید از قوانین و مقررات موجود تبعیت کنیم و تلاش کنیم خطایی رخ ندهد و مقامات دولتی از شرایط خود سوءاستفاده نکنند.

دو هفته است درخواست بازدید از محل نگهداری بازداشت شدگان را داریم اما نمی‌گذارند

*‌ این روزر‌ها برخی خانواده بازداشت‌شدگان اعتراضات، انتقاداتی به نحوه پاسخگویی نهادهای نظامی و امنیتی یا قضایی داشتند. چرا چنین اتفاقی می‌افتد؟

این جزو حقوق بازداشت‌شده‌هاست که ضابطان و ماموران، خانواده‌های بازداشت‌شده را در جریان پرونده‌شان بگذارند. متاسفانه در این خصوص هم بی‌سروسامانی فراوانی دیده می‌شود. ما به عنوان نمایندگان مردم به ویژه اعضای کمیسیون امور داخلی مجلس شورای اسلامی بیش از دو هفته است که درخواست بازدید از بازداشتگاه‌ها و محل نگهداری معترضان بازداشت‌شده را داشته‌ایم. خودم هم شخصا ۱۴ روز است که مکررا درخواست می‌دهم، اما متاسفانه به درخواست من توجهی نکردند.

کمیسیون شوراها گرفتار ملاحظات شده است/ برای کمیسیون امنیت ملی متاسفم

البته این ایراد به کمیسیون امور داخلی مجلس است که متاسفانه گرفتار یکسری ملاحضاتی شده که این ملاحضات باعث ضایع شدن حقوق مردم و اختیارات نمایندگان شده است. مردم از ما انتظار دارند به آن‌ها امنیت خاطر دهیم که بازداشت‌شدگان از حقوق اولیه خود برخوردار هستند. این هم برای خاطرجمعی مردم خوب است و هم بالاخره دستگاه‌های مسئول به‌ویژه ضابطان بدانند که از جانب خانه ملت کنترل می‌شوند و بر آن‌ها نظارت می‌کنیم. بنده برای کمیسیون امنیت ملی و امور داخلی متاسف هستم که نه تنها در این مورد، بلکه در سایر موارد از انجام وظایف قانونی خود عاجز و ناتوان‌اند.

*‌ در بخشی از صحبت‌هایتان اشاره کردید که در این دو هفته پیگیر حقوق بازداشت‌شده‌ها بودید؛ در این مدت اخباری از بازداشت دانش‌آموزان منتشر شده که وزیر آموزش و پرورش هم آن را تایید کرد. شما آماری از دانش‌آموزان بازداشتی دارید؟ این دانش‌آموزان در چه شرایطی هستند؟

بله، متاسفانه من هم این قضیه را تایید می‌کنم. ما خودمان هم به عنوان نماینده مجلس نه تنها از وضعیت دانش‌آموز‌ها بلکه سایر بازداشت‌شده‌ها بی‌اطلاع هستیم. من عضو کمیسیون امور داخلی کشور هستم و پیگیری این موارد جزو وظایف بنده است، اما متاسفانه ما هم هیچ خبری نداریم. متاسفانه در خصوص پیگیری وضعیت بازداشت‌شده‌های اعتراضات اخیر، نه از جانب مجلس و نه قوه قضاییه هم همراهی‌ای با ما صورت نپذیرفته است.

ممکن است بسیج برای مقابله با معترضان از کودکان استفاده کند

*‌ یکسری گزارش‌ها و تصاویر در فضای مجازی دست به دست شده؛ مبنی بر حضور افرادی با سن پایین در میان نیرو‌های گارد ویژه. نظر شما در این باره چیست؟

کودکانی که برای مقابله با معترضان به خیابان آورده شده‌اند، قطعا نمی‌توانند جزو نیرو‌های یگان ویژه باشند.

*‌ اما برخی باتوم دستشان بود! یا تصاویری منتشر شد که افرادی با سن پایین لباس نظامی پوشیده بودند؛ آنهم با کفش کتانی!

ممکن است بسیج، کودکان را به خیابان آورده باشند؛ چون آن‌ها تابع قوانین و مقررات سازمانی یگان ویژه نیستند.

*‌ مگر قوانین آنها جدای از قوانین جمهوری اسلامی است؟

این یک بحث جداست که باید در یک زمان دیگر به آن بپردازیم. در طول انقلاب اسلامی، شاکله اصلی بسیج، دانش‌آموزان بودند و بیشترین شهدا را هم از همین قشر داشتیم. موضوع بسیج موضوع متفاوتی‌ست که با شاکله یگان ویژه کاملا متفاوت است.

کسانی که کودکان را به خیابان می‌آوردند، نگاهشان به ماجرا مثل زمان جنگ ایران و عراق است

*‌ اما این توجیه کننده نیست و هنوز جواب سوالم را نگرفته‌ام.

اگر اینگونه بخواهید تحلیل کنید، شما باید شهید فهمیده را هم زیر سوال ببرید. مگر شهید فهمیده بیشتر از ۱۳ سال سن داشت؟

*‌ بحث شهید فهمیده و جنگ با دشمن خارجی با سرکوب اعتراضات داخلی یکی است؟

کسانی‌که این کودکان را برای مقابله با معترضان به خیابان می‌آوردند، نگاهی همچون زمان جنگ با صدام و در مخاطره بودن کشور دارند و به همین دلیل از آن‌ها استفاده می‌کنند.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=45987

بیانیه سوم فعالان ادبیات کودک درباره کودکان کشته‌شده در جریان قیام علیه جمهوری اسلامی

01.09.1401 ایران اینترنشنال

جمعی از فعالان ادبیات و هنر کودکان و نوجوانان، با صدور بیانیه‌ای با عنوان «صدای آزادی، صدای وطن و صدای ایران» به مناسبت روز جهانی کودک، به قتل و بازداشت کودکان و نوجوانان در جریان خیزش انقلابی شهروندان در ایران علیه جمهوری اسلامی اعتراض کردند.

این سومین بیانیه فعالان ادبیات و هنر کودک و نوجوان در واکنش به اعتراضات سراسری و بازداشت و قتل کودکان و نوجوانان از سوی نیروهای سرکوب‌گر است.

نویسندگان بیانیه خود را «صدای تمام بازداشت‌شدگان و زندانیان و کشتگان و آزادی‌خواهان و صدای کودکان و نوجوانان بی‌رحمانه کشته و بازداشت شده در خیابان» خوانده‌اند؛ کودکانی که «تنها سهم خود را از زندگی طلب می‌کردند».

در این بیانیه همچنین آمده است: «من، صدای کودکانم. صدای کودکان در بند و در خاک. اکنون می‌خواهم شعله امید را در شما که مرا می‌شنوید، روشن کنم و بگویم از این شعله، خاکستری پدید می‌آید که پرنده‌ای سبز و سپید و سرخ است، با بال‌های آزاد، سربند امید بر سر، برق شادی در چشمان و شاخه‌ صلح بر منقار …. بر اهریمن فریبکار و دژخیم نهیب بزنیم که دست از گلوی آزادی و زندگی بردارد، زندگی را از کودکان نگیرد و کودکان را فورا از بند آزاد کند.»

این بیانیه از زبان تعدادی از کودکان کشته شده در جریان اعتراضات سراسری، به آرزوهای بر باد رفته این کودکان اشاره کرده است.

آغازگر این متن «به نام خداوند رنگین‌کمان»، جمله معروف کیان پیرفلک است؛ کودک ۹ ساله‌ای که در ایذه خوزستان با شلیک مستقیم نیروهای سرکوب‌گر کشته شد.

نویسندگان بیانیه از زبان او نوشته‌اند: «من کیان‌ام … می‌خواستم مخترع شوم. یک قایق هم ساخته‌ام که همه‌ آن را دیده‌اید. با پدر و مادرم به گردش رفته بودیم که به ما حمله و به قلبم شلیک کردند. سرد است … مرا لای قالب‌های یخ گذاشتند تا قاتلان قصه‌ام را ندزدند.»

نقل قول دیگر این بیانیه از جانب مونا نقیب، کودک هشت ساله سراوانی است: «در راه مدرسه تیر خوردم، دلم می‌خواست دکتر بشوم، به مردم شهرم کمک کنم و پدر و مادرم را خوشحال کنم …»

اسامی امضاکنندگان بیانیه سوم فعالان ادب و هنر کودک و نوجوان

در این بیانیه از زبان تعدادی دیگر از کودکان و نوجوانان کشته‌شده هم آرزوهایشان تصویر شده است:

– من ستاره هستم، ستاره‌ تاجیک، بچه‌ افغانستان. تهران وطن دوم من بود. پیش از مردنم در خیابان، ۱۷ سال داشتم.

– من اسرا هستم. اسرا پناهی، دختر اردبیل. نمی‌دانید چه‌ آرزوها که نداشتم. یک‌بار یکی از معلم‌‌هایم به من گفت تو آدم معروفی خواهی شد، با این چشم‌های درخشان و امیدوارت.

– من زکریا خیال هستم. معلمم می‌گفت نام قشنگی دارم. اهل پیرانشهرم و ۱۶ ساله. هنوز هم مادرم برایم لالایی می‌خواند.

– من امیرحسین بساطی هستم، ۱۵ ساله و بچه کرمانشاه. بچه‌محل‌ها می‌گفتند آدم بامعرفتی هستم. برای همین تنهایشان نگذاشتم و با آن‌ها به خیابان رفتم اما دو روز قبل از شروع مدرسه، در خیابان مدرس کرمانشاه، از پشت سر تیر خوردم. درست مثل نیکا، پدر و مادرم چند روز از من خبری نداشتند.

– من یاسر شاهو زهی هستم، ۱۶ ساله، بچه‌ زاهدان. با پدرم به نماز جمعه رفته بودیم که یک‌دفعه صدای انفجار و شلیک گلوله بلند شد. فرار کردیم اما تک‌تیراندازها مرا زدند. آن روز خیلی‌ بچه‌های دیگر هم مثل من جانشان را از دست دادند.

در ادامه بیانیه، نام تعدادی دیگر از کودکان کشته‌شده در جمعه خونین زاهدان ذکر شده است: «دانیال شه‌بخش، ۱۱ ساله؛ محمد امین گمشادزهی، ۱۷ ساله؛ سدیس کشانی، ۱۴ ساله؛ سامر هاشم زهی، ۱۶ ساله؛ امید صفر زهی، ۱۷ ساله؛ متین قنبر زهی، ۱۸ ساله؛ علی براهویی، ۱۴ ساله؛ امید سارایی، ۱۳ ساله؛ محمد رخشانی، ۱۲ ساله …»

نویسندگان این بیانیه، همچنین یادی از آرزوها و شیوه مرگ سارینا اسماعیل‌زاده و نیکا شاکرمی کرده‌اند.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=45984

۱۴۰۱ آذر ۴, جمعه

عاملان قتل کودک ۶ ساله در شهرری توسط کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی دستگیر شدند

02.09.1401 شهرخبر

یکشنبه یکم آبان‌ ماه جاری، ماموران پلیس با در دست داشتن حکم قضایی برای دستگیری یک فروشنده مواد مخدر، وارد خانه‌ای در شهرک علائین شهرری شدند و پس از اینکه متوجه شدند فروشنده مواد مخدر قبل از رسیدن آنها پا به فرار گذاشته است، محل مورد نظر را هدف بازرسی قرار دادند.

تیم پلیسی در جریان بازرسی از خانه مورد نظر، با یخچال سفید رنگی مواجه شدند که درب آن با چسب بسته شده بود! ماموران پلیس درب این یخچال را باز کردند و لحظه‌ای بعد با جسد دختر 6 ساله‌ که در یک پتو پیچیده شده مواجه شدند.

خیلی زود این حادثه به اداره دهم پلیس آگاهی گزارش داده شد و به‌دنبال اعلام این خبر، تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی خانه موردنظر شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به محض حضور در خانه مورد نظر با جسد دختر 6 ساله‌ای مواجه شدند که براثر خفگی به قتل رسیده بود؛ همچنین در ادامه تحقیقات مشخص شد از زمان فوت این دختر یک هفته تا 10 روز گذشته است.

از سوی دیگر بررسی‌ها نشان داد، مرد جوانی که در خانه حضور داشته، هنگامی که متوجه حضور ماموران پلیس شده است به سمت پشت‌بام رفته و از آنجا به مکان نامعلومی متواری شده است.

دستگیری عاملان این جنایت هولناک

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در گام نخست، با اقدامات اطلاعاتی، هویت متهم فراری و مادر این کودک خردسال را شناسایی و پس از کشف این سرنخ مهم با تحقیقات گسترده مخفیگاه متهمان را نیز شناسایی کردند.

کارآگاهان پس از دریافت این اطلاعات مهم،  راهی مخفیگاه متهمان شدند و آنها را در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر کردند.

متهمان برای کشف جرائم احتمالی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند و تحقیقات همچنان ادامه دارد.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=45974

نرگس محمدی: از کشتار زنان به کشتار کودکان رسیده‌اند

02.09.1401 ایران وایر

نرگس محمدی، فعال حقوق بشری که در زندان قرچک به سر می‌برد، طی نامه‌ای سرگشاده خطاب به رئیس شورای حقوق بشر سازمان ملل، از سرکوب و کشتار و نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی انتقاد کرد.

نرگس محمدی فعال حقوق بشری که در حال حاضر در زندان قرچک به سر می‌برد با انتشار نامه‌ای خطاب به ریاست شورای حقوق بشر سازمان ملل نوشت:« مردم ایران دموکراسی و آزادی می خواهند و رابطه نرمال و طبیعی با جهان برای توسعه ایران، این شایستگی را هم دارند اما نظام استبداد دینی این حق را از مردم وطنم با سرکوب و کشتار مانع می‌شود.»

محمدی با تاکید بر اینکه زندان‌های  جمهوری اسلامی «مملو از زندانی است»‌، تاکید کرد:«هرروز در خیابان ها جوانان شجاع و بیگناه کشته می شود از کشتار زنان به کشتار کودکان هم رسیده‌اند اما مقاوم مردم ادامه دارد.»

سخنگوی سابق« کانون مدافعان حقوق بشر» با اشاره به نقض حقوق بشر به شکل‌های مختلف در جمهوری اسلامی نوشت: «به سرکوب‌های سال‌های گذشته اشاره نمی‌کنم چرا که خودش پرونده‌های جداگانه می‌خواهد.از امروز می‌گویم، از کشتار زنان می‌گویم،  و می‌گویم که می‌کشند و بعد می‌گویند خودکشی کرد مانند بهناز افشار و بسیاری دیگر، کودک می‌کشند و می‌گویند ما نکشتیم بعد مادر را هم تهدید می کنند تا سکوت کند بله از کشتن کیان در ایذه می‌گویم.»

محمدی با اشاره به «لشکرکشی» جمهوری اسلامی به کردستان می‌نویسد: « افراد را دستگیر می‌کنند ساعت‌ها شکنجه می‌کنند تا علیه ظلم حکومت به خیابان نیایند. از خانواده در ازای آزادی فرزند شکنجه‌شده به بهانه خسارت زدن به اموال عمومی اخاذی می‌کنند.»

اشاره نرگس محمدی به مبالغ سنگینی است که جمهوری اسلامی در ازای پس دادن جنازه عزیزان مردم از آن‌ها طلب می‌کند.

 این فعال حقوق بشر اینکه سازمان ملل در حال «مستند کردن سرکوب و کشتار» جمهوری اسلامی است را «موجب دلگرمی مردم مبارزه برای رسیدن به دموکراسی و زندگی نرمال» دانست.

محمدی در پایان تاکید کرد: «به عنوان فعال حقوق بشر آرزومندم که این مستند سازی و نظارت دائمی شورای مزبور بر رفتار حکومت بتواند رعایت حقوق بشر را در مناسبات دولت ها در جای بهتری بنشاند.»

اشاره خانم محمدی به مستندسازی نظر به تلاش‌ نهادهایی حقوق بشری از جمله سازمان «عفو بین‌المل» دارد که در حال ثبت کردن  و واکنش نشان دادن به جنایت حقوق بشری جمهوری اسلامی- به خصوص جنایات رخ داده در واکنش به اعتراضات سراسری مردم ایران- در دو ماه گذشته است.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=45971

دختری که جسدش در یخچال پیدا شد | روایت عجیب متهمان در پرونده قتل باران

همشهری آنلاین

مرگ کودک - قتل کودک

به گزارش همشهری آنلاین، سی‌ام مهرماه امسال، مأموران پلیس زمانی که برای دستگیری یک مواد فروش وارد خانه‌ای در شهرری شدند، با یخچالی روبه‌رو شدند که دورتا دور آن چسب زده شده بود. آنها تصور می‌کردند داخل یخچال موادمخدر جاسازی شده است اما وقتی در آن را باز کردند ناباورانه با جسد دختربچه‌ای حدودا ۶ساله مواجه شدند. دور جسد نایلون و پتویی پیچیده شده و با تحقیقات انجام شده معلوم شد که حدود ۲هفته از مرگ وی می‌گذرد.

هر چند داخل خانه کسی حضور نداشت اما در تحقیق از همسایه‌ها معلوم شد که مرد مواد فروشی که در آنجا زندگی می‌کند، از حدود ۲ماه قبل زن جوانی را به همراه دختر ۶ساله‌اش به نام باران به خانه خود آورده و با آنها زندگی می‌کرد. جسد کشف شده در یخچال متعلق به باران کوچولو بود اما عجیب اینکه مادر باران نیز همراه با مرد موادفروش ناپدید شده بود.

کارآگاهان اداره دهم آگاهی تهران در ادامه بررسی‌ها متوجه شدند که ‌مرد قاچاقچی پیش از این به اتهام خرید و فروش موادمخدر و سرقت بازداشت شده و به زندان افتاده بود. به این ترتیب پرونده وی از بایگانی بیرون کشیده شد و تحقیقات برای دستگیری این مرد و مادر باران که بی‌شک اسرار قتل باران را می‌دانستند ادامه یافت. فرار متهمان پرونده زمان زیادی طول نکشید و آنها صبح چهارشنبه وقتی به خانه قدیمی بازگشته بودند تا سر و گوشی آب بدهند، دستگیر شدند.

متهمان اما قتل باران را انکار کردند و مرد قاچاقچی گفت: من از چند روز قبل متوجه شدم که پلیس مبارزه با موادمخدر قرار است به خانه‌ام آمده و دستگیرم کند. آنطور که متوجه شده بودم فعالیتم لو رفته و مأموران فهمیده بودند که من در خانه‌ام مواد نگه می‌دارم و فروشنده هستم. به همین دلیل تصمیم گرفتم پیش دستی کنم و به همراه مادر باران که از مدت‌ها قبل با هم زندگی می‌کردیم از خانه فرار کنیم تا دست پلیس به ما نرسد. به همین دلیل باران را در خانه جا گذاشتیم و اطلاعی نداریم که او چطور کشته شده است.
وی ادامه داد: حدسم این است که رقبای من، قدم در خانه‌ام گذاشته و جان باران را گرفته‌اند تا از من انتقام بگیرند. آنها بودند که مرا به پلیس لو دادند تا مرا از سر راهشان بردارند.

هرچند مرد قاچاقچی چنین ادعای عجیبی را مطرح کرد اما مادر باران کوچولو در بازجویی‌ها مدعی شد که خودش جان دخترش را گرفته است. این زن گفت: پس از جدایی از شوهرم، مدت‌ها بود که به‌شدت دچار مشکلات مختلف شده بودم و باران هم مدام بهانه می‌گرفت. روز حادثه درحالی‌که قرص خورده بودم دخترم شروع کرد به بهانه گیری. کنترلم را از دست دادم و اصلا نمی‌دانم چه شد که او را خفه کردم.

وی ادامه داد: بعد از قتل، با همدستی مرد موادفروش جسدش را در یخچال خانه جاسازی کردیم تا در فرصتی مناسب بتوانیم آن را از خانه خارج کنیم اما نتوانستیم و فراری شدیم. در این مدت خانه‌ای در اطراف شهرری اجاره کرده و با هم زندگی می‌کردیم. روز حادثه هم برای اینکه به خانه سر بزنیم به آنجا برگشتیم که پلیس دستگیرمان کرد.

این زن در حالی این ادعا را مطرح کرده که مأموران در بررسی کیف متهمان، دفترچه خاطراتی پیدا کردند که متعلق به مادر باران کوچولو بود. او برخی از وقایع زندگی‌اش را در آن نوشته بود. زن جوان در یکی از صفحات دفترچه نوشته بود که مرد موادفروش باران را کشته است. هم‌اکنون این دو متهم با قرار قانونی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته‌اند و تحقیقات از آنها برای حل معمای این جنایت دردناک ادامه دارد.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=52928

نسرین جوادی علیرغم عدم بهبودی کامل از بیمارستان طالقانی به زندان اوین بازگردانده شد

اینترنشنال

اتحادیه آزاد کارگران ایران خبر داد نسرین جوادی، از بازداشت‌شدگان روز جهانی کارگر سال ۹۸، علیرغم عدم بهبودی کامل از بیمارستان طالقانی به زندان اوین بازگردانده شده و افزود جان این فعال ۶۵ ساله در خطر است



source https://zanan.bashariyat.org/?p=52926

۱۴۰۱ آذر ۳, پنجشنبه

لیست جدید کتابهای منتشر شده در کتابخانه اینترنتی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران – نوامبر ۲۰۲۲

۱. رسانه‌های همگانی به مثابه شاخه‌ی چهارم دولت

نویسنده: علی صدارت، بکار گیری انواع رسانه ها و دست درازی به افکار عمومی توسط آنها و انواع دروغها و ضداطلاعات و سوءاطلاعات را به مردم باوراندن، و…. و در یک کلام مغزشویی مردم، جنگ روانی نامیده میشود. جنگی که «مادر همه‌ی جنگها» است. جنگی که قدرتها بدون مدیریت آن، هیچ یک از انواع دیگر جنگ‌ها را نمیتوانند شروع کنند و ادامه دهند. با جنگ روانی است که رژیم ولایت مطلقه، توانسته است به مدت چهار دهه در ایران، مردم ایران را منفعل و بی عمل نگاه دارد که بتواند بر آنها سلطه داشته باشد. با جنگ روانی است که رژیم توانسته است گروهی از مردم را، نادانسته و ناخواسته، به عوامل استمرار و بقای استبداد مبدل گرداند. تا جایی که بعضی از مردم با پای خود به حوزههای رای گیری می روند و با دست خود به این رژیم مشروعیت می دهند، تا باز هم بر سر کار بماند و به تجاوزها به حقوق آنها، ادامه دهد!

۲. طاهره قره‌العین

نوشته حسام نقبائی، فاطمه زرین‌تاج برغانی، ملقب به ام سلمه، که سید کاظم رشتی او را لقب قره‌العین و سید باب او را لقب طاهره دادند، در سال ۱۲۳۱/۱۸۱۴ در خانواده‌ای از علمای سرشناس شهر قزوین متولد شد. پدرش، ملا محمدصالح با دو برادر خود در اصل از دهکده برغان در بخش ساوجبلاغ واقع در شرق قزوین بودند. اینان در اولین دهه قرن نوزدهم به قزوین آمدند و چندی بعد دو برادر بزرگتر به قم، اصفهان و سپس به عتبات رفتند و در آنجا زیر نظر مدرسین مشهور مکتب اصولی به تحصیل پرداخته و اجازه اجتهاد گرفتند. پس از بازگشت به قزوین، محمدتقی و محمد صالح هر دو بزودی به عنوان مجتهدین طراز اول مورد قبول قرار گرفته، ثروتی کلان اندوختند و توانستند سیطره مذهبی خود را بر بعضی از محلات شهر مستقر سازند. در سالهای اولیه قرن نوزدهم، قزوین مرکز شکوفایی تجارت بین شمال و جنوب بود. برادران برغانی از این موقعیّت تجاری بهره فراوان بردند و بطور مکرر نیز مورد التفات دربار قرار گرفتند.

۳. زنی آرایش روزگار، در حالات شعری طاهره قره‌العین

نوشته: رضا فرخ فال، فاطمه(طاهره) و خواهر کوچکترش، مرضیه، در محیطی شدیدا مذهبی ولی متنعم و مرفه پرورش یافتند. فاطمه در آغاز سنین جوانی توانست به خاطر استعداد فوق‌العاده، اعجوبه‌ای در علم و به خاطر عدم مخالفت پدرش در ادامه تحصیلات او، به مراحل والای تحصیلات برسد، که این امر در آن دوران برای یک زن کاملا بی‌سابقه بود. وی تحت نظر پدر و مادر و عموهایش، تحصیلات ابتدایی خود را در مقدمات، فقه، و ادبیات تکمیل نمود و به‌طوری که نقل شده از بسیاری از شاگردان پدرش پیشی گرفت. فاطمه علیرغم ذوق و استعداد سرشار ادبی و قریحه شاعرانه‌اش، نتوانست از قید فشارهای خانوادگی رهایی یابد. فشارهایی که او را در سن چهارده سالگی، شاید برخلاف میلش، مجبور به ازدواج با پسر عمویش ملامحمد برغانی، پسر ملا محمدتقی، که بعدا امام جمعه قزوین شد، نمود. اندکی پس از ازدواج در سال ۱۲۴۴/۱۸۲۸، فاطمه و همسرش قزوین را به مقصد عتبات ترک گفتند تا ملا محمد بتواند تحصیلات خود را در مجلس درس ملا محمدباقر قزوینی، از علمای معروف مکتب اصولی، ادامه دهد. این زن و شوهر نزدیک به سیزده سال ساکن کربلا بودند. بعدها فاطمه از طریق پسرخاله خود، ملا جواد ولیانی با نمونه‌هایی از آثار احسائی و تعالیم شیخیه آشنا شد، و در حلقه درس پیروان سید کاظم رشتی نیز حضور یافت.

۴. حقوق زنان از آغاز تا امروز

نوشته: نای. بن سعدون، ترجمه گیتی خورسند، مولف در این کتاب با اشاره به تاریخ زندگی زنان از یونان و روم باستان تا زمان حاضر بر آن است تحول و پیشرفت زنان را در دسترسی به حقوق‌شان بازگو نماید. در طول هزاران سال زن جایگاهی بی ثبات در تاریخ داشته است. از زمان حوا تا ملکه سبا، از دوران بروندا تا ژاندارک و از کریستین دو پیزان تا کلت، در تمامی عرصه های خلاقیت های ادبی و هنری، اندیشۀ فلسفی، علوم یا فعالیت های سیاسی کمتر زنی توانسته است در طول قرن ها به اوج شهرت دست یابد. در جهان تعداد زنان با مردان تقریبا مساوی است و گاهی هم کمی بیشتر. یا وجود این عزت و شهرت تقریبا همیشه در تیول مردان بوده است. ژان رستان در کتابش انسان می نویسد: ماده دیگر کاملا ماده نیست و نر هم کاملا نر نیست، فقط ماده بیشتر خاصیت زنانگی دارد و نر بیشتر ماهیت مردانگی. مع هذا، واقعیت زن بودن سبب محدودیت حقوق و آزادیهایی شده است که به بازی گرفته شد. در سال ۱۸۶۲ آبراهام لینکن در دومین پیام سالانه خود به کنگرۀ آمریکا تاکید کرد که «ما اعطای آزادی به بردگان آزادی انسان های آزاد را تضمین کرده ایم.» پیروزی آزادی و شناخت و احترام به حقوق افراد، هیچ یک بدون دردسر نیست: غلبه بر استبداد همواره مبارزه را می طلبد. انقلابهای جهان به بهای جان انسان های بی شماری تمام شده است که برای دست یازی به آزادی به پا خواسته اند. در این میان مردهای جامعه با کمک و پشتیبانی زنان مبارزه کرده اند…

۵. علل ضعف تاریخی بورژوازی ایران

نوشته علی اکبر اکبری، سرمایه در محیط آزاد و امن بکار می افتد و صاحب سرمایه در صورتی سرمایه اش را در تولید و بازرگانی و صرافی بکار می اندازد که آزادی انتخاب و عمل داشته باشد. آزادی برای سرمایه گذاری، آزادی برای هر کالایی که مایل است تولید کند و به اقتضای تقاضای بازار قیمت گذاری کند و در هر کجا که سود بیشتری بدست می آید بفروشد. صاحب سرمایه می خواهد به هر کجا که سرمایه بازدهی بیشتری دارد سرمایه اش را انتقال دهد و کسی مانع کار و کسبش نشود و ایجاد ناراحتی و مزاحمت ننماید.

۶. بیچارگان

نویسنده: فیودور داستایفسکی، رمانی کوتاه در قالب مکاتبه، در زمستان ۱۸۴۴ تا ۴۵ نوشته و بازنویسی شد. در ماه مه داستایفسکی نسخه دستنویس رمان را به گریگاروویچ به امانت داد. گریگاروویچ دستنویس را نزد دوستش نکراسوف برد. هر دو باهم شروع به خواندن دستنویس کردند و سپیده‌دم آن را به پایان رساندند و ساعت ۴ صبح رفتند داستایفسکی را بیدار کردند و برای شاهکاری که آفریده بود به او تبریک گفتند. نکراسوف ان را با این خبر که «گوگول تازه‌ای ظهور کرده است» نزد بلینسکی برد و آن منتقد مشهور پس از لحظه‌ای تردید بر حکم نکراسوف مهر تایید زد. روز بعد بلینسکی با دیدار داستایفسکی فریاد زد: «جوان، هیچ می‌دانی چه نوشته‌ای؟… تو با بیست‌سال سن ممکن نیست خودت بدانی.» داستایفسکی سی‌سال بعد این صحنه را «شگفت‌انگیزترین لحظه حیاتش» خواند.

۷. هنر همیشه بر حق بودن

نوشته ی آرتور شوپنهاور است که نخستین بار در سال ۱۸۳۱ انتشار یافت. این کتاب جالب توجه، رساله ای گزنده و کنایه آمیز است که با نثر منحصر به فرد و تأثیرگذار شوپنهاور، بدون تردید در خاطر مخاطبین ثبت خواهد شد. شوپنهاور در این اثر، 38 روش را برای پیروز شدن بر رقیب در مناظرات و گفت و گوهای مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. این اندیشمند آلمانی برجسته، کتاب حاضر را با این ایده آغاز می کند که فیلسوفان به شکلی گسترده بر نقش منطق در گفت و گوها تمرکز کرده اند اما توجهی به هنر تاریک تر دیالکتیک (به خصوص پس از امانوئل کانت)، یعنی مجادله نداشته اند. شوپنهاور در این کتاب به مخاطبین نشان می دهد که چگونه می توانید کاری کنید که در گفت و گوها، همیشه حق را به شما بدهند. بیست‌و‌دو فصل دارد که شامل سی‌وهشت ترفند برای فارغ شدن بر رقیب در مجادلات لفظی است. شوپنهاور علاوه بر راه‌کارها، مثال و چگونگی به کارگیری روش‌ها را هم به‌طور خلاصه به خواننده می‌آموزد. از جمله ترفند‌هایی که شوپنهاور به‌طور کنایه‌آمیز در این جستار ارائه می‌کند، عبارتند از: «دستت را رو نکن»، «با سوال پیچ کردن اقرار بگیر»، «سوال های انحرافی مطرح کن»، «به رغم شکست، مدعی پیروزی شو»،«حرفش را قطع کن، توی حرفش بدو، بحث را منحرف کن»، «با استدلالی به بدی استدلال خودش با او مقابله کن»، «او را وادار به اغراق کن»، «اراده از عقل و هوش موثرتر است»، «به بحث جنبه شخصی بده، توهین و بددهنی کن»

۸. خنیاگری در خون، در شناخت و بزرگداشت فریدون فرخزاد

نویسنده: میرزا آقا عسگری میتوان فریدون فرخزاد را با ویکتور خارا شاعر مردمگرا و انقلابی شیلی مقایسه کرد. شاید این قیاس ذهن آنانی را که مرغ همسایه را غاز می‌دانند و در عین بیگانه‌پرستی، هر چیز خودی را خوار می‌شمارند بیاشوبد. این قیاس می تواند خشم بنیادگرایان چپ نمای ایران را که سوای شاعران انقلابی مردم ایران همچون سعید سلطانپور، خسرو گلسرخی و چند تن دیگر، برای کمتر شاعر و هنرمند دیگری ارزشی درخور قایل اند، برانگیزد. این قیاس می تواند بنیادگرایان و مدعیان دروغین چپ را که ماهیتا مسلمانند و از شاعر و هنرمند قداست و سجایائی مانند امامان و پیغمبران طلبکارند برنجاند. با این همه من نه تنها فرخزاد را با ویکتور خارا می سنجم بل که وی را از جهانی فراتر از خارا می‌دانم، چرا که اگر ویکتور خارا شاعر و آوازخوان بود، فرخزاد، هم شاعر بود، هم آوازخوان، هم شومن بود و هم هنرپیشه. اگر ویکتور خارا خواننده‌ای بود پرخاشگر به حکومت دیکتاتورهای شیلی، فرخزاد خواننده‌ای بود دشمن دیکتاتورهای اسلامی و فراتر از آن، افشاگر دین و خرافات این اصول گرایان ریشو و مرتجع.

۹. چکیده

نویسنده: صادق فرخی قصرعاصمی، من اعتقاد دارم به مجرد اینکه انسان بدنیا می آید حق حیات دارد، بدیهی است که این حقوق ذاتی و اولیه هر انسان است؛ چون می بیند و می شنوند، حق دیدن و شنیدن واقعیت ها را دارد؛ صحبت می کند پس حق نظر دادن و گفتگو دارد؛ فکر می کند، پس حق اندیشیدن و انتخاب رای دارد؛ چون راه می رود حق حرکت دارد، رشد می‌کند، حق تجلی دارد؛ حق فریاد، گریه و اعتراض دارد و… اما متاسفانه صاحبان قدرت برای حفظ منافع خود این حقوق را از انسان‌ها گرفته و با قوانینی که مطابق میل خودشان است آن‌ها را محدود می‌کنند.

۱۰. شاهزاده خانم بابل

نوشته ولتر ترجمه ناصح ناطق، یک داستان فلسفی است که ولتر آن را در سال ۱۷۶۸ به نگارش در آورد. داستان در مورد یک چوپان خوش‌تیپ و ناشناخته به نام آمازان و فرماسانتا، شاهزاده خانم بابل است که عشق و حسادت، او را به مسافرت در جهان وا می‌دارد. ولتر در طی این سفرها با استفاده از استعاره‌ها و صحنه‌های ماجراجویانه، مشکلاتی را که او در بازدید از این مکان ها با آنها مواجه می‌شوند، به تصویر می‌کشد. ولتر در «شاهزاده خانم بابل» مساله سرنوشت و جبر را نیز به میان می‌کشد و در پی حل این معماست که می‌تواند به طرق مختلف به شما کمک کند تا از زندگی خود لذت ببرید. جوانی در آغاز جوانی به قصد یافتن حقیقت به راه می‌افتد، ولی هیچ جا جز گمراهی و تعصب و کوته‌فکری چیزی نمی‌بیند. کشیشان و روحانیان در همه جا زیان مردم را به قیمت سود خود پی می‌گیرند و دین و آیین را پیش می‌کشند. و مردم به بهانه‌های واهی نقشه می‌کشند و خون یکدیگر را می‌ریزند. در «شاهزاده خانم بابل» توجه زیادی به توالی سنوات و قرون و امکان وقوع حوادث در عمر طبیعی یک نفر نشده است، بدین معنی که هر کدام از وقایع این سفرنامه در یک قرن اتفاق افتاده است و قابل مقایسه با کتب تاریخی نیست. این کتاب شامل شش داستان از نوشته های ولتر می‌باشد این کتاب نیز همانند اکثر آثار ولتر نگاهی نقادانه نسبت به روحانیون و کشیشان برجامعه دارد. از میان این شش داستان داستان سفرنامه اسکار مانتادو جالبتر از بقیه بود و کوتاه تر البته ولتر تو آثارش به صورت سطحی به خیلی از نکات اشاره می‌کتد که فهمیدن خیلی از آنها نیازمند یک پیش زمینه و اطلاعات قبلی است. کتاب شامل شش داستان است که عبارتند از: شاهزاده خانم بابل؛ سفرنامه اسکار مانتادو؛ سپید و سیاه؛ گاو سفید؛ ژانو و کولن؛ میکرو مگاس

۱۱. میان گذشته و آینده

نوشته هانا آرنت ترجمه سعید مقدم، این کتاب اولین بار در سال ۱۹۶۱ به انتشار رسید. تحلیل های هوشمندانه هانا آرنت از جهان مدرن که بر اساس درکی عمیق از گذشته به وجود آمده‌اند، مشارکت بزرگی در عرصه فلسفه سیاسی به حساب می آیند. آرنت در کتاب میان گذشته و آینده، به تشریح بحران های پیچیده‌ای می‌پردازد که جامعه مدرن در نتیجه از دست رفتن معنای مفاهیم کلیدی سنتی در دنیای سیاست با آنها رو به رو است؛ مفاهیمی چون عدالت، منطق، مسئولیت، فضیلت و افتخار. آرنت از طریق هشت تمرین کاربردی به ما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانیم دوباره به درکی درست و واقعی از ماهیت اساسی این مفاهیم دست یابیم و همچنین، طرح و برنامه‌ای برای استفاده از آنها در آینده نیز در اختیار داشته باشیم.

۱۲. انقلاب مجارستان، مقاومت مردمی علیه توتالیستاریسم

نوشته هانا آرنت ترجمه کیومرث خواجویها ریشه‌های توتالیتاریسم با ظهور یهودستیزی در اروپای مرکزی و غربی در دهه ۱۸۰۰ آغاز می‌شود و با بررسی امپریالیسم استعماری اروپا از سال ۱۸۸۴ تا آغاز جنگ جهانی اول ادامه می‌یابد. در مورد دو شکل اصلی حکومت توتالیتر در زمان ما – آلمان نازی و روسیه استالینیستی – که به زعم هانا آرنت به رسمیت شناختن دو روی یک سکه بودند، نه مخالفت با فلسفه‌های راست و چپ. وی از این نقطه نظر ، در مورد تکامل طبقات به توده‌ها، نقش تبلیغات در برخورد با جهان غیر توتالیتر ، استفاده از وحشت و ماهیت انزوا و تنهایی به عنوان پیش شرط سلطه کامل بحث می کند. و در فصل چهاردهم کتاب خواستگاه توتالیتاریسم به انقلاب مجارستان می پردازد که در اینجا تحت عنوان «انقلاب مجارستان؛ مقاومت مردمی علیه توتالیتاریسم»، به فارسی ترجمه شده است.

جهت کسب اطلاعات بیشتر از کتب می توانید از سایت کتابخانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران بازدید فرمائید:

https://ift.tt/glTv2t9



source https://zanan.bashariyat.org/?p=52909

۱۴۰۱ آذر ۲, چهارشنبه

تجاوز به دختران و پسران در زندان‌های ایران

ايران امروز

شبکه سی‌ان‌ان پس از یک بررسی دو ماهه، در گزارشی تحقیقی به اعتراضات و بازداشت‌ها در ایران پرداخته و تایید کرده‌ است «پسران و دختران بازداشت‌شده در ایران، مورد «خشونت جنسی» قرار می‌گیرند و در برخی موارد در زندان به آن‌ها «تجاوز» می‌شود.

به گزارش صدای آمریکا، سی‌ان‌ان، با تکیه بر مصاحبه با افراد، گزارش‌ها، مستندات و تصاویری که جمع‌آوری کرده، نوشته است: در یکی از این موارد، تجاوزی که صورت‌گرفته باعث ایجاد جراحتی شدید شده‌است.

در موردی دیگر، تجاوز به یک پسر خردسال ثبت و راستی‌آزمایی شده‌ است. به‌گفته سی‌ان‌ان، دستگاه‌های امنیتی از تجاوز جنسی فیلم‌برداری کرده‌اند.

این‌ گزارش افزوده که دولت ایران درهای کشور را به‌ روی خبرنگاران خارجی بسته‌ است، به‌طور متوالی اینترنت را قطع کرده، صدای مخالفان را با بازداشت‌های دسته‌جمعی سرکوب و با تشدید سرکوب‌ها، به‌شدت ترس را در ایران حاکم کرده‌ است.

یک زن کرد ایرانی که سی‌ان‌ان برای امنیت او از نام «هانا» در موردش استفاده می‌کند، می‌گوید که در حین بازداشت هم شاهد خشونت جنسی بوده و هم متحمل خشونت جنسی شده‌است.

هانا می‌گوید: «دخترانی بودند که مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند و سپس به شهرهای دیگر منتقل شدند. آن‌ها از صحبت در مورد این چیزها می‌ترسند.»

هانا که بیست و چهار ساعت را در بازداشتگاه ارومیه بوده، می‌گوید که درحدود «سی تا چهل زن دیگر» نیز به همراه چند پسر آن‌ جا بوده‌اند.

او می‌گوید این پسرها که میان‌شان ۱۴ و ۱۳ ساله‌ها نیز دیده می‌شد، همگی در جریان اعتراضات بازداشت شده‌ بودند.

به‌گفته هانا، پسرها به‌ شدت ضرب و شتم شدند، اما ضرب و شتم دختران از آن‌ها نیز شدیدتر انجام شد و سپس ماموران جمهوری اسلامی آن‌ها را تحت آزار جنسی قرار دادند.

او تصریح کرده که در آن بازداشتگاه یک «سالن اصلی و اتاق خصوصی بازجویی» وجود داشته‌ است. هانا گفته که یکی از افسران، دختری زیبا را به‌ تنهایی با خود به آن اتاق برده و به او تعرض جنسی کرده‌ است.

سی‌ان‌ان، همچنین به نقل از منابع مطلع که با قربانیان گفت‌وگو کرده‌اند، نوشته که ماموران جمهوری اسلامی از برخی صحنه‌های خشونت جنسی فیلم تهیه کرده و آن را به ابزاری برای باج‌گیری و ساکت کردن معترضان تبدیل کرده‌اند.

این گزارش از جمله به پرونده دختر جوان ۲۰ ساله‌ای به اسم آرمیتا عباسی، ساکن کرج، می‌پردازد که به‌خاطر نوشته‌های اعتراضی خود «علیه جمهوری اسلامی در شبکه‌های اجتماعی» بازداشت شد و دولت ایران در اطلاعیه‌ای مدعی شده که او یکی از «رهبران اغتشاشات» (اعتراضات) بوده و پلیس «۱۰ کوکتل مولوتف» را از آپارتمانش کشف کرده‌ است.

سی‌ان‌ان می‌نویسد که از این اطلاعیه چنین برمی‌آید که قوه قضاییه ایران مجازاتی سخت را برای این دختر ۲۰ ساله در نظر گرفته، اما این اطلاعیه در عین حال با هدف تکذیب مدارک افشاشده‌ای در اینستاگرام بوده که سر و صدا به‌ پا کرده‌ است.

به‌گزارش سی‌ان‌ان، این مدارک شامل «مکالمات میان پزشکان در سرویس پیام خصوصی اینستاگرام» بوده و حاکی از آن است که نیروهای امنیتی ایران خانم عباسی را تحت شکنجه و خشونت جنسی قرار داده‌اند.

طبق مدارکی که از بیمارستان امام علی در کرج درز کرده است، او روز ۲۵ مهر به‌ همراه افسران لباس شخصی به این بیمارستان برده می‌شود در حالی که موهایش تراشیده شده بود و به‌شدت می‌لرزید.

پزشکان در «مکالمه افشا‌شده خود» از وحشتی حرف زده‌اند که با دیدن نشانه‌های تجاوز احساس کرده‌اند.

یک منبع مطلع در «بیمارستان امام علی» در گفت‌وگو با سی‌ان‌ان صحت این مدارک را تایید کرده‌ است. آرمیتا عباسی هم‌اکنون در زندان فردیس نگهداری می‌شود. سی‌ان‌ان می‌نویسد که نتوانسته با او یا اعضای خانواده‌اش صحبت کند.

بیشتر گزارش‌های مربوط به خشونت جنسی که از زمان شروع اعتراضات ناشی از مرگ مهسا امینی توسط سی‌ان‌ان بررسی می‌شود، از غرب کشور است، جایی که بخش‌های وسیعی از منطقه عمدتا کرد هستند.

هم‌زمان با بازداشت گسترده معترضان توسط مقامات، و خاموشی رسانه‌ها،‌ میزان خشونت جنسی نیز توسط حکومت، افزایش یافته‌ است.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=52907

تداوم بازداشت و بلاتکلیفی نیلوفر حامدی و عدم صدور کیفرخواست

ايران امروز

نیلوفر حامدی، روزنامه‌نگار زندانی که در شامگاه چهارشنبه ۳۱ شهریور و در پی بازداشت گسترده روزنامه‌نگاران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، همچنان در بلاتکلیفی بسر می‌برد.

محمدحسین آجرلو، همسر خانم حامدی در گفتگویی با تارنمای امتداد با اعلام این خبر افزود: «به رغم اتمام روند رسیدگی و بازجویی‌ها از همسرم، همچنان خبری از صدور کیفرخواست نیست. شصتمین روز بازداشت همسرم را پشت سر گذاشتیم اما متاسفانه از روز بازداشت تا همین امروز، شاهد اجرای قانون نبودیم. ما انتظار داریم که دستگاه قضایی مستقل عمل کند.»

وی همچنین با اشاره به پایان مراحل بازجویی‌ها افزود: «آخرین اطلاعی که از رسیدگی به پرونده همسرم داریم، این بوده که آخرین جلسه بازجویی نیلوفر، سوم آبان برگزار شده و دهم آبان ماه هم برای دفاع پایانی به شعبه دوم بازپرسی منتقل شده است. با وجود اینکه، دفاع آخر انجام و روند رسیدگی هم به پایان رسیده و بازجویی هم ادامه ندارد، همچنان نه خبری از صدور کیفرخواست است و صدور قرار وثیقه یا هر اقدام قانونی دیگری.»

به گفته آقای آجرلو، وضعیت این روزنامه‌نگار هنوز تغییری نکرده و جز تماس‌های هفتگی، تنها راه ارتباطی دیدارهای یک هفته در میان است که فقط، یک بار میسر شده است.

بر اساس اظهارات همسر خانم حامدی، قرار بازداشت ۳۰ روزه دوم تا پایان آبان‌ماه به اتمام می‌رسد و تمدید قراربازداشت برای بار سوم «عجیب» خواهد بود.

وی همچنین افزود: «امیدواریم کیفرخواست صادر شود و با تعیین قرار وثیقه، شاهد آزادی نیلوفر باشیم.»

نیلوفر حامدی خبرنگار روزنامه شرق از نخستین خبرنگارانی بود که ماجرای بستری شدن و مرگ مشکوک مهسا امینی که در بیمارستان کسری تهران بود را پوشش داد که به موجب آن سه روز بعد در منزل شخصی خود بازداشت شد.

هر چند که تاکنون این خبرنگار پس از دوماه تفهیم اتهام نشده است اما هفتم آبان‌ماه، وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در بیانیه‌ای مشترک نام وی را به همراه دیگر خبرنگار بازداشت شده روزنامه هم‌میهن (الهه محمدی) بعنوان افراد مرتبط با سرویس‌های جاسوسی غربی معرفی کردند که دوره‌های براندازی در برخی کشورها دیده‌اند.

فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران چندی پیش طی بیانیه‌ای، ضمن محکوم کردن اتهامات مطرح شده به خانم‌ها نیلوفر حامدی و الهه محمدی از سوی نهادهای اطلاعاتی حکومت ایران، آن را «تلاشی برای جلوگیری از گزارش رسانه‌ها از تحولات ایران و بخشی از تلاش‌های حکومت ایران برای سرکوب اعتراضات جاری در این کشور» دانست.

این فدراسیون در بیانیه‌های متعدد خواستار آزادی همه روزنامه‌نگاران بازداشت شده از زندان شد.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=52905

سها مرتضایی، فعال صنفی دانشجویی سابق بازداشت شد

شبکه جهانی کلمه

شبکه جهانی کلمه / سها مرتضایی، فعال صنفی دانشجویی سابق و دبیر اسبق شورای صنفی کل دانشگاه تهران، حدود ساعت ۹ صبح دوشنبه ۳۰ آبان هنگام رفتن به محل کار با ضرب‌ و شتم شدید ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد.

در اثر ضربات وارده، وی دچار کبودی‌ها و زخم‌های متعدد در نواحی سر، دست و پا و همچنین باسن و ناحیه‌ی تناسلی شده است. پس از بازداشت وی ابتدا به زندان اوین و سپس به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شده تا به لحاظ ضرب و جرح بررسی شود.

سها مرتضایی پیش از این در سال ۸۸، دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ بازداشت شده بود. همچنین وی با وجود داشتن رتبه ۱۰ دکتری در آزمون دکتری ۹۸، با وجود تحصن و پیگیری‌های مکرر، ستاره‌دار و محروم از تحصیل شد.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=52889

دختران دانش‌آموزی که می‌گویند «این حکومت انتخاب ما نیست»

رادیو فردا

شهربانو ذبیحی، مدیر مدرسه فرزانگان ایران‌دخت ساری

مدرسه فرزانگانِ دخت ایران، پروین در شهر ساری مدرسه شناخته‌شده‌ای است. دختران دانش‌آموز در این مدرسه می‌گویند: «اتفاقاتی که این روزها توی مدرسه‌‌مون افتاد قابل سکوت کردن نبود».

با آنها که حرف می‌زنم ترس‌خورده‌اند. نگران‌اند. با صدای آهسته و با احتیاط حرف می‌زنند انگار که مدیر و مسئولان مدرسه را همان جا پشت در اتاقشان در خانه هم حس کنند.

برای حفظ امنیت‌شان در این گزارشِ رادیوییِ ماجرا، صدای دانش‌آموزان و شاهدان عینی از شهر ساری تغییر داده شده است. روشن است که احساس امنیت نمی‌کنند. مدیر مدرسه پیش‌تر پرونده‌ خیلی از دانش‌آموزان را به وزارت اطلاعات فرستاده. باید مراقب بود.

یکی از دانش‌آموزان شهر ساری که در مدرسه دیگری درس می‌خواند از وضعیت مدرسه‌ راهنمایی فرزانگانِ دخت ایران، پروین هم خبر دارد به رادیو فردا می‌گوید: «به عنوان یکی از محصلین شهر ساری تمام‌قد پشتیبان و حامیِ بچه‌های فرزانگان و تیزهوشان هستم. خانواده‌‌های این بچه‌ها اط فشارهای ذبیحی، مدیر مدرسه بسیار می‌ترسند. دوربین‌هایی کار گذاشته‌اند حتا توی دستشویی‌ها و فکر می‌کنند که با این کار می‌توانند از شعار نوشتنِ دانش‌آموزان جلوگیری کنند ولی دیوارهای دستشویی با این وجود از شعارهای دانش‌آموزان پُر است. دانش‌آموزان را تهدید به تعرض می‌‌کنند، تفتیش بدنی انجام می‌‌دهند و هم خودشان و هم خانواده‌هاشان را تهدید می‌کنند».

دخترانِ دانش‌آموز در ماه‌های اخیر از معترض‌ترین گروه‌های جامعه بوده‌‌اند. آنها مقنعه‌های اجباری را از سر درآورده‌اند و در هوا چرخانده‌اند و به حجابی که از هفت سالگی به جهان کودکی و پس از آن نوجوانی‌شان تحمیل شده «نه» گفته‌اند.

دانش‌آموزان عکس‌های خامنه‌ای و خمینی را که اول کتاب‌های درسی منتشر شده پاره کرده‌اند. در مدرسه شعار نوشته‌اند. عکس‌های رهبر جمهوری اسلامی را از دیوار کلاس‌ها پایین کشیده‌اند و علیه سرکوب سیستماتیکِ مدارس که ممکن نیست بعد از بهمن ۵۷ به مدرسه رفته و با آن نشده باشید اعتراض می‌کنند.

اما سه‌شنبه گذشته در مدرسه‌ دخترانه فرزانگان ساری، اقدام مدیر مدرسه که پیشتر هم پرونده‌ تعدادی از دانش‌آموزان معترض را به وزارت اطلاعات فرستاده بود اعتراضات دانش‌آموزان این مدرسه را وارد مرحله‌ دیگری کرد. پریسا متوسل‌زاده، هنرمند و فعال حقوق زنان از تماس دختران دانش‌آموز می‌گوید: «روز سه‌شنبه هفته گذشته وقتی که مدیر در مدرسه و در خود دستشویی‌ها دوربین وصل کرده بود من یک پیام دایرکت (در اینستاگرام) گرفتم که اصلاً حتی نمی‌دانم کدام دانش‌آموز بود. به من پیام داد که در مدرسه ما چنین اتفاقی افتاده و تو را به خدا صدای ما باش. توضیح می‌داد که در مدرسه‌اش چه اتفاقی افتاده و با وجود دوربین در دستشویی‌ها و چون دستشویی‌ها سقف هم ندارد خیلی وضعیت بدی است و اینها اصلاً از سرویس‌های بهداشتی استفاده نمی‌کنند و حتی بچه‌ها پَدِ ماهانه‌شان را هم نمی‌توانند آنجا عوض کنند».

او می‌گوید حرف‌های دخترها او را به یاد تمام ۱۲ سال سرکوبی انداخت که به عنوان یک دختر دانش‌آموز در مدارس ایران تجربه کرده بود: « این ۱۲ سال سیستم آموزشی که در مدرسه و بعدش دانشگاه و همه چیز مثل یک فیلم چند ثانیه‌ای از جلوی چشمانم رد شد چرا که این اتفاقی که الآن دارد در این مدرسه می‌افتد واقعا یک نمونه کوچکی است از تمام اتفاقاتی که در این سال‌‌ها سیستم آوزشی به عنوان بازوی حکومت بر سر ما آورد و پشت این مسئله هزاران هزار و شاید میلیون‌ها داستانِ بچه‌هاست که نسل به نسل به خاطر این حکومت فاسد و آن آموزش و پرورش فاسدتر از خودشان ما این زخم‌‌ها را با خود کشاندیم. این فقط زخم این بچه‌ها نیست. زخم یک جامعه است. زخم این همه زن است از آن مدارس و سیستم آموزشی».

مدیر مدرسه برای کنترل اعتراض دانش‌آموزان همه جا در مدرسه دوربین‌های نظارتی نصب کرده. با مدرسه تماس می‌گیرم هیچ کس جواب نمی‌دهد. با خانواده‌ها و افراد مطلع تماس می‌گیرم. آنها نگران‌اند.

یک منبع نزدیک به دانش‌آموزان جرئت می‌کند و حرف می‌زند. صدایش را برای گزارش رادیویی تغییر می‌دهم تا بتواند حرف بزند و بگوید: «خانم ذبیحی که این روزها اسمش خیلی شنیده می‌شود مدیر مدرسه فرزانگان ساری است که این اواخر به علت این که در فضای دستشویی دوربین کار گذاشته خیلی مورد انتقاد قرار گرفت. ایشان علاوه بر این که در مدارس اجازه تعویض نوار بهداشتی را به دختران نمی‌داد که این کار خیلی غیربهداشتی است همچنین هر روز کیف‌های بچه ر می‌گشتند و ناخن‌هاشان را چک می‌کردند یا برای گوشی حتا به یک سری از اندام‌های دختران دست می‌زدند تا بتوانند گوشی را پیدا کنند؛ اگر که حس می‌کردند که او گوشی را همراه دارد و آن را پنهان کرده است».

این طور که در بیانیه‌ دانش‌آموزان آمده آنها از وجود دوربین‌ها شکایت می‌کنند. مدیر می‌گوید: «اگر لازم باشد توی لباس زیرتان هم دوربین می‌گذاریم». منبع مطلع توضیح می‌دهد: «بعد از این که دانش‌آموزان اعتراض کردند به آنها گفتند که ما اگر صلاح بدانیم در لباس‌های شما هم دوربین نصب می‌کنیم».

فقط هم اینها نیست. این منبع نزدیک از دیگر رفتارهای سرکوب‌گر و ایدئولوژیک در مدرسه می‌گوید: «مراسمی که برگزار می‌کنند و بچه‌‌ها را مجبور می‌کنند که در آن شرکت کنند یا بچه‌ها را به اردوهایی که برای مثال برای گلزار شهدا و غیره برگزار می‌شود می‌برند و سعی می‌کنند برای جمهوری اسلامی تبلیغ کنند. حتی ما دیده‌‌ایم که این اواخر به خاطر همین شعارنویسی‌هایی که در مدرسه صورت گرفته بود خانم ذبیحی پرونده یک سری از دانش‌آموزان را به سازمان اطلاعات فرستاد».

بچه‌ها در مدرسه دل‌شان پر است. اما چیزهایی که می‌گویند برای من آشناست. ای بسا برای شما هم. انگار دوباره به مدرسه برگشته‌ام. یکی‌شان می‌گوید: «به خاطر یک لاک دست نگذاشت امتحان ترم بدهیم. به خاطر چیزهای الکی ما را دم در نگه می‌داشت. کلاس‌ها را جدا می‌کرد فقط به خاطر این که نتوانیم با دوستان‌مان در یک کلاس باشیم».

با این حال دختران مدرسه خشم خود را به اعتراض بدل کردند. نوشتند: ما تصمیم گرفتیم حرف بزنیم و دنیا را آگاه کنیم». تجربه‌شان را به زبان ساده روایت کردند. بیانیه‌ای نوشتند و از روند اعتراض خود گفتند. نوشتند:«این زندگی از مرگ خیلی بدتره».

با هر کس که فکر می‌کردند ممکن است بتواند صدای آنها را برساند تماس گرفتند. صداشان را پریسا متوسل‌زاده با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود به بقیه رساند. دختران زیادی پیدا شدند؛ شاگردان قبلی همان مدرسه با تجربه‌هایی یکی از دیگری رنج‌بارتر….مبارزه‌ دختران دانش‌آموز اما در نهایت پاسخ داد. حالا که صدای خود را بلند کرده و اعتراض کرده بودند در نهایت مدیر مدرسه با مداخله‌ خانواده‌ دختران ناگزیر به عقب‌نشینی شد و دوربین‌ها را از سروریس‌های بهداشتی برداشتند.

شقایق نوروزی، مدیر صفحه «من هم» در اینستاگرام به مجله جامعه رادیوفردا می‌گوید:«دانش‌آموزان دارند این را نشان می‌دهند که بخش بسیار جوان این جامعه دارد برای حقوق اساسی‌اش مبارزه می‌کند و مبارزه‌ خیلی هم جدی می‌کند. شما بیانیه این دانش‌آموزان را بخوانید. میزان مقاومت‌شان را برای این که دوربین‌‌های مداربسته جمع شوند ببینید. مطالبات‌شان را از مسئولانی که دارند آنها را سرکوب می‌کنند ببینید. این خودش نشان می‌‌دهد که یک بخش بسیار جوانی از آن جامعه که آینده آن کشور را می‌سازند دیگر کاملا به حقوق‌شان واقف‌اند. برای این حقوق مبارزه بسیار جدی می‌‌کنند و برای به دست آوردن این حقوق هزینه می‌دهند. این پیام خیلی خیلی محکمی است به حکومت سرکوب‌گر و ناامیدی بزرگی برای آنها که امیدوارند با سرکوب این جامعه را به عقب برانند ایجاد می‌کند. وقتی که جوان‌ترین گروه‌‌های جامعه این آگاهی سیاسی را دارند از خودشان بروز می‌دهند و دست به این میزان از مبارزه و مقاومت می‌زنند».

و حس خوبِ دانش‌آموزانِ معترض پس از حذف دوربین‌ها. یکی‌شان که پیروزی از صدایش می‌بارد می‌گوید: «یعنی وقتی این خبر را شنیدم واقعاً عقده‌ای که در دلم بود… چه‌طوری بگم؟ اصلاً دلم خنک شد. خیلی حس خوبی به من داد که نمی‌‌دانم واقعاً چه‌طوری باید آن را توصیف کنم. خیلی حس خوبی بود. از این که دیدم این آدم این طوری رسوا شد. واقعاً فوق‌العاده بود».

و دانش‌آموز دیگری در شهر ساری که از دوستان دانش‌آموزش در مدرسه دخترانه فرزانگان حمایت می‌کند از آرزویش برای رقص آزادی می‌گوید: «امیدوارم که بتوانیم پس از آزادی همه در کنار هم بر گور ظلم و ستم مستانه برقصیم. دست به دست هم دهیم، میهن خویش کنیم آباد. امیدواریم که این نگرانی‌های ما تمام شود و دانش‌آموزان این مدرسه از فشار مدیر جلادشان که نماینده جمهوری اسلامی است رها شوند».

دانش‌آموزان ساروی در بیانیه‌‌‌ خود نوشته بودند: «این حکومت انتخاب نسل ما نیست».



source https://zanan.bashariyat.org/?p=52887

فراخوان ویژه کمیته دفاع از حقوق زنان ۲۳ نوامبر ۲۰۲۲



source https://zanan.bashariyat.org/?p=52884

۱۴۰۱ آذر ۱, سه‌شنبه

تداوم بازداشت‌ها در تبریز، ملکان، خوی، ارومیه و اردبیل

IRANWIRE

تداوم بازداشت‌ها در تبریز، ملکان، خوی، ارومیه و اردبیل

هم‌زمان با تداوم تجمعات ضد حکومتی در شهرهای مختلف و انتشار فراخوان‌هایی برای برگزاری یادبود کشته‌شدگان اعتراضات، نیروهای امنیتی و انتظامی، اقدام به بازداشت ده‌ها شهروند تُرک در شهرهای تبریز، ملکان، خوی، ارومیه و اردبیل کردند.

بر پایه گزارش‌های رسیده به «ایران‌وایر»، شامگاه روز ۲۸آبان۱۴۰۱، شهر ملکان در استان آذربایجان شرقی، شاهد اعتراضات خیابانی ضدحکومتی شهروندان این شهر بود. در این اعتراضات که تا پاسی از شب ادامه داشت، ده‌ها نفر زخمی شدند و نیروهای امنیتی و انتظامی شماری زیادی از شهروندان ملکانی را بازداشت کردند.

«مهدی فرخیان»، «امیرعلی گلی»، «رسول اکبری»، «علی محسن‌نژاد»، «محمد گلی»، «علی اکبری»، «علی وکیلی»، «امین زارعی»، «سینا فارابی»، «علی‌رضا فارابی»، «علی‌رضا حبیبی»، «حسین مختاری»، «علی‌محمد باقرنژاد» و «مجید خانی»، از جمله بازداشت‌شدگان شامگاه روز شنبه ۲۸آبان در ملکان هستند. امروز ۲۹آبان نیز نیروهای امنیتی «رضا بیانی» دیگر شهروند ملکانی را بدون ارائه حکم قانونی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.

همچنین در شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی که روزهای ۲۶ و ۲۷ آبان شاهد برگزاری اعتراضات گسترده ضد حکومتی بود، نیروهای امنیتی ده‌ها شهروند از جمله «علی‌رضا جباری»، «علی طالبی»، «علی اسماعیل‌لو»، «جلیل اسلامی» ،«افشار امویی»، «حسین زارع»، «متین حاجی‌لاری»، «محمد بابایی»، «علی تقی‌زاده»، «جواد فتح‌لو»، «مهدی ملامحمدی»، «محمد احمدپور» و «امیرحسین علی‌زاده» را بازداشت کردند.

در تبریز نیز نیروهای امنیتی، «فاطمه محمدی» و «مه‌لقا بابازداه»، دو مربی رقص آذربایجانی ساکن این شهر را بازداشت کردند. هم‌زمان در این شهر که طی روزهای گذشته اعتراضات در نقاط مختلف آن تداوم داشته است، «آیتک قربانی»، «ویدا اکبری»، «ساینا خرازی»، «سمانه بابازاده»، «حسین دانی»، «رضا انسی»، «امین صادقی»، «آراز عبادنژاد»، «آرش اسماعیل‌زاده» و «آرمین بی‌باک» بازداشت شده‌اند. این شهروندان تنها شمار اندکی از بازداشت‌شدگان این شهر هستند که «ایران‌وایر» موفق به تایید هویت آن‌ها شده است.

در شهرهای دیگر آذربایجان نیز هم‌زمان با تداوم اعتراضات و ناتوانی جمهوری اسلامی در پایان دادن به خیزش مردم، بازداشت شهروندان و فعالان مدنی تُرک ادامه داشته است. روز ۲۶آبان۱۴۰۱، «سارا مستوفی» و «رعنا مستوفی» در ارومیه بازداشت شد‌ند و نیروهای امنیتی «میثم شیرینی»، دیگر فعال مدنی ساکن این شهر را روز ۲۵آبان۱۴۰۱، بازداشت کردند.

در اردبیل نیز روز ۲۸آبان، «نوید اکبری» در جریان برگزاری مراسم چهلمین روز درگذشت «اسرا پناهی»، دانش‌آموز اردبیلی که در پی ضرب‌وجرح شدید توسط ماموران کشته شد، بازداشت شده است. ماموران هنگام بازداشت نوید اکبری او را به شدت مورد ضرب‌وجرح قرار داده و پس از دستگیری به مکان نامعلومی منتقل کرده‌اند.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=52868

یک آخوند دختران دانش‌آموز هنرستان برقعی قم را کتک زد

IRANWIRE

یک آخوند دختران دانش‌آموز هنرستان برقعی قم را کتک زد

گزارش‌ها حاکی از کتک خوردن شدید دختران دانش‌آموز از سوی یک آخوند در هنرستان برقعی شهر قم است.

به نوشته کانال تلگرامی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان، روز یکشنبه ۲۹آبان، سخنرانی یک روحانی و یک بسیجی در این هنرستان با اعتراض دانش آموزان روبه‌رو شد.

گفته می‌شود دختران دانش‌آموز به محتوای توهین آمیز سخنان این آخوند اعتراض کردند که با حمله این دو فرد مواجه شدند، به طوری که این دو اقدام به کتک زدن، سیلی زدن و ‌حتی لگدزدن به دختران دانش‌آموز کردند.

در ویدیوهای منتشر شده از مقابل این هنرستان، یک آمبولانس و یک خودروی پلیس مقابل هنرستان به چشم می‌خورد.

در این ویدیوها، پدران و مادران نگران مقابل هنرستان جمع شده‌اند و برخی از مادران می‌گویند که با این وضعیت، مدرسه دیگر فضای امن برای فرزندانشان نیست.

هم‌زمان با اوج گیری اعتراضات در ایران، گزارش‌هایی از ضرب‌و‌جرح دانش‌آموزان از سوی ماموران یا نیروهای بسیج و حراست منتشر شد، از جمله خبر جان‌باختن «اسرا پناهی»، دانش‌آموز دبیرستان شاهد اردبیل، پس از کتک خوردن از ماموران در این دبیرستان.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=52852

۱۴۰۱ آبان ۳۰, دوشنبه

تداوم سرکوب در دانشگاه رازی کرمانشاه؛ از محرومیت و تعلیق تا ربودن دانشجویان

هه‌نگاو

تداوم سرکوب در دانشگاه رازی کرمانشاه؛ از محرومیت و تعلیق تا ربودن دانشجویان

نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی با همکاری عوامل حراست، علاوه بر صدور حکم اخراج و تعلیق، تعدادی از دانشجویان دانشگاه، در ربودن دانشجویان با آنان همکاری می‌کنند. تا کنون اسامی ١٤ تن از این دانشجویان که ربوده شده‌اند برای هه‌نگاو احراز شده است.

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، طی دو ماه گذشته، اعضای حراست دانشگاه رازی کرمانشاه، با هماهنگی کامل دستگاه‌های سرکوب، روز سه‌شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۱ (۱۵ نوامبر ۲۰۲۲) تعداد ١٥ تن از دانشجویان این دانشگاه را ربوده و تعدادی دیگر مشمول حکم محرومیت کامل از تحصیل و تعلیق شده‌اند.

برابر لیستی که به دست هه‌نگاو رسیده، امیر نصیری، معین منوچهری و امیرحسین مهرانجو سه دانشجوی رشته مهندسی کامپیوتر و ارشیا لایقی و علیرضا نادری دانشجویان رشته مهندسی نفت، علی همت‌زاده و حمید برانداز با رشته مهندسب مکانیک، صدار ظهرابی رشته مواد و متالوژی، مسعود کرمی مهندسی عمران، علی روزی مهندسی پتروشیمی، رضا روحی مهندسی نفت نیز، ربوده شده‌اند.

امیر دارابی دانشجوی دانشکده ادبیات، نرگس شیرازی دانشجوی پرستاری، محمدابراهیم بانوئی در رشته تاریخ اسلام و مریم محمدی ورودی ٩٩ سه دانشجوی دیگر این لیست را تشکیل می‌دهند.

بر اساس اظهارات یک منابع مطلع، حراست دانشگاه مبادرت به شناسایی دانشجویان فعال کرده و لیست آنان در اختیار نیروهای امنیتی و سرکوبگر حکومتی قرار می‌‌دهند.

برابر روایت شاهدان عینی، اعضای حراست دانشگاه با در دست داشتن این لیست در معیت نیروهای امنیتی در ورودی دانشگاه حضور یافته و دانشجویان را تحویل این نیروها می‌دهند.



source https://zanan.bashariyat.org/?p=52847

شمار کودکان کشته‌شده در ایذه به «سه تن» رسید

تصویری که از سپهر مقصودی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.
تصویری که از سپهر مقصودی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

گزارش‌های رسیده از ایران حاکی است که شمار کودکان کشته‌شده در جریان درگیری روز چهارشنبه در ایذه به سه نفر افزایش یافته است.

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، هویت یکی از کودکان کشته‌شده را «سپهر مقصودی ۱۴ ساله» اعلام کرده است.

این تشکل صنفی نوشته سپهر مقصودی، شامگاه ۲۵ آبان با شلیک گلوله «ماموران» کشته شد.

بر اساس این گزارش، «دو ساعت بعد از انتقال پیکرش به سردخانه بهشت زهرای ایذه، ماموران امنیتی جسد او را بدون اطلاع خانواده ربودند».



source https://koodak.bashariyat.org/?p=45954

سازمان حقوق بشر ایران می‌گوید شمار کشته‌شدگان اعتراضات سراسری به دست‌کم ۳۴۲ تن افزایش یافته است

مهاباد مراسم خاکسپاری که کشته شدگان اعتراضات اخیر

سازمان حقوق بشر ایران اعلام کرد شمار کشته‌شدگان اعتراضات سراسری به دست‌کم ۳۴۲ تن، از جمله ۴۳ کودک و ۲۶ زن، افزایش یافته است.

این سازمان افزوده که تعداد گزارش‌هایی که دریافت کرده و هنوز تایید نشده، بسیار بیشتر است، بنابراین، آمار واقعی کشته‌شدگان اعتراضات سراسری بیش از این آمار برآورد می‌شود.

سازمان حقوق بشر ایران همچنین با اشاره به بازداشت هزاران تن در دو ماه اخیر افزود برخی از بازداشت‌شدگان، در دادگاه‌هایی نمایشی، با اتهام‌هایی مانند محاربه و افساد فی‌الارض، در خطر اعدام هستند. رسانه‌های رسمی جمهوری‌اسلامی می‌گویند تاکنون، ۵ تن از بازداشت‌شدگان به اعدام محکوم شده‌اند.

پیشتر، سازمان حقوق بشری عفو بین‌الملل نیز در گزارشی هشدار داده بود که نیروهای امنیتی در سرکوب مردم این استان از «گلوله‌های جنگی مرگبار» استفاده می‌کنند.

شواهد جمع‌آوری شده از سوی عفو بین‌الملل نشان می‌دهد که اکثریت کشته‌شدگان و زخمی‌ها با گلوله جنگی هدف قرار گرفته‌اند و اصابت گلوله به «سر، قفسه سینه و تنه» این افراد نشان می‌دهد که الگوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی مبتنی بر استفاده از مهمات جنگی به قصد کشتن یا وارد آوردن آسیب جدی به معترضان است.

ا گذشت بیش از ۶۰ روز از اعتراضات جاری در ایران که در واکنش به کشته شدن مهسا امینی پس از بازداشت توسط گشت ارشاد آغاز شد، هنوز در مورد تعداد و هویت کسانی که به ضرب گلوله یا باتوم به‌دست نیروهای حکومتی کشته شده‌اند ابهام‌های زیادی وجود دارد.



source https://koodak.bashariyat.org/?p=45951

نامشان را به خاطر بسپار: کشته شدگان سرکوب تا هفته چهارم آبان

در پایان هفته پنجم اعتراضات سراسری ایران دست کم ۱۶۳ نفر جان خود را از دست دادند

اعتراضات سراسری ضد حکومتی در ایران به پایان هفته نهم خود رسیده است.

دلیل شروع اعتراضات، مرگ «مهسا (ژینا) امینی»، دختر ۲۲ ساله اهل سقز کردستان بود که به همراه خانواده برای دیدار با اقوام خود به تهران سفر کرده بود. او روز ۲۳شهریور به دلیل عدم رعایت حجاب مورد تایید ماموران، توسط پلیس امنیت اخلاقی دستگیر شد. تنها دو ساعت پس از انتقال او به پایگاه پلیس امنیت اخلاقی (وزرا)، مهسا امینی در حالت کما به بیمارستان منتقل شد و دو روز بعد در «بیمارستان کسری» درگذشت.

مقامات علت به کما رفتن او را در ابتدا ایست ناگهانی قلبی اعلام کردند، اما تصویر منتشر شده از گوش خون‌آلود و کبود مهسا ابهامات زیادی درباره مرگ او مطرح کرد.

پزشکان معتقدند که ایست ناگهانی قلبی نمی‌تواند منجر به کبودی و خونریزی گوش شود و این کبودی‌ها ناشی از ضربه به سر و خونریزی مغزی هستند که منجر به کما رفتن مهسا امینی شده‌اند.

پدر مهسا امینی در گفت‌وگو با رسانه‌ها گفته است شاهدان عینی از ضرب‌وشتم دخترش در هنگام انتقال او به بازداشتگاه خبر داده‌‌اند.

«صالح نیکبخت»، وکیل خانواده او درخواست انتشار فیلم دوربین‌هایی را که روی سینه ماموران «گشت ارشاد» نصب شده، داده است. گروه هکری «عدالت علی» نیز در کانال تلگرامی خود ادعا کرد به نامه‌ای دست یافته که روند بررسی نحوه دستگیری و مرگ مهسا امینی در آن بررسی شده است.

در این نامه نیز گفته می‌شود هنگام دستگیری، سر مهسا امینی با جدول خیابان برخورد کرده، با این حال، ابهاماتی درباره صحت این نامه نیز مطرح شده است.

«محمدباقر بختیار»، از فرماندهان ارشد سابق سپاه‌ پاسداران انقلاب اسلامی نیز یک فایل صوتی منتشر کرده و در آن مدعی شده است که منابع موثق در پزشکی قانونی، دلیل به کما رفتن و مرگ مهسا امینی را «آسیب به جمجمه» تشخیص داده‌اند.

پزشکانی که تصاویرگوش کبود و پرخون مهسا را در بیمارستان دیده‌اند، متفق‌القول می‌گویند او در اثر آسیب به جمجمه و خونریزی مغزی به کما رفته و جان باخته است.

 مقامات رسمی هنوز به به ابهامات مطرح شده و این‌که در هنگام دستگیری و انتقال این دختر جوان به «وزرا» و در وزرا، چه بر سر مهسا امینی آمده است، پاسخ روشنی نداده‌اند.

جان باختن مهسا امینی خشم شهروندان ایرانی را به اعتراضات سراسری تبدیل کرد؛ اعتراضاتی که هم‌زمان با اعلام خبر درگذشت او آغاز شد و خیلی زود بسیاری از شهرهای ایران را در برگرفت.

این اعتراضات در سقز و سنندج در استان کردستان از ۲۶ شهریور آغاز شدند و با برگزاری تظاهرات در حداقل ۸۳ شهر، به سرعت به تمام استا‌ن‌های کشور گسترش یافتند.

در همبستگی با اعتراضات در ایران و در پاسخ به فراخوان خانواده‌های قربانیان هواپیمای اوکراینی «پی‌اس ۷۵۲» برای «روز جهانی اقدام برای ایران»، تجمعات و راهپیمایی‌هایی در بیش از ۱۵۰ شهر در سراسر جهان برگزار شد. تنها در کانادا، بیش از ۵۰ هزار نفر در تورنتو در همبستگی با معترضان در ایران تجمع کردند.

از همان آغاز اعتراضات، معترضان توسط نیروهای امنیتی با استفاده از گلوله‌های جنگی و سایر سلاح‌های مرگبار سرکوب شده‌اند. براساس آمار منابع حقوق‌بشریٖ، تاکنون حداقل ٣٤٢ نفر در ٢٢ استان کشور کشته شده‌اند، که استان سیستان‌و‌بلوچستان با بیش از ١٢٣ کشته، در صدر این فهرست قرار دارد.

تصاویری که از تظاهرات در سراسر کشور منتشر شده‌اند، نشان می‌دهند که نیروهای امنیتی به شکلی بی‌رویه به سمت معترضان و رهگذران تیراندازی می‌کنند. این ویدیوها نشان می‌دهند افرادی که دستگیر شده‌‌اند، توسط نیروهای امنیتی مورد ضرب‌و‌شتم شدید قرار می‌گیرند یا با شوکر برقی به آن‌ها حمله می‌شود.

در چندین مورد، ویدیوهایی از نیروهای امنیتی در حال شلیک گاز اشک‌آور و گلوله به مناطق مسکونی منتشر شده است.

به گزارش «سازمان عفو بین‌الملل»، اسناد رسمی فاش شده نشان می‌دهند که ستاد کل نیروهای مسلح، بالاترین نهاد نظامی ایران، دستور «مقابله شدید» با معترضان را به فرماندهان نیروهای مسلح در تمامی استان‌ها صادر کرده است.

«اگنس کالامار»، دبیرکل سازمان عفو بین‌الملل هشدار داده است: «مقامات ایران آگاهانه تصمیم گرفتند به افرادی که برای ابراز خشم خود از دهه‌ها سرکوب و بی‌عدالتی به خیابان‌ها آمده‌اند، آسیب بزنند یا آن‌ها را بکشند. در میان مصونیت فراگیر و نظام‌مند از مجازات که مدت‌ها است در ایران حاکم شده است، ده‌ها مرد، زن و کودک به‌طور غیرقانونی در آخرین دور اعتراضات کشته شده‌اند.»

با گسترش اعتراضات، اینترنت در اکثر نقاط کشور قطع یا به شدت مختل شده است. علاوه بر اکثر شبکه‌های اجتماعی که قبلا در ایران مسدود شده‌اند، «نت‌بلاکس»، یک سازمان مردم‌نهاد که جریان تبادل اطلاعات و آزادی اینترنت در جهان را رصد می‌کند، محدودیت‌های بیشتری را در واتس‌اپ، اینستاگرام و اسکایپ تایید کرده است.

اختلال شدید در وسایل ارتباطی در داخل ایران، تایید مستقل آمار کشته شدگان را بسیار دشوار کرده است. علاوه بر این، نیروهای امنیتی با دستگیری خانواده‌های مقتولان یا تهدید به سکوت آن‌ها و هم‌چنین سرقت و دفن مخفیانه اجساد معترضان کشته شده، به طور سیستماتیک تلاش می‌کنند تا آمار واقعی کشته‌شدگان را پنهان کنند. در یکی از جدیدترین موارد، نیروهای امنیتی جسد «نیکا شاکرمی» ۱۶ ساله را ربوده و مخفیانه او را بدون حضور خانواده دفن کردند و «آتش شاکرمی»، از بستگان او را که درباره گم شدن نیکا در اعتراضات ۲۹شهریور و پیدا شدن جسد او پس از ۱۰ روز با رسانه‌ها صحبت کرده بود، دستگیر کردند.

«ایران‌وایر» در حال ضبط زنده اسامی، تصاویر و جزییات همه کسانی است که کشته شدن‌ آن‌ها در اعتراضات به طور مستقل تایید شده است.

این فهرست با استفاده از منابع مختلفی، از جمله شاهدان عینی، خانواده‌ها و بستگان قربانیان، سازمان‌های حقوق بشر محلی و بین‌المللی و گزارش‌های رسانه‌ها تهیه شده است. برخی از این منابع عبارتند از «کمپین فعالان بلوچ»، «حال وش»، «شبکه حقوق بشر کردستان»، «سازمان حقوق‌بشر ایران»، «سازمان حقوق‌بشر هه‌نگاو»، «کانون حقوق‌بشر ایران»، «کولبرنیوز»، «هرانا» و «عفو بین الملل

فهرست کنونی نشان می‌دهد که اکثر معترضان کشته شده زیر ۲۵سال بوده‌اند و در میان آن‌ها حداقل ٣٩ کودک ۱۵ تا ۱۷ ساله وجود دارد. بیشترین آمار کشته‌شدگان تاکنون در استان سیستان‌و‌بلوچستان و پس از آن، در تهران، مازندران و کردستان به ثبت رسیده است.

آمار جمعیتی کشته‌شدگان معترض نشان می‌دهد که نیروهای امنیتی در استان‌های مرزی، مانند سیستان‌و‌بلوچستان و آذربایجان غربی که اکثریت جمعیت آن متعلق به گروه‌های قومی و مذهبی و از طبقات محروم هستند، به نیروی مرگبار در سطح وسیع‌تری متوسل شده‌اند.

براساس یافته‌های «ایرا‌ن‌‌وایر»، علت مرگ در اکثر موارد تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی به اندام‌های حیاتی معترضان، عمدتا به سر یا قفسه سینه بوده است. در مورد زاهدان، گلوله‌های جنگی از هلیکوپتر به سوی معترضان شلیک شد که هیچ شکی در دست داشتن ماموران دولتی و شلیک به قصد کشت باقی نمی‌گذارد.

در بسیاری از مواردی که «ایران‌وایر» توانسته است تصاویر اجساد را بررسی کند، معترضان از پشت سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته‌اند که نشان می‌دهد آن‌ها در حال دور شدن از ماموران بوده‌اند و هیچ تهدید جانی را متوجه ماموران امنیتی نمی‌کرده‌اند. در نتیجه، تیراندازی به این افراد نه برای محافظت از جان ماموران، و تنها به قصد انتقام‌گیری و آسیب‌زدن به معترضان یا به قصد کشتن آن‌ها انجام شده است.

بررسی «ایران‌وایر» از تصاویر تکان دهنده از آخرین لحظات زندگی کودک ١٢ ساله بلوچ، «جواد پوشه» که در زاهدان به قتل رسید، نشان می‌دهد گلوله از پشت سر به او اصابت کرده و از گونه راستش خارج شده است. این امر نشان می‌دهد که ضارب از پشت و بدون آن که هیچ تهدیدی از جانب جواد متوجه ضارب باشد، شیک کرده است.

با توجه به این که تیراندازی ماموران امنیتی در زاهدان از پشت بام‌ها یا از هلیکوپتر نظامی انجام شده که نشان‌گر فاصله زیاد با معترضان است و با توجه به این که جواد پوشه تنها با یک گلوله به سرش کشته شده، می‌توان نتیجه گرفت که مرگ او تصادفی نبوده بلکه ضارب با اسلحه‌ای دقیق (احتمالا قناصه)، از فاصله دور سر این کودک ۱۱ ساله را هدف گرفته و شلیک کرده است.

اسامی که «ایران‌وایر» منتشر می‌کند، حداقل توسط دو منبع دیگر به تایید رسیده‌اند. این لیست به روز رسانی می‌شود:

اسامی کشته شدگان اعتراضات ۱۴۰۱

۱. مینو مجیدی، ۲۹شهریور، کرمانشاه

۲. علی مظفری، ۳۰شهریور، قوچان، بازیکن تیم والیبال سایپا قوچان

۳. مازیار سلمانیان، ۳۱شهریور، رشت، عضو کانون هواداران تیم والیبال سایپا، شلیک ماموران امنیتی

۴. محسن محمدی، ۲۸شهریور، دیواندره

۵. فریدون محمودی، ۲۸شهریور، سقز، شلیک ماموران امنیتی

۶. رضا لطفی، ۲۸شهریور، دهگلان، شلیک ماموران امنیتی

۷. فرجاد درویشی، ۲۹شهریور، بالو ارومیه، ۲۳ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۸. زکریا خیال، ۲۹شهریور، پیرانشهر، ۱۶ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۹. فواد قدیمی، ۲۷شهریور، دیواندره

۱۰. دانش راهنما،۳۰شهریور، بالو ارومیه، ۲۵ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۱۱. صدرالدین لیتانی، ۳۰شهریور، اشنویه، ۲۷ ساله

۱۲. محمود حسن زهی، ۱۱مهر، زاهدان، تیراندازی از هلیکوپتر نظامی در شمال زاهدان

۱۳. میلان حقیقی، ٣٠شهریور، اشنویه، شلیک ماموران امنیتی

۱۴. امین معرفت (معروفی)، ٣٠شهریور، اشنویه، ۱٦ ساله. نام پدر: ابوبکر، شلیک ماموران امنیتی به ناحیه سر

۱۵. مهدی عسگری، دوم مهر، گرمسار، ۲۵ ساله

۱۶. سیدمهدی موسوی، ۳۰شهریور، زنجان، ۱۶ ساله

۱۷. حدیث نجفی، اول مهر، کرج، ۲۳ ساله

۱۸. بهنام لایق پور، ۳۰شهریور، رشت، هنرمند تتوکار، شلیک ماموران امنیتی

۱۹. حسین علی کیا، دوم مهر، مازندران، دانشجوی رشته مهندسی برق دانشگاه علم و فناوری مازندران

۲۰. آرمان حسن زهی، ۱۱مهر، زاهدان، تیراندازی از هلیکوپتر نظامی در شمال زاهدان

۲۱. محمدحسین سروری راد، دوم مهر، گرمسار. آمان در میان نیروهای بسیجی بوده و گلوله شلیک شده به سمت معترضان به او اصابت کرده است

۲۲. مرتضی نوروزی، دوم مهر، لنگرود

۲۳. جواد حیدری سوم مهر، قزوین

۲۴. پدرام آذرنوش، ۳۱شهریور، دهدشت، ۱۶ ساله

۲۵. مهرداد بهنام اصل، ۳۱شهریور، دهدشت

۲۶. امیر نوروزی، ۳۰شهریور، بندرانزلی، ۱۶ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۲۷. فرزین لطفی، ۲۹شهریور، رضوانشهر، ۳۵ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۲۸. ساسان قربانی، ۳۱شهریور، رضوان‌شهر، ۳۲ ساله

۲۹. یاسین جمالزاده،۳۰شهریور، شاندرمن، پدر دو دختر، شلیک ماموران امنیتی در رضوان‌شهر

۳۰. غزاله چلاوی، ۳۰شهریور، آمل، کوهنورد ۳۲ ساله

۳۱. حنانه کیا، ۳۰شهریور، نوشهر

۳۲. مهسا موگویی، ۳۱شهریور، فولادشهر، ۱۸ ساله

۳۳. پارسا رضا دوست، اول مهر، هشتگرد، ۱۷ ساله

۳۴. سعید محمدی، ۳۰شهریور، اسلام‌آباد غرب، ۲۱ ساله

۳۵. امیرعلی فولادی، ۳۰شهریور، اسلام‌آباد غرب، ۱۶ ساله

۳۶. مهدی (محمد) فلاح، ۳۰شهریور، آمل

۳۷. عرفان رضایی، ۳۰شهریور، آمل، ۲۱ ساله، مقابل فرمانداری آمل با شلیک ماموران امنیتی

۳۸. ذوالفقار جان حسن زهی، ۱۱مهر، زاهدان، تیراندازی از هلیکوپتر نظامی در شمال زاهدان

۳۹. محمدحسن ترکمان، ۳۰شهریور، ۲۷ ساله، اهل اصفهان و ساکن بابل، شلیک ماموران امنیتی

۴۰. رضا شهپرنیا، ۲۹شهریور، کرمانشاه، ۲۰ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۴۱. محسن قیصری، ۳۱شهریور، ایلام، شلیک ماموران امنیتی

۴۲. عبدالله محمودپور، ۳۰شهریور، بالو ارومیه، ۱۶ ساله،  شلیک ماموران امنیتی

۴۳. فردین بختیاری، ۲۸شهریور، سنندج، شلیک ماموران امنیتی

۴۴. میلاد زارع، ۳۰شهریور، بابل، شلیک ماموران امنیتی

۴۵. سامر هاشم زهی، ۸مهر، زاهدان، ١٦ ساله، شلیک ماموران امنیتی،

۴۶. محمدرضا اسکندری، ۳۰شهریور، پاکدشت، ۲۵ ساله، ورزشکار، طلافروش، شلیک ماموران امنیتی

۴۷. سارینا اسماعیل‌زاده، ۳۰ شهریور، مهرشهر کرج، ۱۶ ساله، ضرب و شتم ماموران امنیتی

۴۸.  مرتضی حسن زهی، ۱۱مهر، زاهدان، تیراندازی از هلیکوپتر نظامی در شمال زاهدان

۴۹. متین عبدالله‌پور، ۳۰شهریور،  ارومیه، شلیک ماموران امنیتی

۵۰.  نیکا شاه کرمی، ۲۹ شهریور، تهران. دختر ۱۷ ساله‌ خرم‌آبادی که در تجمع ۲۹شهریور ۱۴۰۱ در بلوار کشاورز تهران مفقود شده بود. جسد او ۸مهر در سردخانه کهریزک پیدا شد

۵۱. حمزه نارویی، ۸ مهر، زاهدان، فرزند محمد، شلیک ماموران امنیتی

۵۲.  امیرحسین بساطی، ۹مهر، کرمانشاه، نوجوان ۱۵ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۵۳. مختار احمدی، ۹مهر، مریوان، شلیک ماموران امنیتی

۵۴.علی عاقلی (نارویی)، ۸مهر، زاهدان، ۲۸ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۵۵. ایمان محمدی، ۳۰شهریور، اسلام‌آباد غرب، شلیک ماموران امنیتی

۵۶. عرفان خزایی، ۳۰شهریور، شهریار،  شلیک ماموران امنیتی

۵۷. رافع نارویی، ۸مهر، زاهدان، ۲۳ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۵۸. امیرمهدی فرخی‌پور، ۶مهر، تهران، ۱۷ ساله، شلیک ماموران امنیتی

 ۵۹. محمد علی گمشادزهی، ۸مهر، زاهدان، ۱۸ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۶۰.  امیرحسین میرکازهی ریگی، ۸مهر، زاهدان، فرزند ابراهیم ۱۹ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۶۱. یاسر شاهوزهی، ۸ مهر، زاهدان، ١٦ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۶۲. عمران حسن زهی، ۸مهر، زاهدان، فرزند علی، شلیک ماموران امنیتی

۶۳.محسن گمشادزهی، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۶۴. جلیل رخشانی، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۶۵.یونس نارویی، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۶۶. عبدالرحمن بلوچی خواه، ۸مهر، زاهدان، فرزند شاهی، شلیک ماموران امنیتی

۶۷. محمدامین گمشادزهی، ۸مهر، زاهدان، فرزند عبدالحمید،١۷ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۶۸. محمدرضا ادیب توتازهی، ۸مهر، زاهدان، فرزند سیدمحمد، شلیک ماموران امنیتی

۶۹. محمد براهویی، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۷۰. امین‌الله قلجایی، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۷۱. عمران شه‌بخش، ۸مهر، زاهدان، فرزند عبدالقیوم، شلیک ماموران امنیتی

۷۲. یاسر شه‌بخش، ۸مهر، زاهدان، فرزند حاج تاج محمد، شلیک ماموران امنیتی

۷۳. اقبال شهنوازی، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۷۴. ابوبکر علیزهی، ۸مهر، زاهدان، فرزند عبدالشکور، شلیک ماموران امنیتی

۷۵. جلیل محمد زهی، ۸مهر، زاهدان، فرزند رحمان، شلیک ماموران امنیتی

۷۶. حمید عیسی زهی، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۷۷. نعمت‌الله کبدانی، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۷۸. حمید نارویی، ۸مهر، زاهدان، فرزند محمد علی، شلیک ماموران امنیتی

۷۹. صمد شاهوزهی، ۸مهر، زاهدان، فرزند شیرعلی، شلیک ماموران امنیتی

۸۰. محمد صدیق نارویی، ۸مهر، زاهدان، فرزند سراج الدین، شلیک ماموران امنیتی

۸۱. لال محمد عالی زهی، ۸مهر، زاهدان، فرزند ظریف، شلیک ماموران امنیتی

۸۲. حمزه نارویی، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۸۳. سدیس کشانی (کاشانی)، ۸ مهر، ۱۴ ساله، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۸۴. عمر شهنوازی، ۸مهر، زاهدان، فرزند محمد شریف، شلیک ماموران امنیتی

۸۵. عبدالغفور نوربراهویی، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۸۶. حمید نارویی، ۸مهر، فرزند رشید، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۸۷. فرزاد شه‌بخش، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۸۸. محمد قلجه‌ای، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۸۹. محمد ریگی، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۹۰. امیر حمزه شهنوازی، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۹۱. لال محمد آنشینی، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۹۲. بلال آنشینی، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۹۳. صلاح‌الدین گمشاد زهی، ۸مهر، زاهدان، فرزند حاجی نعمت‌الله، شلیک ماموران امنیتی

۹۴. ابراهیم گرگیج، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۹۵. احمد شه‌بخش، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۹۶. محمد اقبال نایب‌زهی (شهنوازی)، ۸مهر، زاهدان، فاقد شناسنامه،۱۶ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۹۷. احمد سرگلزایی، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی,

۹۸. محمد فاروق رخش، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۹۹. منصور رخشانی، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۱۰۰. عبدالملک شه بخش، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۱۰۱. علی اکبر حلقه بگوش، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۱۰۲. عبدالصمد ثابتی‌زاده (شاهوزهی)، ۸مهر، فرزند شیرعلی، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۱۰۳. ماه الدین شیروزهی، ۱۱مهر، کریم آباد زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۱۰۴. جواد پوشه، ۸ مهر، ۱٢ساله، فرزند احمد، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۱۰۵. سلیمان عرب، فرزند سردار، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۱۰۶. عبدالغفور ده مرده، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۱۰۷. اسماعیل آبیل، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۱۰۸. احمد سارانی، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۱۰۹. امین گله بچه، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۱۱۰. خدانور لجعی، ۱۱مهر، زاهدان، شنبه ۹ مهرماه از ناحیه کلیه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به بیمارستان تامین اجتماعی زاهدان منتقل شد، به دلیل ممانعت از عمل جراحی در ۱۱ مهر  جان داد

۱۱۱. محمدرضا سروری، ۳۰ شهریور، شهرری، ۱۴ ساله، اهل افغانستان، شلیک ماموران امنیتی

۱۱۲. پیمان منبری، ۱۶ مهر، ۲۹ ساله، سنندج، شلیک ماموران امنیتی

۱۱۳. بهزاد ریگی، ۸ مهر، ۳۰ ساله، فرزند رضا، زاهدان

۱۱۴. امید صفرزهی، ۸ مهر، زاهدان، ۱۷ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۱۱۵. نجم‌الدین تاجیک، ۸ مهر، فرزند حفیظ الله، اهل افغانستان، زاهدان

۱۱۶. عبدالوحید توحیدنیا، فرزند رحیم، زاهدان

۱۱۷. عبدالله نارویی، فرزند عبدالحمید، اهل شیرآباد، زاهدان

۱۱۸. موسی دویراء (نارویی)، فرزند عبدالقیس، ۱۸ ساله، زاهدان

۱۱۹. محسن موسوی، ۱۶ مهر، ۳۰ ساله، تهران

۱۲۰. یحیی رحیمی سراب شهرکی، ۱۶ مهر، سنندج، شلیک ماموران امنیتی

۱۲۱. امید سارانی، ۸ مهر، ۱۳ ساله، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۱۲۲. جابر شیروزهی، ۸مهر، ۱۲ ساله، فرزند احمد، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۱۲۳. عزیز الله کبدانی، ۸مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۱۲۴. محمد رخشانی، ۸مهر، ۱۲ساله، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۱۲۵. سینا نادری، ۲۰مهر، ۲۲ساله، کرمانشاه، شلیک ماموران امنیتی

۱۲۶. آرمین صیادی، ۲۰مهر، ۱۸ساله، کرمانشاه، شلیک ماموران امنیتی

۱۲۷. عزیز مرادی، ۲۰مهر، سنندج، شلیک ماموران امنیتی

۱۲۸. ابوالفضل آدینه زاده، ۱۶مهر، مشهد، شلیک ماموران امنیتی

۱۲۹. عبدالسلام قادر گلوان،۴مهر، اشنویه، شلیک ماموران امنیتی

۱۳۰. آرین مریدی، ۱۷مهر، ثلاث باباجانی، شلیک ماموران امنیتی

١٣١. اسرا پناهی خانقاه، ٢١ مهر، اردبیل، ١٥ ساله، در اثر ضرب و شتم ماموران لباس شخصی در دبیرستان شاهد دچار خونریزی داخلی شده و در بیمارستان فاطمی اردبیل جان باخته است

١٣٢. مصطفی بریچی، ٨ مهر، زاهدان، ٢٤ ساله، فرزند حسن، شلیک ماموران امنیتی به قلب

١٣٣. عبدالله شه‌بخش، ٨ مهر، زاهدان، فرزند جمعه، شلیک ماموران امنیتی

١٣٤. حامد باجی‌زهی، ٢٥ مهر، زاهدان، ١٠ مهر به ظن شرکت در اعتراضات بازداشت و ٢٥ مهر جسدش به خانواده تحویل داده شد

١٣٥. سیاوش محمودی، ٣ مهر، تهران، ١٦ ساله

١٣٦. کمال فقهی، ۲۰ مهر، بوکان، شلیک نیروهای امنیتی

١٣٧. عرفان نظربیگی، ۷ مهر، تهران، شلیک نیروهای امنیتی

١٣٨. نیما شفق دوست، ١٣ مهر، ارومیه، ۱۶ ساله

۱۳٩. عماد حیدری، ١٤ مهر، اهواز، ٣١ ساله، ٦ مهر توسط ماموران امنیتی بازداشت شد و ١٤ مهر جسد او را به خانواده تحویل دادند

۱۴۰. ستاره تاجیک، ٣١ شهریور، تهران، ۱٧ ساله، ضرب و شتم ماموران امنیتی

۱۴۱. نگین عبدالمالکی، ۲۰ مهر، همدان، ۲۱ ساله، دانشجوی دانشگاه صنعتی همدان، ضرب و شتم ماموران امنیتی

۱۴۲. حمید فولادوند، اول مهر، پاکدشت، شلیک نیروهای امنیتی

۱۴۳. محمد جواد زاهدی، ۳۱ شهریور، ساری، شلیک نیروهای امنیتی

۱۴۴. علی بنی اسدی، ۲٧ مهر، اهواز، در اواخر مهرماه توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد و ۲٧ مهر به خانواده‌اش اطلاع دادند برای تحویل گرفتن جسد او مراجعه کنند

۱۴۵. سینا ملایری، ۳۰ مهر، اراک، ضرب و شتم ماموران امنیتی

١٤٦. مهرشاد شهیدی، ۴ آبان، اراک، ۱٩ ساله، ضرب و شتم ماموران امنیتی

۱۴٧. امید نارویی، ٦ آبان، زاهدان، ١٢ ساله، فرزند غلام نبی، شلیک ماموران امنیتی

۱۴٨. عادل کوچکزایی (بریچی)، ٦ آبان، زاهدان، ١٤ ساله، فرزند محمد، شلیک ماموران امنیتی

١۴٩. مطلب سعید پیرو،۴  آبان، بانه،

۱۵۰. اسماعیل مولودی، ۴ آبان، مهاباد، شلیک ماموران امنیتی

۱۵۱. فرشته احمدی، ۵ آبان، مهاباد، ٣٢ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۱۵۲. محمد لطف الهی، ۴ آبان، سنندج، ۴ آبان پس از مجروحیت شدید توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و ۵ آبان پیکر او به خاک سپرده شد

۱۵۳. کیوان درویشی، ۴ آبان، سنندج، ۱٨ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۱۵۴. سارینا ساعدی، ۴ آبان، سنندج، ۱٦ ساله، ضرب و شتم ماموران

۱۵۵. محمد شریعتی، ۴ آبان، سنندج، ٢١ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۱۵۶. کومار درافتاده، ٨ آبان، پیرانشهر، ١٦ساله، ٧ آبان با شلیک نیروهای امنیتی مجروح و ٨ آبان در بیمارستان درگذشت

۱۵٧. شاهو خضری، ۵ آبان، مهاباد، شلیک ماموران امنیتی

۱۵٨. زانیار ابوبکری، ۵ آبان، مهاباد، شلیک ماموران امنیتی

۱۵٩. کبری شیخ سقا، ۵ آبان، مهاباد، شلیک ماموران امنیتی

۱۶۰. فریدون فرجی، ۵ آبان، بانه، شلیک ماموران امنیتی

۱۶۱. مسعود احمدزاده، ، ۵ آبان، مهاباد ،۴ آبان با شلیک نیروهای امنیتی مجروح شد و ۵ آبان درگذشت

۱۶۲. شیرین علیزاده، ۳۰ شهریور، تنکابن، ۳۵ ساله، در حال فیلمبرداری از داخل خودرو، مورد اصابت مستقیم گلوله قرار گرفت.

١٦٣. منا نقیب، ۱ آبان، سراوان، ۸ ساله، فرزند مراد، شلیک ماموران وزارت اطلاعات

١٦٤. متین قنبرزهی، ٨ مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

١٦٥. علی براهویی،  ٨ مهر، زاهدان، ۱۱ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۱٦٦. دانیال شه‌بخش،  ٨ مهر، زاهدان، شلیک ماموران امنیتی

۱۶٧. آرمین صیادی، ۲۰ مهر، کرمانشاه، ۱۵ ساله، شلیک ماموران امنیتی

١٦٨. مومن زند کریمی، ۱۱ آبان، سنندج، ۱٨ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۱٦٩. رامین فاتحی، ۲۹ مهر، سنندج، شلیک ماموران امنیتی

۱٧۰. نسیم صدقی، ۹ آبان، ارومیه، شلیک ماموران امنیتی

۱٧۱. محمد قائمی‌ فر، ۱۵ آبان، دزفول، شلیک ماموران امنیتی

۱٧۲. یاسر بهادرزهی، ۱۳ آبان، خاش، ۱٧ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۱٧۳. نسرین قادری، ۱۳ آبان، تهران، ضرب‌وشتم ماموران امنیتی

۱٧۴. محمد حسین سالاری، ۱۵ آبان، ماهشهر، شلیک ماموران امنیتی

۱٧۵. مهدی حضرتی، ۱۷ آبان، خرمدشت کرج، ۱۷ ساله،  شلیک ماموران امنیتی

١٧٦. عظیم محمودزهی، ۱۷ آبان، خاش،  شلیک ماموران امنیتی

۱٧٧. اردلان قاسمی، ۱۹ آبان، کرمانشاه، شلیک ماموران امنیتی

۱٧٨. محمد شه بخش (میربلوچ زهی)،  ۱۳ آبان، خاش، شلیک ماموران امنیتی

۱٧٩. علی کرد کلاهوری (مرادزهی)، ۱۳ آبان، خاش، شلیک ماموران امنیتی

١٨۰. مبین میرکازهی، ۱۳ آبان، خاش، ١۴ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۱٨۱. مهران شکاری، ۱۷ آبان، کرج،  شلیک ماموران امنیتی

۱٨۲. اسماعیل حیدری، ۳۰ شهریور، تنکابن، شلیک ماموران امنیتی

۱٨۳. سپهر بیرانوند، ۱۸ آبان، خرم آباد، شلیک ماموران امنیتی

۱٨۴. دانیال پابندی، ۲۵ آبان، سقز، ١٧ ساله،  شلیک ماموران امنیتی

۱٨۵. زانیار الله مرادی، ٢٤ آبان، سنندج، شلیک ماموران امنیتی

۱٨٦. فواد محمدی، ‎٢٤ آبان، کامیاران، شلیک ماموران امنیتی

۱٨٧. عیسی بیگلری، ٢٤ آبان، سنندج، شلیک ماموران امنیتی

۱٨٨. اسماعیل شنبدی، ۲۷ مهر، شیراز، شلیک و ضرب و شتم ماموران امنیتی

۱٨٩. کیان پیرفلک، ۲۵ آبان، ایذه، ٩ ساله، شلیک ماموران امنیتی

۱٩۰. سپهر مقصودی،  ۲۵ آبان، ایذه، ۱۴ ساله، شلیک ماموران امنیتی



source https://koodak.bashariyat.org/?p=45949

تهران؛ یک قربانی کودک همسری به اتهام قتل همسرش بازداشت شد

۱۱.بهمن.۱۴۰۲هرانا در آبان ماه امسال یک قربانی کودک همسری در تهران با خوراندن قهوه مسموم به همسر خود، وی را به قتل رساند. طی روزهای اخیر، م...